8- فانه عبدک الذی استخلصته لنفسک و أصطفیته علی غیبک و عصمته من الذنوب و برأته من العیوب و طهرته من الرجس و سلمته من الدنس اللهم فانا نشهد له یوم القیمة و یوم حلول الطامة انه لم یذنب ذنبا و لا اتی حوبا و لم یرتکب معصیة و لم یضیع لک طاعة و لم یهتک لک حرمة و لم یبدل لک فریضة و لم یغیر لک شریعة.
زیرا که همانا او بنده توست که خود تو او را برای نفس خودت خالص کردهای و او را برای دوران غیبت پرحکمت خود انتخاب کردهای و او را از گناهان، پاک کرده و عصمت بخشیدهای و تو خودت او را از هرگونه عیبی مبرا نمودهای،
بارالها - تو خود، او را پاکیزه از هرگونه رجس و نقص و پلیدی کردهای و از هر چیز ناپاک او را سالم گردانیدهای،
خداوندا، پس هم اکنون که اینها را دانستیم ما گواهی میدهیم برای او و در حق و حقیقت او در روز قیامت شهادت میدهیم و گواهی میدهیم در روز ورود حادثه ی بزرگ محشر که:
او هرگز هیچ گناهی مرتکب نشده و
هیچگاه جرمی نکرده و هیچ معصیتی از او سر نزده و
هیچ بخشی از طاعاتت را ابدا ضایع یا ناقص نداشته و
هیچ از حرمتت را هتک ننموده و
او ابدا هیچ واجبی از فرائضت را تبدیل به غیر نساخته است و هیچ حکمی از شریعت را تغییر نداده است.
8-1- آیا تاکنون از خود پرسیدهاید، که این مقامات امامان معصوم علیهمالسلام چه معنایی دارند؟ و چگونه واقع میشوند؟ اکتسابی هستند و یا حادث شده و یا حاصل میشود؟ اختیاری و انتخابی هستند؟ و یا غیرارادی و انتصابی میباشند؟ و معانی هر یک چیست؟ و چه آثار عملی دارند؟
الف - خلوص - پاکی و به دور از هر گونه ناپاکی.
ب - اصطفاء - انتخاب و گزینش یکی از میان دیگران.
ج - عصمت - دوری ذاتی از هر گناه و لغزش و خطا.
د - طهارت - دوری از هرگونه نقص.
ه - سلامت - پاکیزگی از هر نوع پلیدی.
اگر تاکنون تصور میکردهاید و یا بر ذهنتان اینگونه القاء شده که هر یک از مقامات چهارده نور پاک با ریاضت و کوشش شخصیشان حاصل شده و این راه برای دیگر افراد بشر هم میسر است، و این مقامات اصولا، اکتسابی هستند و راه طی کردنی است و سیری قابل سلوک است و باید سالک طریق شد تا به آن مراتب و حقایق عرفانی رسید و در کنار معصومین و هم عرض آنان قرار گرفت، لازم است بدین منظور به کلمات و نوع جملات دقیق حضرت ابالحسن علی بن موسی الرضا علیهالسلام در متن دعا توجه کنید تا به صراحت پاسخ خود را بگیرید.
حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام در ادامه متن دعا میفرمایند: همانا او (امام زمان) را آن بندهای از توست که تو خود او را برای نفس خودت خالص کردهای - جمله در باب استفعال ساخته شده است، مقام مخلص به معنی اخلاص کننده شاید به هر فرد ریاضت کش و بااخلاص که خود، نفس خویش را به جهتی و از جمله قرب خدا خالص کرده باشد، تعلق میگیرد ولی این معنی قابل تهاجم از سوی شیطان رانده شده و هبط عمل خالص میباشد.
ولی مقام و اعتبار مخلص در قالب اسم مفعول یعنی وجودی از مبدأ دیگر. او را برای خود خالص کرده است، اخلاص شده تمام مخلصین مقام معصومین است که تحت تأثیر تیرهای شیطان هم قرار نمیگیرند. و عامل ایجاد اخلاص هم ذات اقدس حق سبحانه و تعالی است.
