7- اللهم طهر منهم بلادک و اشف منهم عبادک و اعز به المؤمنین و احی به سنن المرسلین و دارس حکم النبین و جدد به ما امتحی من دینک و بدل من حکمک حتی تعید دینک به و علی یدیه جدیدا غضا محضا صحیحا لا عوج فیه و لا بدعة معه و حتی تنیر بعدله ظلم الجور و تطفی به نیران الکفر و توضح به معاقد الحق و مجهول العدل.
خداوندا، بوسیله او شهرهایت را از هرگونه تعفن نفس پلید، پاک کن و بوسیله او بندگانت را از هر گونه بیماری روح و جسم شفا عنایت فرما،پروردگارا، بوسیله او مؤمنین به درگاهت را عزت و سربلندی ببخش و بوسیله او آداب و سنن کهنه شده پیامبران قبلی خودت را احیاء کن،
بارالها، بوسیله او زنده کن آنچه را که از دینت در عمل ناخالص مسلمین و بیاعتنایی مؤمنین، کمرنگ شده است، و دین حقیقی و خالصات را بوسیله او تجدید حیات بخش،
بار پروردگارا، بوسیله او آنچه را که از احکام اساسی و اصول اعتقادی دین تو در طول زمان تغییر و تبدیل یافته، احیاء کن تا آنجا که بدست او شریعتی نوین و آئینی کاملا تازه برای امت اسلام باز آید که دیگر هیچ ناراستی و بدعتی در آن نباشد و تا آنجا که بوسیله عدل او بنیان هر ظلم و جور و ستم را نابود سازی و آتش هر کفر و نفاق را بکلی خاموش گردانی و عهد و پیمانهای قدیمی حق را آشکار سازی و پایههای گم شده، عدل را بیان ساخته و معلوم نمایی،
7-1- آیه شریفهی یتدبرون القرآن، بر هر قاری قرآن و هر ساعی ایمان حکم میکند که بر آیههای کتاب اعجاز حق تدبر نماید، و این تدبر نیز همیشه و همه جا بر هر مرد و زن مسلمان لازم است، با این نگاه و با دقتی بیشتر به کلام آشنا ولی غریب قرآن در آیه 30 سوره انبیاء توجه میکنیم که خداوند کریم میفرمایند: «و جعلنا من الماء کل شیء حی أفلا یؤمنون»
و در ترجمه منظوم آن میخوانیم؛
ز آبی که آمد فرو ز آسمان
همه چیز زنده شد و یافت جان
چرا پس نگردند مؤمن به رب
نسازند آئین او را طلب
فهم ظاهری از این آیه نیز حاکی از این است که همه چیز از آب احیاء گردیده و علی الدوام بقای همهی مواد به آب حیات بخش محتاج است و این مفهوم نیز مصادیق خوب، روشن و معین و واضحی دارد. درختان پرثمر و گلهای باطراوت و جنگلهای سرسبز و رودهای مصفا همه از مصادیق بارز این تعبیر ظاهری میباشند، در حالی که باید دانست خداوند کلام محکم و پیچیده و بسیار ارزشمند دیگری را هم در این آیه نهفته است که از کلید واژهی بعدی باید به آن پی ببریم، زیرا این گونه امور که مورد مشاهده و تأیید و تصریح همگان هستند و مخالفی هم ندارند چیزی نیست که خداوند بعد از آن بگوید؛ آیا باز هم ایمان نمی آورید؛ مگر قرار است که مخاطب قرآن به مفاهیم ظاهری اخیر الذکر ایمان بیاورد، که مثلا آب برای جانداران یک نوشیدنی گوارا و حیات بخش است، در حالی که یقینا این موضوع درست است، اما فقط این نیست، پس چرا و چگونه و از کجا معلوم میشود که دیگر مفاهیم کدام است؟ باید تدبر بیشتری کرد.
