با مرورى اجمالى به زندگانى پربرکت امام رضا عليهالسلام روشن ميشود که قرآن، در سيره و سخن آن گرامى جايگاه ويژهاى داشته و امام عليهالسلام ، زندگى روزمرّه خود را با آيههاى وحى آنچنان عجين کرده بود که نور قرآن، در تمام ابعاد زندگيش پرتو افشانى ميکرد. ابراهيم بن عباس يکى از همراهان حضرت رضا عليهالسلام در اين زمينه ميگويد:
«وَکانَ کَلامُهُ کُلُّهُ وَجَوابُهُ وتَمَثُّلُهُ اِنْتِزاعاتٍ مِنْ الْقُرآنِ الْمَجيد وَکانَ يَخْتِمُهُ فى کُلِّ ثَلاثٍ وَکانَ يَقُولُ لَوْ اَنّى اَرَدْتُ اَنْ اَخْتِمَهُ فى اَقْرَبَ مِنْ ثَلاثٍ لَخَتَمْتُ وَلکِنّى ما مَرَرْتُ بِآيَةٍ قَطُّ اِلاّ فَکَّرْتُ فيها فى اَيّ شَيءٍ اُنْزِلَتْ؛
همه سخنان، پاسخها و مثالهاى آن حضرت، برگرفته از قرآن مجيد بود. هر سه روز يکبار قرآن را ختم ميکرد و ميفرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز هم ميتوانم آنرا ختم کنم. امّا هرگز آيهاى را تلاوت نميکنم، مگر اينکه در آن ميانديشم که در باره چه چيزى نازل شده است.»
حضرت رضا عليهالسلام در مورد پيروى از آيات الهي ميفرمود: «قرآن کلام و سخن خداست، از آن نگذريد و هدايت را در غير آن نجوييد که گمراه ميشويد.»
برترى عترت در قرآن
مأمون عباسى در مهمترين جلسه علمى که با حضور انديشمندان و برجستگان اديان و ملل و مذاهب مختلف در دربار حکومتى خويش ترتيب داده بود، از امام رضا عليهالسلام پرسيد: آيا خداوند متعال عترت را بر ساير مردم برترى داده است؟ امام با اشاره به آياتى از قرآن، چنين فرمود: خداوند عزوجل فضيلت و برترى عترت رسول اللّه صلياللهعليهوآله را بر ساير مردم در کتاب محکم خويش، به طور واضح بيان کرده است. مأمون پرسيد: اين فضائل در کجاى قرآن است؟ امام رضا صلياللهعليهوآله ضمن تلاوت آيات متعددى از قرآن و بيان دلالت صريح و روشن آن آيات بر برترى اهل بيت عليهمالسلام و توضيحات لازم در آن موارد، اين آيه را قرائت کرد:
«اِنَّ اللّه ومَلائِکَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبيِّ يا اَيُّها الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْليما»
«خداوند و فرشتگان او بر پيامبر صلياللهعليهوآله صلوات ميفرستند و شما هم اى اهل ايمان! بر او صلوات بفرستيد و تسليم فرمان او شويد». آنگاه امام عليهالسلام در توضيح سخن خود فرمود: مسلمانان بعد از شنيدن اين آيه، به پيامبر صلياللهعليهوآله گفتند: يا رسول اللّه! ما معني تسليم را فهميديم که بايد تسليم فرمان شما باشيم، امّا چه گونه صلوات بگوئيم؟ پيامبر صلياللهعليهوآله فرمود: ميگوئيد:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مَحَمَّدٍ کَما صَلَّيْتَ عَلي اِبْراهيمَ وَآلِ اِبْراهيم اِنَّکَ حَميدٌ مَجيدٌ؛ بر اين اساس، خداوند متعال آل محمد صلياللهعليهوآله را در کنار پيامبر قرار داده است.
