به دنبال نهضت ترجمه آنچه مایه نگرانی بود اینکه در بین این مترجمان افرادی متعصب و سرسخت از مذاهب دیگر مانند زردشتی، صائبی، نسطوری، برهمنهای هند، رومیان وجود داشتند و این فرصتی بود برای نشر افکار مسموم خود و القاء آن به جوانان و افراد ساده دل و همینطور محتوای خود این کتب نیز میتوانست شبهاتی به همراه داشته باشد.
امام رضا(ع) آگاهی از این خطر و با حضور فعال در جلسات بحثهای علمی که توسط مأمون برگزار میشد، سعی کردند جلو هرگونه انحراف احتمالی را بگیرند و برتری اهلبیت: را نشان دهند.[۲]
هدف مأمون از برگزاری بحثهای علمی
در اینجا چند عقیده وجود دارد. از جمله:
الف) اینکه هدف محکومیت امام بود. دلیلش اینکه مأمون به «سلیمان مروزی» گفت: هدف من از برگزاری جلسه بحث چیزی جز این نیست که راه را بر او - امام رضا علیه السلام ببندی.[۳]
شاهد دیگر کلام امام که فرمود: هنگامی که با اهل تورات به توراتشان، با اهل انجیل به انجیلشان، باا هل زبور با زبورشان، با ستاره پرستان به شیوه عبرانیشان، با موبدان به شیوه پارسیشان با رومیان به سبک خودشان استدلال کرده همه را به تصدیق سخن خود وادار کنم، مأمون خواهد فهمید که راه خطا را برگزیده و یقیناً پشیمان خواهد شد.[۴]
آنچه این احتمال را تقویت میکند آن است که دربار مأمون تا پیش از شهادت امام، پیوسته محل برگزاری این مناظرهها بود؛ ولی پس از آن دیگر اثری ازاین مجالس علمی و بحثهای کلامی دیده نشد. وقتی این محافل در از میان بردن شخصیت امام ناکام ماند، مأمون در اندیشه حذف فیزیکی امام فرورفت و سرانجام ایشان را مسموم ساخت.
ب) مأمون خود، آدم بیفضلی نبود و تمایل داشت به عنوان یک زمامدار عالم در جامعه اسلامی معرفی گردد و مورد توجه قرارگیرد. او شهرت به علم دوستی داشت و فیلسوف خلفای عباسی شناخته میشد.[۵]
مناظرات امام با پیروان ادیان
این مناظرات فراوان است و شیخ صدوق در «عیون اخبارالرضا» و علامه مجلسی در جلد ۴۹ بحارالانوار و استاد عزیزالله عطاردی در کتاب مسند الامام الرضا جلد دوم آوردهاند مهمترین این مناظرات عبارت است از:
۱. مناظره با جاثلیق (این کلمه لقب پیشوای عیسویان بود.)
۲. مناظره با رأس الجالوت (این کلمه لقب پیشوای یهود بود.)
۳. مناظره با هربز اکبر (این کلمه لقب پیشوای زردشتی بود.)
۴. با عمران صائبی (از پیروان حضرت یحییعلیه السلام )
۵. با سلیمان مروزی؛ وی عالم بزرگ علم کلام در خطه خراسان بود.
۶. علی بن محمد بن جهم؛ ناصبی و دشمن اهلبیت:.
۷. مناظره با ارباب مذاهب مختلف در بصره.
تدوین حدیث در عصر امام
امام رضا علیه السلامنیز پیروان و خواص خویش را امر به تدوین علم و احادیث مینمود. در مصادر روایی، کتبی به حضرت نسبت داده شدهاست و جزء مؤلفات حضرت آوردهاند از
صحیفه الرضا علیه السلام
این کتاب را «مسند الامام الرضا» نیز نامیدهاند و بسیاری از رواه فریقین این را نقل نموده و در بعضی از مصادر، اسامی بعضی از رواه آن آمده است و نسخههای متعدد از آن در «صنعاء» و در «قم» تحت عنوان «کتاب ابن ابیالجعد» که کنیه «احمد بن عامر بن سلیمان الطائی» است، در تهران و مشهد وجود دارد.[۶]
الرساله الذهبیه
رسالهای در مسائل طبّی که امام به درخواست مأمون نوشته است و مأمون دستور داد آن را با آب طلا بنویسند. لذا رساله ذهبیه نامیده شد.[۷]
مجالس الرضا علیه السلام مع اهل الایمان
مأمون مجالس علمی و مناظرات دینی و علمی بین امام و علماء ادیان دیگر برقرار مینمود. امامعلیه السلام نیز فرصت را غنیمت شمرده و حقانیت، تشیع و اسلام را به اثبات میرساند و اعتقادات دیگران را با استدلال رد مینمود که بعداً یکی از پیروان امام آن مجالس را گردآوری نمود. نجاشی میگوید: «حسین بن محمد بن الفضل... ابو محمد شیخ من الهاشمیین، ثقه، ... صنّف مجالس الرضا علیه السلاممع اهل الادیان.»
امالی الامام الرضا علیه السلام
این صحیفه را «ابوالحسن علی بن علی الخزاعی» برادر شاعر بزرگ شیعی یعنی دعبل خزاعی نقل کرده است. شیخ طوسی به همین سند از این کتاب روایت نقل نموده است.
