ج) تفسیر ایات قرآنی
سیره و روایات تفسیری باقیمانده از عالم آل محمد گنجینة بسیار ارزشمند و دست مایه بسیار مهم برای مفسران و علاقهمندان به تفسیر قرآن به شمار میرود. ما به اختصار نمونههایی را ذکر مینماییم:
1. امام هشتم در تفسیر ایه شریفه (الذی جعل لکم الارض فراشاً والسّماء بناءً)[14] فرموده است.
«یعنی زمین را با طبایع و ابدان شما سازگار و موافق قرار داد و آن را گرم و سوزان نساخت تا شما را بسوزاند، و بسیار سرد قرار نداد تا شما را منجمد گرداند، هوای آن را زیاد خوشبو نکرد تا سرهای شما به درد اید، و زیاد بد بو نساخت تا شما را هلاک کند، آن را مانند آب نرم روان قرار نداد، تا در آن غرق شوید، و زیاد سخت وصلب نیافرید تا نتوانید خانه و ابنیه و قبرهای مردگان در آن بسازید، بلکه خداوند متعال بخشی از آن را به اندازهای که از آن سود برید، و آرامش یابید و بدن ها و خانههایتان بر آن قرار گیرد، سفت و سخت آفرید. (والسّماء بناءً) ؛ یعنی بر بالای سر شما آسمان را سقفی محفوظ بنا کرد، و خورشید و ماه و ستارگان[15] آسمان را برای مصلحت و منفعت شما، به چرخش و گردش در آورد.»
2. حضرت امام رضا علیه السلام در مورد معنای «ختم الله علی قلوبهم» فرمودند: ختم به معنای طبع است که به عنوان عقوبت عصیان و کفر کافران بر قلبهای آنان زده میشود. چنان که میفرماید: «بلکه خداوند متعال بر قلوب آنان مهر زده است به سبب کفر آنان، پس ایمان نمی آورند مگر اندکی.»[16]
3. امام هشتم علیه السلام در پاسخ سؤال ابن فضال در مورد ایه شریف ( کلا انّهم عن ربّهم یومئذٍ لمحجوبون) فرمودند: خداوند متعال هرگز وابسته به مکانی نشده و در محلّی حلول نمیکند که موجب محجوب بودن بندگان از او باشد، ولکن در اثر معاصی از اجر و ثواب پروردگارشان محجوب میشوند.[1علیه السلام ]
4. حضرت امام رضا علیه السلام در معنای (ترکهم فی ظلمات) در ایه شریفة 1علیه السلام از سوره بقره فرمودهاند: «خداوند متعال چنین نیست که بدون جهت کسی را ترک و از او اعراض کند، ولی چون دید که آنان (کفّار) از کفر و گمراهی و انحراف و طغیان خود دست نمیکشند، نظر لطف و معاونت هدایت را از آنان قطع میکند و آنان را به خود و به اختیار خود وا میگذارد.[18]
5. ابن فضال: «وسألته (الرضا علیه السلام) عن قوله الله عزّوجلّ: (و مکروا و مکرالله)[19] و )یخادعون الله و هو خادعهم([20] فقال: انّ الله تعالی لایمکرو لا یخادع، و لکنّه تعالی: یجازیهم جزاء المکرو الخدیعة، تعالی الله عمّا یقول الظالمون علوّاً کبیراً»: ابن فضال گوید از امام رضا علیه السلامدر مورد معنای مکر و خدعه پروردگار پرسیدم: آن حضرت در پاسخ فرمودند: پروردگار به کسی مکر و خدعه نمیکند. معنای مکر و خدعه پروردگار آن است که وقتی مردم مکر و خدعه در مقابل برنامههای الهی کنند خداوند مطابق اعمال آنها، آنان را مجازات میکند.[21]
ارائه معنای واژگان
از دیگر روشها و معیارهای تفسیری امام رضا علیه السلام در تبیین پیامها و نکات ایات شریفه قرآنی، آوردن جملهها و عباراتی در ذیل ایهها جهت معنا نمودن واژگان و اصطلاحات قرآنی و بیان مقصود خداوند متعال و رفع ابهامهای مردم در زمینة فهم قرآن میباشد.
حضرت رضا علیه السلاماز امام صادق علیه السلامنقل میکند آن حضرت دربارة )اهدنا الصراط المستقیم( فرمود: أرشدنا الی الطریق المستقیم؛ یعنی ما را به راه راست رهنمون باش تا پایبند و ملازم طریقی باشیم که به حجّت تو منتهی میشود. و به دین تو میرسد و ما را از پیروی هوا و اخذ به رای خود که منجر به هلاکت و تباهی میشود باز میدارد.[22]
امام رضا علیه السلام در بیان مذکور ضمن تبدیل ایة قرآن به معادل لغوی آن، تبیین میکنند که صراط مستقیم راهی است که در مسیر حجت خدا باشد و هوا جویی و خود رای در دین، گمراهی و تباهی است.