در تمام این عالم کیست بتواند (نعوذ بالله) در کنار حضرت بقیةالله الاعظم قرار بگیرد و ادعا کند که خداوند او را خالص کرده و به کدام سند و کدام دلیل و برهان میتوان چنین گفت؟
در مقام اصطفاء هم همین طور است میخوانیم، تو او را انتخاب کردهای - در حالی که از قبل نه مسابقه و نه پیروزی فردی بر دیگران بوده و نه انتخابات ظاهرا برابری بوده است، خود خدا یک نفر را در عالم ذر به مقام خاتم پیامبران انتصاب کرده و یک نفر را هم به سمت خاتم اوصیاءانتصاب فرموده، و خداوند، دیگر معصومان طاهر را هم در همان موقع به سمت عصمت و ولایت و وصایت انتصاب کرده است. مقاماتی که حد و حصر اعتبارات و عدد صفات آن چون از ناحیه آن بیانتهای نامحدود صادر شده و از روی لطف و کرامت بوده به هیچ وجه برای ما قابل فهم و درک نیست زیرا که ما محدود به ابعاد و محصور به حدود هستیم.
در باب عصمت هم متن کلام همین طور است - تو به او عصمت بخشیدهای، و تو او را به مقام غیر قابل تکرار رساندهای، مقامی که در هیچ نقطهای از جهان قابل تحقق مجدد نیست و قطعا اکتسابی نیست. طهارت و دوری از رجس و سلامت از دنس هم به همین شکل در جملات متن دعا آمدهاند که امام رضا علیهالسلام میفرمایند. حصول این معنا را خدا اقدام کرده و این مقام اختصاص به چهارده معصوم دارد و در نوع دیگر بشر قابل تکرار نیست.
به همین سبب است که امام در فراز بعدی شهادت میدهند و میگویند با تکیه بر یقین من شما هم شهادت بدهید که او (تنها او) هیچ گناهی مرتکب نشده و هیچ معصیتی از او سرنزده و هیچ قسمتی از طاعات تو را هتک ننموده است و ابدا هیچ واجبی از فرائض تو (خداوند) را تبدیل نساخته است. اولین کلمه این بخش «عبدک» بود که امام رضا علیهالسلام اعلام داشتند مقام مهم و ارزشمندی که حضرت امام زمان علیهالسلام به همراه هر یک از مقامات فوق دارند مقام بندگی نسبت به خداوند است.
در اینجا معنای بقیةالله بهتر و بیشتر روشن میشود، امام در سایه لطف عنایت و کرامت خداوند و به اذن پروردگار واجد کلیه صفات خداوند هستند و هر یک از اسامی خدا بر وجود ایشان معنی پیدا میکند چون ایشان جانشین خدا هستند و هر یک از مقامات او را تا بحدی که خود او اجازه بدهد و قطعا خارج از تصور و تمایل ما است را به ایشان می بخشد غیر از مقام اولوهیت که حضرت امام زمان (هر یک از امامان در زمان خودشان) بندهی خدا هستند و به اذن خدا، ناظر - رازق - عامل - عالم - فاعل - رفیق - حبیب و... هستند.
پس به عنوان یک مؤمن و یک منتظر برای عرض ادب به ساحت حضرت بقیةالله الاعظم و برای تحقق دین پاک مهدوی، آئینی که حضرت حجة بن الحسن امام و ولی آن هستند، و از آثار عملی این دین برای مؤمنین و منتظرین اطمینان و یقینی است که به کلام و عمل ایشان حاصل میشود، اعتقادات خود را به شکل تعلیمات رضوی تنظیم میکنیم و هیچ حدی را برای فاصله با این مرزهای استاندارد شده دین قائل نشده و قبول نمیکنیم.
برای این منظور نیز تنها به همان دو یادگار رسول گرامی پناه میبریم. کتاب خدا و عترت پیامبر (عمل و گفتار اهلبیت). و از جمله به چند روایت از ائمه معصومین علیهمالسلام نگاه می کنیم.
8-2- حضرت امام باقر علیهالسلام درباره قول خدای عزوجل چه می فرمایند؟
و لقد عهدنا الی آدم من قبل فنسی و لم نجد له عزما - آیه 115 سوره طه.
