السلام عليک يا غريب الغربا!
سلام بر آقاي غريبي که مقرب ترين و آشناترين است در بزم ملائک؛ او که فرشتگان، بال در بال، گرد حرم محبت او مي چرخند.
طبيبي که بيماران غريب عشق را که کنار شفاخانه ضريحش دخيل معرفت بسته اند، مي نوازد و درِ شفاخانه پنجره فولادش به روي همه بيماران هدايت و سلامت باز است.
السلام عليک يا معينَ الضُعفا و الفقرا!
سلام بر آقايي که سرير شاهي اش را کنار مي گذارد و با غلامان خود پاي سفره دلشان، با هم نان غصه مي خورند. کسي که عاشقان و ارادتمندانش، دسته دسته احرام تبسم به خود مي بندند و در کعبه محبت او، مناسک حج فقرا را به جاي مي آورند.
السلام عليک يا شمس الشموس و انيس النفوس
سلام بر خورشيد آسمان فقاهت و عالم آل رسالت؛ او که در گود مناظراتش، پشت مأمون را بارها به زمين رسوايي زد. فرزند موسايي که با عصاي دانش خود به مصاف مارهاي مکر فرعون زمان رفت و دانشمندان، مقابل تخت پادشاهي اش زانوي اعتراف و ادب بر زمين نهادند.
سلام بر آقايي که به خاطر بلندي محبت و شکوهش، کبوتران دل، با گلدسته هاي پر از مهرش انس مي گيرند و گل پيچک عشقمان تنها براي ديدن مناره هاي نورش به گرد کعبه سخنان الهي او مي گردد و پرستوي دل، تنها گوشه حرم انس او آشيانه مي کند و شمع دل، تنها در عطش خورشيد نگاهش مي سوزد.
سلام بر علي بن موسي الرضا(ع) که دلهاي شيدا، به عشق نوشيدن شراب طهور قرب از جام زيارتش، لحظه شماري مي کنند.
سلام بر کسي که با نفس بهاري انس او، گلهاي لبخند در گلزار حرم او مي شکند و پرنده هاي دعا و مناجات، به عشق ديدن او، در آسمان اجابت پر مي گشايند و غنچه هاي راز و نياز، به دعاي او دريچه اجابت را مي گشايند.
سلام بر سلطان خراسان؛ او که غبار قدمگاهش، سرمه ديدگان ماست.
سلام بر او که غزالان دشت هستي، اعتبار ضمانت نامه اش را به رخ صيادان ستمگر مي کشند. سلام بر تو اي علي بن موسي الرضا(ع)!