امام علی بن موسی الرضا علیه السلامدربارة )فاصفح الصفح الجمیل([23] فرمودند: «صفح جمیل، گذشتی است که در او مؤاخذه و عقاب نباشد.»[24]
دربارة )خذوا زینتکم عند کلّ مسجد([25] نیز از امام رضا علیه السلامروایت شده که فرمود: زینت یعنی لباس؛ بنابراین، معنای ایه این میشود که هنگام نماز و حضور در مساجد، لباسهای نیکو و زینتی خود را بپوشید.[26]
از حضرت امام رضا علیه السلامدربارة )و ما یؤمن أکثرهم بالله الاّ و هم مشرکون([2علیه السلام ] پرسیده شد. فرمود: «شرکی است که به حدّ کفر نمیرسد.»[28] در این ایه کریمه آمده: بیشتر آنان به خدا ایمان نمیآورند مگر آنکه برای او شریک میگیرند.» این سؤال پیش میاید که چگونه در حالی که مشرکاند، ایمان دارند. پاسخ امام رضا علیه السلاممیفهماند که مقصود از شرک مذکور در این ایه، شرکی است که با ایمان قابل جمع است و به حد کفر نمیرسد.
از دیگر معیارهای تفسیری امام رضا علیه السلام، تعیین مصداق و تطبیق ایه است، بدین صورت که مفهوم کلی ایه اخذ و بر مصادیق جدید انطباق داده میشود و راه کارهای زندگی در گسترههای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از قرآن برداشت میشود و برای واژه یا عبارتی مصادیق بسیار کلامی و یا فردی تعیین مینماید. حال، نمونههای از کلام امام رضا علیه السلامدر این زمینه عرضه میگردد که در آن به بیان مصداق و تطبیق ایه پرداختهاند:
1. امام علی بن موسی الرضا علیه السلامدر ایه )ان تجتنبو کبائر ما تنهون عنه([29]، برای کبائر این مصادیق را بر میشمرند: «پرستش بتها، می خوردن، قتل، نافرمانی پدر و مادر، تهمت ناروا زدن، فرار از جنگ و خوردن مال یتیم.»[30]
2. در ذیل ایة )شهدالله أنّه لا اله الاّ هو والملائکة و أولوا العلم قائماً بالقسط([31] امام هشتمعلیه السلام فرمود: «هو الامام». یعنی مقصود و مصداق اعلی و اکمل )اولوالعلم( امام معصومعلیه السلام است؛ زیرا دانش آنان برگرفته از دانش خدا و رسول اوست و آنان به سر چشمة علم و معرفت، دسترسی دارند و دیگران از فیض وجودشان به معرفت صحیح و کامل دست مییابند.[32]
3. امام رضا علیه السلام فرمود: «زمانی که به شما سختیای برسد، به واسطة ما از خداوند کمک بخواهید و این همان فرمودة اوست: )و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها([33] حضرت در ادامه فرمودند به خدا سوگند! ماییم اسمای حسنای الهی که هیچ کس جز به شناخت ما پذیرفته نمیشود.[34]
4. وشّاء میگوید: از حضرت رضا علیه السلامدربارة )و علامات و بالنجم هم یهتدون([35] پرسیدم. فرمود: آن نشانهها ماییم و نجم، رسول الله6است.[36]
د) بیان احکام قرآن کریم
فقه پژوهی قرآنی از نخستین شاخههای تفسیر و علوم قرآن است که زمینة خلق آثار فراوانی با عنوان «ایات الاحکام» و «فقه القرآن» بوده است. امامان معصوم:که خود منبع و مرجع تبیین احکام دین هستند، در بسیاری از موارد، نظر خود را در بیان احکام، به قرآن کریم مستند کردهاند. روایت های امام هشتمعلیه السلام در ایات الاحکام و تمسّک به قرآن در تبیین مسائل فقهی از نمونههای بارز استناد معصومین: در تبیین احکام به قرآن کریم است.
ابوالقاسم فارسی میگوید: به حضرت رضا علیه السلامعرض کردم: خداوند در کتابش میفرماید: (فإمساک بمعروف أو تسریح بإحسان)[3علیه السلام ] مقصود از آن چیست؟ امامعلیه السلام فرمود: امساک به معروف؛ (نگه داشتن به خوبی) یعنی آزار ندادن همسر و پرداخت نفقة او و اما (تسریح بإحسان ) (به شایستگی رها کردن) یعنی طلاق دادن طبق آنچه خدا مقرر فرموده است.[38]
پس از گفت و شنودی که ابوسعید مکاری با امام رضا علیه السلامداشت، به امام میگوید: مسألهای از تو میپرسم. امام میفرماید: «گمان نمیکنم، پاسخ مرا بپذیری، از یاران من نیستی! اما در عین حال بپرس.» میپرسد: مردی که هنگام مرگش گفته است: )کلّ مملوک قدیم فهو حرّ لوجه الله(؛ یعنی هربردة قدیمیای که داشتم، در راه خدا آزاد کردم، در این باره چه میگویی؟ امامعلیه السلام میفرماید: «بله، هر بندهای که شش ماه بر او گذشته باشد، آزاد است؛ زیرا خداوند میفرماید: )والقمر قدرّناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم([39] بنابراین، هرچیزی که شش ماه مانده باشد، قدیمی است.[40]
هـ) تنزیه پیامبران و تبیین متشابهات
رواج اسرائیلیات و افسانههای نادرست دربارة پیامبران:برداشتهای نادرست از ایات متشابه در داستان پیامبران و تفسیرهای ناروا، سبب مشوّه شدن چهرة پیامبران و تهمتهای ناروا به آنان بوده است و شاید در طول تاریخ برخی ناپاکان خواستهاند با آلوده جلوه دادن حریم نبوّت و ولایت، زمینة حضور خود در مسند رهبری جامعه و توجیه کردههای خود را فراهم آورند.