با تدبر افزون میبینیم، در حالی که در متن آیه «کل شیء» ذکر میشود و ظاهرا معنی تمام چیزها را میدهد، ولی آب این نعمت بزرگ الهی گاهی نه باعث حیات که موجب مرگ برخی چیزها میشود، مثل آب بر روی آتش و یا آب زیاد و روان که سیل جاری از کوهساران است و خانهها را خراب میکند، و یا آب بیموقع که باعث خفگی و یا غرق غریق میشود، و یا در کاغذ و کتاب هم آب از بین برنده آن است و هیچ نقش احیاگری ندارد. با نگاهی دقیق به آسمان بالای سر خود میلیونها کیلومتر و سالهای سال فاصله نوری برمیخوریم که در آن سیارهها و ستارهها و فضای میان آنها موجوداتی به اذن خدا در حال تسبیح و حمد و سپاس خداوند هستند ولی ظاهرا از این آبی که تاکنون در نزدیکی چشم ما بوده در آنها و یا در بقای آنها خبری نیست.
پس آن چه آبی است که خداوند در این آیه منظور اصلی خود دانسته و بعد هم میگوید به آن ایمان نمیآورید.
باید دانست آن همان آبی است که پروردگار در آغاز خلقت عالم از نیستی، اول آبی را بوجود آورد و سپس بقیه موجودات را از آن آب بوجود آورد و آبشار منور این حیات از آن آب اولیه، هستی گرفته است.
در ادامه برای اخذ تعبیر بهتر و دقت بیشتر به کلمه «ماء» در قرآن به روایت ذیل توجه میکنیم.
7-2- فضالة بن ایوب گوید: از حضرت امام رضا علیهالسلام تفسیر آیه شریفه ذیل را پرسیدند.
حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام فرمودند: مقصود از «مائکم» ائمه اطهار علیهمالسلام هستند که ابواب خداوند بین او و خلقش میباشند و «ماء معین» هم علم امامت است.
قل أرءیتم ان أصبح ماؤکم غورا فمن یأتیکم بماء معین - آیه 30 سوره ملک.
و در ترجمه منظوم آن میخوانیم که:
به آنان بده ای پیمبر خبر
که بر آب سازید یک نظر
گر این مایهی زندگانی چنین
رود صبحگاهی فرو در زمین
چه کس میتواند جز آن دادگر
برون آرد آن آب بار دگر .
و چه زیبا و باطروات نقش حضرت حجة بن الحسن المهدی در ظهور معلوم میشود که خداوند توانا به غیبت اوست و فقط اوست که میتواند آنرا برای محتاجان دین او در یک فضای نیازمند آب حیات بخش او را به ما منتظران بازگرداند و شاهد تحقق دین پاک مهدوی بوده و ببینیم که این آب طاهر مطهر و به امنیت نگه داشته شده چگونه حلقه اتصال بین زمین و آسمان و حلقهی واسطه واجبی بین مخلوق و خالق و سبب بقای ارض و وسیله تحقق تقدیرات مخلوق و بهانه ارتزاق از خالق به همهی موجودات است.
وجود ذیجود ایشان حی و حاضر و ناظر هست و تنها ما باید چشمهای غبار گرفته و به سیاهی دل بستهی خود را به سوی نور حقیقی و تابان او بیاندازیم و از محضر مبارکشان بهره ببریم، که یقین حیات همه چیز از اوست.
7-3- نحوهی انتفاع و شیوه بهره جستن از وجود مبارک حضرت بقیةالله الاعظم در زمان غیبت موضوع قریب به ذهن همه پژوهشگران فرهنگ مهدوی است که خود آن حضرت به عنوان «احیاگر همه معالم دین و اهل آن» پاسخ کافی عنایت فرموده اند.