حضرت بعد از بيان اين سخن، از حاضرين جلسه سؤال کرد که آيا در اين سخن خلافى هست؟ گفتند: نه. در اين هنگام مأمون گفت: اين سخن اجماعى است و هيچ اختلافى در ميان امت اسلام در اين زمينه وجود ندارد. امّا از شما تقاضا ميکنم در مورد برترى آل محمد صلياللهعليهوآله سخنى صريحتر و شفافتر از اين، از کلام خداوند بفرمائيد! پيشواى هشتم عليهالسلام فرمود: به نظر شما در اين آيه شريفه: «يسآ وَالْقُرانِ الْحَکيمِ اِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلين عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ»
«يس! قسم به قرآن حکيم که تو قطعا از رسولان خداوند هستى و بر راهي مستقيم قرار داري» مقصود از يسآ چيست؟ علماى مجلس گفتند: معنى يس، محمد صلياللهعليهوآله است و کسى در آن شک ندارد. امام رضا عليهالسلام فرمود: در اين آيه شريفه، خداوند متعال بر محمد و آل محمد فضيلتي عنايت کرده است که کسى نميتواند حقيقت آن را ادراک کند، مگر از راه تعقّل و تفکر. چرا که خداوند در کتاب مقدس خويش، به غير از انبياء عليهمالسلام بر هيچ کس سلام نفرستاده و فرمود: «سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِى الْعالَمين!»؛ «سلام بر نوح در ميان جهانيان». و فرمود: «سَلامٌ عَلى اِبْراهيم»؛ «سلام بر ابراهيم باد». و فرمود: «سَلامٌ عَلى مُوسى وَهاروُن»؛ «سلام بر موسى و هارون» و در هيچ جاى قرآن نفرموده است: «سلام علي آل نوح و سلام على آل ابراهيم و سلام على آل موسى و هارون»؛ فقط فرمود: «سَلامٌ عَلى آلِ ياسين»؛ «يعني آل محمد صلياللهعليهوآله ». مأمون با شنيدن اين تفسير دلنشين و ارتباط آيات با بيان عالى حضرت رضا عليهالسلام ، رو به حاضرين جلسه کرده و گفت: اکنون فهميدم که شرح اين آيات و بيان آنها در نزد معدن نبوت و اهل بيت عصمت عليهمالسلام ميباشد.
حضرت در آن جلسه و در ادامه سخنان خويش به آيهاى ديگر استناد کرده و برترى عترت پيامبر صلياللهعليهوآله را بر ديگران اثبات کرد. امام آيه «فَسْأَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُم لاتَعْلَمُونَ»؛ «اگر نميدانيد از اهل ذکر آگاهان بپرسيد.» را قرائت کرده و فرمود: ما اهل ذکر هستيم، اگر نميدانيد از ما خانواده اهل بيت عليهمالسلام بپرسيد. برخى از انديشمندان گفتند: به نظر ما مقصود خداوند از اهل ذکر علماى يهود و نصارى هستند که به برخى از مسائل آگاهى دارند. امام هشتم فرمود: سبحان اللّه! اگر ما پرسيديم و آنها هم به دين خود دعوت کردند و گفتند: دين ما بهتر از دين اسلام است، آيا چنين کارى بر ما جايز است؟! مأمون گفت: اى اباالحسن! آيا ممکن است اين سخن را بيشتر شرح دهيد تا خلاف ادّعاى اينها ثابت شود. حضرت فرمود: بلي، «ذکر» رسول اللّه است و ما نيز اهل و خانواده آن حضرت هستيم. اين معنا در کتاب خداوند بيان شده است، آنجا که ميفرمايد: «فَاتَّقُوا اللّهَ يااوُليِ الالْبابِ الَّذينَ آمَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللّهُ اِلَيْکُمْ ذِکْرا رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْکُمْ آياتِ اللّهِ مُبَيِّناتٍ»؛ «تقواى الهى پيشه کنيد اى خرد مندانى که ايمان آوردهايد! زيرا خداوند ذکر را بر شما فرستاد؛ رسولى که آيات روشن خدا را بر شما تلاوت ميکند». پس ذکر، رسول اللّه است و ما هم اهل ذکر هستيم.
بر گرفته از سایت آل بیت