امامان معصوم:که مهبط وحی و آگاه به سرگذشت و سیرة انبیای پاک الهی بودهاند، پرده از چهرة باطل برداشته و به دفاع از حریم نبوت پرداختهاند. اهل بیت:تمامی ایههای مربوط به زندگی انبیا را بر اساس «رای به عصمت آنان» تفسیر کرده و به این گرایش معروف بودهاند.[41]
عالم آل محمد، امام هشتمعلیه السلام در مناظراتشان و در پاسخ پرسشهایی که از ایشان میشد، میراث ارجمندی را در تفسیر ایات قصص به یادگار گذاشت که به یک نمونه از آن اشاره میشود:
محمد بن علی بن جهم، حکایت میکند که در مجلس مأمون حاضر شدم و علی بن موسی الرضا علیه السلامنیز نزد وی نشسته بود. مأمون به ایشان گفت: ای فرزند رسول خدا! ایا سخن شما این نیست که پیامبران دارای عصمت از گناه هستند؟ وی فرمود: «بله، درست است». مأمون از تعدادی از ایههای قرآن پرسید، از جمله گفت: این ایه را برای من روشن سازید که نسبت به ابراهیم میفرماید:(فلمّ جنّ علیه اللیل رای کوکباً قال هذا ربّی)[42]. علی بن موسیعلیه السلام فرمود: ابراهیم، میان سه گروه قرار گرفت: زهره پرست، ماه پرست و خورشید پرست.
این زمانی بود که از نقبی که در آن مخفی بود، خارج شد. وقتی پردة تاریک شب، همه جا را گرفت و ستارة زهره را دید، به گونهای پرسش گرانه و انکار آمیز گفت: )هذا ربّی.( چون زهره افول کرد و نا پدید شد، گفت: من چیزهایی را که غروب میکنند، دوست ندارم؛ زیرا افول از صفات پدید آمدههاست، نه چیزی که قدیم و همیشگی است. پس از آن، وقتی ماه را دید که طلوع کرده است، انکار آمیز و پرسش گرانه گفت: این پروردگار من است؟! زمانی که ماه از دیدگان نهان شد گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند، از گمراهان خواهم بود.
پس چون صبح شد و خورشید را دید که درخشان و طالع است، از روی انکار و پرسش، نه از روی پذیرش و خیر گفت: این پروردگار من است؟! این که از زهره و ماه هم بزرگتر است! آنگاه که خورشید غروب کرد، به گروههای سه گانهای که زهره، ماه و خورشید را میپرستیدند، گفت: ای قوم! من از آنچه شما شریک خدا قرار میدهید، بیزارم، من رو به سوی کسی میآورم که آفرینندة آسمانها و زمین است و از مشرکان نیستم. ابراهیمعلیه السلام خواست برای آنان بطلان دینشان را روشن و ثابت کند که پرستش، همانند زهره، ماه یا خورشید را نسزد و تنها شایستة آفرینندة آنها و خالق آسمان و زمین است. آنچه ابراهیم با آن بر قومش احتجاج کرد، از چیزهایی بود که خداوند عزّوجل به او الهام کرده بود، همچنان که میفرماید:
(و تلک حجّتنا آتیناها ابراهیم علی قومه[43]).[44]
پینوشتها:
14. همان، ج 1، ص 308.
15. بقره / 22.
16. ر.ک: سیره امام رضا، ص 267.
17. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 16.
18. همان،باب 11، حدیث 19.
19. همان، حدیث 16.
20. آل عمران / 54.
21. نساء / 142.
22. عیون اخبار الرضا، باب 11، حدیث 19.
23. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 314.
24. حجر / 85.
25. معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص 3علیه السلام 3.
26. اعراف / 31.
27. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 334.
28. یوسف / 106.
29. مسند الامام رضا، ج 1، ص 347.
30. نساء / 31.
31. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 238.
32. آل عمران / 18.
33. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 166.
34. اعراف / 180.
35. تفسیر عیاشی، ج 2، ص 42.
36. نحل / 16.
37. اصول کافی، ج 1، ص 219.
38. بقره 229.
39. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 316.
40. یس / 39.
41. مسند الامام رضا، ج 1، ص 367.
42. ر.ک: فصلنامه تخصصی الهیات و حقوق، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ش 14، ص 180 – 1علیه السلام 5.
43. انعام / علیه السلام 6.
44. همان، 83.
45. عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 204 – 195.
منبع : گفتمان دینی