حضرت بقیةالله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این باره فرمودهاند:
انی اخرج حین اخرج و لا یبعة لاحد من الطواغیت فی عنقی، و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکا لا رنتفاع بالشمس اذا غیبها عن الابصار السحاب و انی لامان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء
هنگامی که امر ظهور من فرا برسد، در حالی قیام میکنم که برای هیچیک از طاغوتها بر عهدهام بیعت و پیمانی نیست. و اما نحوه انتفاع به سبب من در زمان غیبت من همانند بهرهمندی از خورشید است، وقتی ابرها آن را از دیدهها پنهان سازند، و من قطعا ایمنی بخش زمینیان هستم چنانکه ستارگان، باعث ایمنی اهل آسمان میباشند.
ثلث اول این حدیث مربوط به حکمت پنهان غیبت حضرت آقا امام زمان است که در زمان ظهور، چندین حکمت این غیبت و از جمله این کلام روشن میشود که چگونه این امامی که در قید طاغوت نیست به گسترش عدالت و تأمین اعتقادات و تدوین رزق و معونه امت و تحقق دین پاک مهدوی قیام میکند.
ثلث سوم این حدیث نیز بیان میدارد که چه در زمان ظهور و چه در زمان غیبت، وجود حضرت و نام مبارک ایشان و بارگاه معنوی او همواره پذیرای مراجعین است و در شفاخانه حجة بن الحسن شبانه روز به روی منتظرین مضطر و مؤمنین پناه طلب گشوده است، و چه زیبا حضرت، آستان مقدس خود را در سراسر گیتی همچون ستارگان سماء که راهنمای اهل آسمان هستند، هدایت کننده بشر بر دو راهیها مانده معرفی میکنند، و وجود حضرت آقا چون ستارهها درخشان و نورانی در شب تاریک است که در کویر غیبت غیر از ستاره را دیدن و نظر داشتن شایسته نیست، و هر رعد و برقی زودگذر اگر با ابهت و پرطمطراق هم باشد اما در لحظهای کوتاه معرفی، نابود و از میان فضای لایتناهی غیبت میگذرد و تنها ستارههای پدیدار آسمان که وجودی حقیقی دارند بر جایگاه خود با صلابت بیشتر باقی خواهند ماند و بیش از پیش هدایتگر طالبان نور و روشنایی خواهند شد.
خداوند در فرج حضرت بقیةالله الاعظم تعجیل فرماید.
اما ثلث دوم حدیث اخیر که به دلیل اهمیت و ضرورت بازشکافی بیشتر مطلب در بخش سوم این مقال میآید، نشانگر نحوه بهرهمندی شیعیان از وجود حضرت آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمان غیبت میباشد.
حضرت آقا در کلام گهربار خود یک تشبیه ادبی بکار بردهاند که برای بهتر فهمیدن و گسترش معنا در ذهن به وجوه مختلف این تشبیه باید دقت کرد تا هر چه وجه شبه بین دو سوی تشبیه را با نگاه عمیقی درک بنمائیم.
خورشید برای زندگی بشر اهمیت حیاتی دارد و قطع کوتاه مدت آن ضرر حیاتی داشته و بزودی موجب مرگ میشود همچون وجود حضرت امام که اگر لحظهای قدم مبارکشان را از زمین بردارند، زمین اهل خود را میبلعد.
نور خورشید باعث حیات و شادابی گیاهان و سرسبزی آنها و عامل بقاءشان در شب (زمان استراحت) است و در شب هم نباتات منتظر طلوع خورشید فردا هستند به مانند ما منتظرین که در زمان غیبت از فیض وجود امام به صورت غیرمستقیم قطعا و ناخواسته و ناهشیارانه بهره میبریم و منتظر طلوع و خورشید وجود ایشان هستیم.
جانوران هم از خورشید استفاده میکنند و ما نیز از گوشت حلال جانوران و همان گیاهان در روز و شب استفاده میکنیم و این نیز نحوه استفاده غیرمستقیم ما از خورشید است.