و در ترجمه منظوم این آیه می خوانیم که:
ببستم با آدم عهد و قرار
ندیدم او را ولی استوار.
از پیش به آدم سفارشی کردیم، او فراموش کرد و برای او عزم پایداری ندیدیم، حضرت امام باقر علیهالسلام فرمودند: یعنی درباره محمد و امامان بعد از او به او (حضرت آدم) سفارش کردیم، او ترک نمود و فراموش کرد و تصمیم نگرفت، که ایشان چنانند و پیغمبرانی که اولوالعزم نامیده شدند (نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد) از این جهت است که خدا درباره محمد و اوصیاء بعد از او، خصوصا درباره حضرت مهدی و روش او به ایشان سفارش فرمود و آنها تصمیم خود را استوار کردند و گفتند که شهادت میدهیم که محمد رسول خاتم تو و امامان بعد از امیرالمؤمنین علی علیهالسلام اوصیاء نبی و خاتم اوصیاء رسول، مهدی است که در آخر قیام کرده و عدالت را میگستراند، و به این سبب که بدین موضوع اعتراف کردند، آنها لقب اولوالعزم را کسب کرده و آدم به سبب فراموشی و نداشتن تصمیم بموقع و اعتراف آنها از این جمع خارج گردید.
اهمیت مقام والای حضرت اباصالح تا آن جا است که خداوند لقب اولوالعزم را ذر عالم در به نشانه اعتقاد به حضرت مهدی علیهالسلام به پیامبران تخصیص داده، پس در ارتباط با ایشان حضرت را آنطور که شایستهشان و مقاماتشان است احترام کنیم، و قدر منزلتهای آقا امام زمان را بدانیم تا مبادا عمل ما باعث دل شکستگی ایشان شود و نارضایتی حضرت را فراهم آورد، و خداوند ما را از جرگه یاد و یاران ایشان جدا کند.
8-3- مالک گوید: به امام صادق عرض کردم، تفسیر این آیه قرآن چیست؟
و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ - آیه 19 سوره انعام.
این قرآن به من وحی شد تا به وسیله آن شما را بیم دهم و هر که به او میرسد. حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودند: یعنی هر کس از آل محمد که به درجه امامت می رسد به وسیله قرآن بیم دهد، چنانکه رسول خدا با آن بیم داد.
و در ترجمه منظوم این آیه میخوانیم که:
به من وحی بنماید آیات ناب
ز لطفش بدادست قرآن کتاب
که با آن شما را هر کس به وی
رسد آیه های الهی ز پی
بترسانم و گویم اندرز و پند
به امید آنکه نیوشند چند .
بارالها - ما هم به همراه امام رضا علیهالسلام شهادت می دهیم.
که تنها حضرت مهدی علیهالسلام است که هرگز گناه نکرده است و هیچگاه جرمی مرتکب نشده است، او را از ما راضی بنما.
8-4- حضرت امام محمد بن علی الباقر علیهماالسلام درباره آیه ذیل چه میفرمایند؟
ان أولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذا النبی و الذین أمنوا و الله ولی المؤمنین - آیه 68 سوره آل عمران.
همانا سزاوارترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کرده و این پیغمبر و کسانی هستند که ایمان آوردند.
حضرت امام باقر علیهالسلام فرمودند: ایمان آورندگان، امامان علیهمالسلام و پیروان ایشانند و خدا دوستدار مؤمنان است.
و در ترجمه منظوم این آیه میخوانیم که:
به دین خلیل آنکه بنهاد سر
همانا بر او هست نزدیکتر
کنون مصطفی نیز یاران وی
بجویند آئین وی را ز پی
خداوند با مومنان است یار
بود سرور مؤمنان کردگار.
بارالها- اسامی ما را جزء دوستان و محبان حضرت مهدی آل محمد (علیهالسلام و علیهمالسلام) بنویس و ما را به سبب محبت او به مقام قرب خودت برسان و به عزت و افتخارات همیشگی او ما را ببخش و از خطاهای ما درگذر.
8-5- سلیمان بن جعفر از حضرت رضا علیهالسلام روایت کرده است که علی بن ابیطالب علیهالسلام فرمودند:
در بال هر هدهدی به زبان سریانی نوشته شده است؛ آل محمد علیهمالسلام بهترین مخلوقات هستند.
