شاه شوم، ماه شوم، زر شوم
در حرمت باز کبوتر شوم
اي ملکالحاج کجا ميروي؟
پشت به اين قبله چرا ميروي؟
سعي در اين «مروه» صفا ميدهد
خاک بهشت است شفا ميدهد
سنگ تو بر سينه زد ايران زمين
سرمهي خاک تو کشد هند و چين
سنگ به پاي تو وفا ميکند
راز دل شيعه ادا ميکند
تا اثر پاي تو جا مانده است
اين دهن بوسهي وامانده است
سنگ سياهي که در اين جاستي
سر سويداي نظرهاستي
عهد به جز با لب پيمانه نيست
جز تو ولي نيست وليعهد چيست؟
مشرق دل عرصهي شبديز نيست
هر که «علي» نيست ولي نيز نيست
دام بچينيد ز دارالسلام
صيد حرام است به بيتالحرام
مهدي بياتي ريزي
منبع: كتاب كتيبه خورشيد