زمینی که بر آن نشستهایم و اصلا کل حیات ما به آن وابستگی دارد در اثر تابش در هر روز خورشید گرم و در شب قدری سرد میگردد و این تغییر مناسب با حکمت خداوند و به دست مأموران الهی و برای انتفاع مناسب ما از خورشید است درست مثل کل بستر عمر ما که تحت امر و نظر حضرت آقا حمل میشویم متولد میشویم خردسالی را گذرانده رشد میکنیم هدایت میشویم پشتیبانی میشویم و پس از دوره کودکی در آزمایشهای زیادی قرار گرفته و در ابتلائات بسیاری از روی عنایت حضرت آقا همچون تابش خورشید روشنگر هدایت میشویم و در هنگامه موت نیز دستگیری میشویم.
تابش خورشید بر اهل زمین خیلی وسعت دارد و این معنا مصادیق بسیاری دارد که تا در آن تعمق نکنید و پیگرد موارد و ابعاد گسترده آن نشویم، به اهمیت این تشبیه پی نخواهیم برد، مثلا حیوانات آبزی که در اعماق دریاها زندگی میکنند بطور قطعی از نور خورشید تأثیر حیات بخشی میگیرند و خورشید در روند طبیعی زندگی آنها اثر اصلی و ابتدائی دارد.
حتی سنگها هم که ظاهرا از آب و نور بوجود نیامدهاند، برای هر کوهنورد تپهها و سنگهای ریز و درشت، نمایی و منظرهای زیبا دارند که این زیباییها و رنگآمیزی سنگها و تنوع در رنگ کوهها و قد و قامت کوهها در زیر نور فراگیر خورشید دیدنی و بهتآور است و در شب هم کوهها، منتظر طلوع خورشید هستند تا در صبح بر بینندگان مؤمن مصداقی از عظمت کردگار و استحکام ایمان مؤمنین باشند.
اگر تاکنون وقتی در هواپیما نشستهایم و در آغاز پرواز این مصنوع بشری اوج میگیرد با دقت صحنه آسمان را نگاه کنیم میبینیم این پرنده دست ساز از زمین جدا شده و سینه آسمان را میشکافد و برای رسیدن به سطح پرواز بالاتر از تودههای فشرده ابرها عبور میکند و در آنجاست که در آغاز صبح خورشید زیبا و پاک در کنار کره خاکی به صمیمیت و مهربانی میزبان نگاه مؤمنین است، و همهی زمین از خورشید بهرهمند میشود و فقط قطعهای از زمین و آن هم در ساعتی چند و از نور مستقیم خورشید بهره نمیبرد در حالی که همان قطعه نیز در همین زمان هم از خورشید بهرهمند است و خورشید با زحمت نور خود را از جرم سفید و نیمه سنگین ابر عبور میدهد و یک روز مهتابی و سفید را برای ساکنین شهر فراهم میکند و ما در روز ابری هم در کوچه و خیابان به راحتی و غیرمستقیم از خورشید بهره میبریم و همین ابر هم تحت امر و نظر خورشید باران و برف را برای حمل و هدیه میکند و هر آنچه داریم از صدقه سر وجود حضرت بقیة الله الاعظم است، که ایشان یکتا خورشید تابان عصر و یکتا مبدأ تکیهگاه پناه آورندگان هستند.
بارالها - چشم نابینای ما را به دیدن خورشید حقیقت وجود حضرتش بینا گردان و توفیق ادب و خدمتگزاری به همهی ما عطا بفرما.
7-4- حسین بن خالد گوید: از حضرت امام رضا علیهالسلام پرسیدم تفسیر «الرحمن علم القرآن» چیست؟
امام رضا علیهالسلام فرمود: خداوند قرآن را تعلیم فرمود.
پرسیدم: «خلق الانسان علمه البیان» چه معنی دارد؟
امام رضا علیهالسلام فرمودند: آن امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است که خداوند بیان هر شی و هر مطلبی که بشر به آن احتیاج دارد را به او تعلیم فرموده است.