اگر با قدری تأمل و تدبر این روایت را بنگریم مییابیم خالق هستی، چقدر مقامات آل محمد را بالا و والا میدانسته که بر بال این پرنده زیبا و خوش آوا که بر سر همه زمینیان به پرواز در میآید این خبر را مینگارد تا همه مسلمین در سایه این کلام معتبر زندگی کنند و این نگارش و اهمیت دادن از سوی خالق بی مثال بیانگر ضرورت توجه و امتثال بیش از پیش ما نسبت به این خاندان هم میباشد و اینکه هیچکس دیگر نمیتواند نام خود را به نحوی در آسمان بنویسد و یا بر سر منقار و یا بال پرندهای آن هم به زبان دیگر بنویسد و این اشاره خداوند نشانگر عظمت و میزان قرب ائمه هدی در نزد خداوند است که اگر میخواهید به (خداوند) نزدیک شوید به این وسائل و وسائط دست بیاویزید. و اگر میخواهید مورد نظر خدای احدی باشید، کاری کنید تا مورد خشم و غضب مهدی هادی امام منظور خدا نشوید که اگر نعوذ بالله عمل ما مورد نارضایتی حضرت آقا قرار گرفت دیگر با چه رویی بسوی خانه کدام معصوم و یا با چه عذری به سوی صاحب خانه کعبه معظمه برویم.
نکته دیگری که از تاریخ این روایت بدست میآید این است که این روایت و امثال آن از زمان حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در سینه و دل دردمند امامان معصوم علیهمالسلام حفظ مانده و گوش قابل و شایستهای نبوده تا در زمان حضرت امام رضا علیهالسلام که ایشان با روش پذیرش ولیعهدی مأمون فرصتی را برای ارائه روایات نبوی و علوی تا باقرین باز کردند و به نشر فرهنگ دین پاک مهدوی پرداختند. امید که ما امروز که بر سفره معرفت اباالحسن اول و دوم نشستهایم. مؤمن قابل و منتظر شایستهای برای ایشان باشیم، و هر لحظه دم و بازدم نفسمان شعله انتظار را در وجودمان شعلهور و فروزان کند، زیرا که از فتنههای عقیدتی دوران غیبت آن است که فرهنگ و معارف نسبت به مقامات حضرت امام زمان (روحی فداه) ناقص بماند و میبایست همواره با مطالعه و گرم کردن آتش انتظار این کاستیها و آن غایب از نظر بودن مهدی موعود (روحی فداه) در قلب ما جبران شود.
از جمله موضوعات قابل دقت آن است که در زمان غیبت، حضرت آقا امام زمان علیهالسلام به تمام مسئولیتها و مأموریتها و تعهدات خود نسبت به خداوند عمل میکنند و کارگردان کل هستی هستند و فقط و فقط شخص ایشان توسط انسانها دیده نمیشود، ولی ابلیس رجیم حرف دل خود را بر سر زبان برخی غافلان نهاده که امام اکنون در عصر غیبت نیستند! در حالی که امام از لحظه اول غیبت صغری تا لحظه ظهور در سراسر هستی حضور فعال دارند به همین منظور به کلام گهربار رضوی نگاه می کنیم.
8-6- ربان بن صلت گوید: از حضرت امام رضا علیهالسلام شنیدم که فرمودند: قائم شخصش دیده نمیشود و نامش برده نمی شود.
8-7- آیا می دانید در طول تاریخ ادیان بخشهای مهم و اساسی ادیان با کمال تأسف تغییر و تبدیل یافتهاند و در جملات آخر این بخش امام رضا علیهالسلام شهادت میدهند که امام هیچ بخش از واجبات دین را عوض نکردند، مثلا موضوع «تثلیث» در دین مسیح توسط افراد بعدی اضافه شد، زیرا که طبق آیه قرآن، حضرت مسیح در لحظه تولد به شکل معجزهآسا و برای اعلام طهارت مادر خود به اذن خدا به زبان میآیند و صریحا بیان میدارند که من بندهی خدا هستم، پس مسیح پسر خداست نه حرف خود ایشان بلکه از اضافات اغیار است که تا زمان بعثت نبوی و نزول این آیه و حتی تا امروز هم این مسئله از مصادیق موضوعات تبدیل شده دین مسیح است و انشاءالله در زمان ظهور حضرت آقا امام زمان علیهالسلام این مسئله هم به همراه اعلام حیات و بقای حضرت مسیح در این مدت و تبعیت ایشان از حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) علنی و حل خواهد شد.
