در این مختصر با استفاده از رهنمودهای معصومین علیهم السلام و علمای بزرگواردر محضر درخشانترین سیمای نورانی از تبار امام کاظم علیه السلام و آفتاب خطه خراسان مینشینیم و از اخلاق امام هشتم، هشت درس فرا میگیریم.

مرحوم شیخ صدوق به نقل از یکی از معاصران حضرت رضا علیه السلام مینویسد: چون سفره انداخته میشد، غلامانش حتی دربان و نگهبان نیز با اوسر یک سفره مینشستند. مرحوم ابن شهر آشوب (متوفا به سال ۵۸۸) نیز مینویسد:
روزی امام وارد حمام شد، مردی (که حضرت را نمیشناخت) از وی درخواست کرد تا او را کیسه کشد، امام نیز پذیرفت و مشغول شد. حاضران به آن مرد، حضرت را معرفی کردند و او با کمال شرمندگی و سرافکندگی از حضرت پوزش خواست اما حضرت رضا علیه السلام او را آرام نمود و به کار خود همچنان ادامه داد. مرحوم کلینی طبق حدیثی فرموده: شبی امام مهمان داشت، در میان صحبت، چراغ دچار نقص گشت، مهمان خواست آن را اصلاح نماید ولی حضرت اجازه نداد و خود به اصلاح آن پرداخت. مرحوم علامه مجلسی (متوفا به سال ۱۱۱۱) چنین نقل کرده است: مردی از اهالی بلخ گوید:
در سفر خراسان با حضرت همراه بودم، به دستور وی سفره انداخته شد و خدمتکاران و غلامان، چه سیاهان و چه غیر ایشان، همگی را بر سر یکسفره نشاند، به امام عرض کردم: فدایتشوم خوب بود برای اینها سفره جداگانهای میانداختید. حضرت فرمود: ساکتباش. پروردگار همه یکی است، پدر و مادر همه یکی است و پاداش و جزا (فقط) به عمل بستگی دارد (نه بر حسب و نسب و جاه و مقام).