
برای آن حضرت بسیار سخت و ناگوار بود که از شهر و دیار پدران پاک نهاد خود و از کنار قبر و مسجد جد بزرگوارش پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله دوری گزیند و به شهری دور دست رفته، با انسان
پلیدی همچون مأمون محشور شود.
مرحوم شیخ صدوق قدس سره از شخصی به نام مخول سجستانی نقل کرده است که پیش از سفر، حضرت رضا علیهالسلام برای وداع با قبر پیامبر صلی الله علیه و اله به مسجد النبی رفته، با جد خود مکرر وداع کرد و در هر بار صدای مبارکش به گریه و ناله بلند بود. نزد آن حضرت رفتم و پس از عرض سلام به خاطر آن سفر به وی تهنیت گفتم. حضرت فرمود: «مرا واگذار که از جوار جدم میروم و در غربت جان میدهم و کنار هارون دفن میشوم». آن حضرت پس از وداع غمآلود با خانواده خود، از بیبازگشت بودن سفر خود خبر داد و پس از انجام وصیت و سفارشها حضرت جواد علیهالسلام را جانشین خود معرفی و همه را به فرمانبرداری او امر کرد و بدین سان در سال 200 ق این هجرت اجباری آغاز شد. حضرت و عدهای از اطرافیان، همراه با مأموران مأمون، راهی سرزمین خراسان شدند.
منبع كتاب انیس النفوس