محقق بزرگوار سید محمد رضا جلالی حسینی احتمال داده است که این همان کتابی باشد که نجاشی آن را ذکر کرده است. در مقدمه المعجم المفهرس الالفاظ احادیث البحار ۲۰ مورد از تألیفات امام رضا علیه السلام را نام میبرد.[۸]
کتاب الاهلیلجه
علامه سید محسن امین فرمود: «فیه حجج بالغه و مطالب جلیله فی علم الکلام»کتب دیگری نیز برای امام شمرده اند که عبارت است از: کتابی که وریزه بن محمد روایت کرده. کتابی به روایت علی بن مهدی، نسخه متبوعه بزرگی به روایت محمد بن عبدالله و نسخههای دیگر و «مسائل» به روایت معاویه بن سعید و «مسائل» به روایت حسن بن علی الوشاء و مسائل و کتب دیگری که در مجموع به بیست نسخه می رسد.
البته برخی در صحت انتساب این کتب به امام تردید کردهاند از جمله: دکتر مجید معارف میگوید: «برخی از محققان آثاری به امام نسبت دادهاند، از جمله: فقه رضوی، رساله ذهبیه در طب، رساله محض الاسلام، پاسخ به مسائل ابن سنان و کتاب علل ابن شاذان که انتساب آنها مورد تردید است. » و در این باره ارجاع داده است به تحلیلی از زندگانی امام رضا علیه السلاماز محمد جواد فضل الله، معرفه الحدیث محمد باقر بهبودی، سیره الائمّه هاشم معروف حسنی و مجموعه آثار نخستین کنگره امام رضا علیه السلام. وی میگوید: آنچه به آنان منتسب گردیده نوعاً از مجعولات غلات میباشد. زیرا شرایط امامان اجازه این امور را به آنان نمیداده است.[۹]
شاگردان امام رضا علیه السلام و تدوین حدیث
ایت الله العظمی بروجردی۱در کتاب جامع الاحادیث میفرماید:
«ان عدد الکتب التی جمعت احادیث الشیعه فی زمان الامام الثامنعلیه السلام وصل الی الاربعمأئه، ثم قام جمع من فضلاء اصحاب الطبقه السادسه من اصحاب الامام الرضا علیه السلام فی جمیع هذه الاحادیث الشریفه المتفرقه فی تلک الکتب ثم جمع تلامذتهم الاجلاء من امثال علی بن مهزیار الاهوازی والحسین ابن سعید الاهوازی تلک الاحادیث فی کتابین فکانا مرجعاً لعلماء الشیعه حتی قام ثقه الاسلام کلینی فی تألیف کتابه «الکافی» و الشیخ الصدوق فی کتابه «من لایحضره الفقیه» و الشیخ الطوسی فی کتابه «التهذیب» و «الاستبصار» و بهذا قد جمعت فیهذه الکتب الابعه الجوامع الحدیثیه الاولیه والثانویه باحسن وجه فکانت مرجعاً لعلماء الشیعه فی تلک الاعصار و الامصار و لان جمیع احادیث تلک الاصول اجتمعت فی هذه الکتب الاربعه، قلت المراجعه لتلک الاصول تدریجیاً حتی ترکت.»[۱۰]
در زمان امام رضا علیه السلام علیه السلام علیه السلام نفر از اصحاب امامعلیه السلام ۲۰علیه السلام کتاب حدیثی تألیف کردهاند. از جمله آنان میتوان از حسین بن سعید (۳۰ کتاب)، صفوان بن یحیی (۱۶ کتاب) و محمد بن عمر الواقدی (۲۸ کتاب) و موسی بن القاسم (۱۵ کتاب) نام برد. شیخ طوسی آمار رجال امام را به ۳۱۸ راوی رسانده است.[۱۱]
________________________________________۱. حیات فکری و سیاسی، ص ۴۲۶.
۲. سیره پیشوایان، ص ۵۰۹.
۳. سیره، ص ۵۱۲ و ۵۱۳.
۴. همان.
۵. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص ۴۸۳.
۶. مقدمه المعجم المفهرس، ص ۴۴.
۷. اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۲۶. وی میگوید: «له مؤلفان کثیره» بعد هفت مورد را نام میبرد.
۸. مقدمه المعجم المفهرس، ص ۴۴ و ۴۵.
۹. تاریخ عمومی حدیث .... و مجموعه معارف، ص ۳۱۳ - ۳۱۴.
۱۰. مستدرکات علم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۱۳.
۱۱. دروس فینصوص الحدیثیه، مهریزی، ص ۹۱.
۲. سیره پیشوایان، ص ۵۰۹.
۳. سیره، ص ۵۱۲ و ۵۱۳.
۴. همان.
۵. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص ۴۸۳.
۶. مقدمه المعجم المفهرس، ص ۴۴.
۷. اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۲۶. وی میگوید: «له مؤلفان کثیره» بعد هفت مورد را نام میبرد.
۸. مقدمه المعجم المفهرس، ص ۴۴ و ۴۵.
۹. تاریخ عمومی حدیث .... و مجموعه معارف، ص ۳۱۳ - ۳۱۴.
۱۰. مستدرکات علم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۱۳.
۱۱. دروس فینصوص الحدیثیه، مهریزی، ص ۹۱.