اکنون که بر ما معلوم میشود که طبق این سند حضرت امام رضا علیهالسلام، آن علم حقیقی نزد امیرالمؤمنین و فرزندان معصوم آن بزرگوار است همراه نوای روح بخش کلمات دعای امام رضا علیهالسلام از خداوند کریم میخواهیم برای اجرای قوانین و احکام دین اسلام در ظهور حضرت بقیةالله الاعظم و ارائهی دین پاک مهدوی، تعجیل فرماید.
7-5- درباره آنچه از سنت پیغمبر در زمان خود ایشان هم به غیر آن تبدیل شد به روایتی از امام صادق علیهالسلام نگاه میکنیم.
ادریس بن عبدالله گوید: از امام صادق علیهالسلام تفسیر این آیه را پرسیدم؟
«ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین» - سوره مدثر - آیه 42
ترجمه: چه چیز شما را به دوزخ کشانید؟ پاسخ دهند: ما نمازگزار نبودیم.
حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند: مقصود این است که گفتند، ما از امامانی که خدای تبارک و تعالی درباره آنان فرمود:
و السابقون السابقون اولئک المقربون - سوره واقعه آیه 10 و 11
و پیشروان پیشرو، آنها مقربان هستند. مگر نمیبینی که مردم اسبی را که در مسابقه پشت سر سبقت گیرنده اولی (سابق) است «مصلی» نامند؟ همین معنی مقصود است در آنجا که میفرماید: «گویند ما از مصلین نبودیم» یعنی پیرو پیشروان (امامان) نبودیم.
7-6- در کلمات آخر این بخش به این جمله میرسیم که و توضح به معاقد الحق و بارالها عهد و پیمانهای قدیمی حق را بوسیله او (امام زمان) آشکار ساز. به این روایت توجه کنید.
حضرت امام رضا علیهالسلام چه میفرمایند، درباره قول خداوند عزوجل که در آیه 7 سوره انسان در قرآن کریم میفرماید:
یوفون بالنذر به نذر وفا میکنند.
حضرت امام رضا علیهالسلام فرمودند: یعنی به نذری که از آنها پیمان گرفته شده و آن ولایت ما اهلبیت است، وفا میکنند.
و این نیز از عقد و عهدهای قدیمی است که باید بدان تعهد داشت.
7-7- در کلمات پایانی این قسمت میخوانیم و مجهول العدل و عدالت ناپیدا یا گمشده را به وسیله او آشکار ساز.
سؤال این است که ترازوهای عدالت کیانند؟
حضرت امام صادق علیهالسلام راجع به قول خدای تعالی در آیه 47 سوره انبیاء در قرآن کریم چه میفرمایند؟
و نضع الموازین القسط لیوم القیامه
ما در روز قیامت ترازوهای عدالت را در میان قرار دهیم.
حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند: آن ترازوها، پیغمبران و اوصیاء ایشان علیهمالسلام هستند.
و در ترجمه منظوم آن میخوانیم که:
خود از بهر سنجش ترازوی داد
بخواهیم روز قیامت نهاد
که بر هیچ نفسی نگردد ستم
عملها بسنجند از بیش و کم
اگر چه بود دانهی خردلی
به میزان درآرند بی مشکلی
کفایت کند علم پروردگار
که میزان و سنجش کند برقرار
متأسفانه حرف گفتنی برای این بخش زیاد است و فرصت کم و زمان ظهور نزدیک و هر لحظه که از عمر گرانقدر مؤمنین میگذرد یک قدم به روز قیامت صغری (ظهور) و یا قیامت کبری نزدیک میشویم.
تنها ندای بیدار باش دائمی صدای گوش نواز کلام رضوی است که در این دعا همچون چراغ راهنما، هدایت کنندهی هر به بیراهه فتاده است.
بارالها - مقامات و صفات امامان معصوم و آخرین ایشان حضرت اباصالح المهدی را بر ما آشکار ساز تا آنطور که حق معرفت ایشان است ما به حضور حضرتش ادب کرده و او را بوسیله قرب و شفاعت نزد تو بخواهیم.
منبع : كتاب از محضر رضا