کسانی که با هر یک از ائمه معصومین عداوت میورزیده و تا آخر هم در شهادتهای آنها مستقیم و غیرمستقیم حضور یا دخالت داشتهاند هیچگاه بر سر طلا و نقره با آل محمد اختلاف نداشتند چون ظاهرا دست ایشان (ائمه معصومین) از انبارهای طلا و نقره و دیگر ذخایر دنیوی بدور بوده است در حالی که همه عالم در زیر پای ایشان مطاع امر بودهاند، ولی ریشه همه این اختلاف به خاطر تغییر و تبدیل در احکام، اعتقادات سنت و اخلاق عملی ائمه معصومین علیهمالسلام بوده است و از اولین تبدیلهایی که مشرکین از خدا و پیغمبر میخواستند تغییر در ولایت امیرالمؤمنین بوده است و این موضوع صریحا در قرآن کریم ثبت شده است.
حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهماالسلام راجع به قول خدای تعالی در آیه 15 سوره یونس قرآن کریم چه میفرمایند؟
و اذا تتلی علیه أیتنا بینت قال الذین لا یرجون لقاءنا ائت بقرآن غیر هذا او بدله قل ما یکون لی أن أبدله من تلقای نفسی ان أتبع الا ما یوحی الی انی أخاف ان عصیت ربی عذاب یوم عظیم
و هرگاه آیات روشن ما بر خلق تلاوت شود، منکران معاد که امیدوار به لقاء ما نیستند به رسول ما اعتراض کرده گفتند: اگر تو رسولهستی، قرآن دیگری بیاور و یا این! را تبدیل کن!
ای رسول ما، در پاسخ آنها بگو مرا نرسد که از پیش خود او را تبدیل کنم! من از هیچ چیز جز وحی خدا پیروی نخواهم کرد و اگر من عصیان پروردگار کنم از عذاب روز بزرگ قیامت می ترسم.
حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند: مشرکین میگفتند: قرآن دیگری بیاور و یا این علی! را عوض کن.
مصیبت از این بیشتر که پیامبر خاتم برای تبلیغ دین خود ناسزا بشنود او را مجنون بخوانند و آنچه می دانید بر سرش بریزند، با او بجنگند، تحریم کنند و بعد رودرروی او بیایستند بگویند اصلا یا کتاب و دین را عوض کن و یا این وصی و ولی خود را به غیر او تبدیل کن. اکنون که ریشه تغییر و تبدیل در دین به ریشهی وصایت نبی بر علی مرتضی میرسد حق نیست با تمام جان و دل به دین پاک مهدوی دل بندیم و به کلام ائمه معصومین چشم بدوزیم و دست دعا برداریم که الهی صراط حمیده مستقیم خود را به ما نشان ده و ما را یاری کن که در آن قدم بگذاریم و به چراغ هدایت نگاه کنیم و با توسل به چهارده نور پاک خود را به زمان ظهور حضرت امام عصر بقیةالله الاعظم برسانیم.
و در ترجمه منظوم آیه فوق می خوانیم که:
تلاوت بگردد چون آیات ما
همان روشن آیات یکتا خدا
در آن لحظه آن منکران کز عناد
ندارند ایمان به روز معاد
بگویند داری اگر اقتدار
کتابی دگر غیر قرآن بیار
و یا اینکه تبدیل ساز این کتاب؛
کتابی دگر را بکن انتخاب
بده ای پیمبر جواب سخن
که این کار هرگز نیاید ز من
که تبدیل آیات یکتا خدا
کجا میتوانم نمایم کجا؟
بجز آنچه که وحی آید به من
اطاعت نورزم ز دیگر سخن
اگر سر بپیچم ز پروردگار
به خشم الهی بگردم دچار.
منبع: كتاب از محضر رضا