از مهم ترین حوادث سفر امام علی بن موسی الرضا (ع) به مرو، حادثه ی بی نظیری است که در نیشابور روی داد. امام در اولین سخنرانی خویش، در بخش شرقی امپراطوری بزرگ السلامی، و در آن هنگام که آهنگ مرو داشت، و مردمان این سامان و دلباختگان و شیفتگان آن امام بزرگ و جست وجوگران علم و دانش بر گرد مرکبش گرد آمدند و از ایشان درخواست کردند تا حدیثی روایت کند و قلبهای مشتاقان را روشن سازد. امام (ع) چنین روایت کرد:
از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که گفت: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که گفت: از پدرم محمد بن علی شنیدم که گفت: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که گفت: از پدرم حسین بن علی شنیدم که گفت: از پدرم علی بن ابی طالب شنیدم که گفت: از پیامبر شنیدم که گفت: از جبرئیل شنیدم که گفت: از خدای عزوجل شنیدم که فرمود: «لا إله إلا الله حصنی ، فمن دخل حصنی امن من عذابی - لا اله الا الله دژ من است، پس هرکس به دژ من در آید، از عذاب من ایمن خواهد بود».
پس چون کاروان به راه افتاد (و اندکی پیش رفت) امام کمی درنگ فرمود و فریاد بر آورد و همگان را متوجه خویش ساخت و چنین گفت: «بشروطها، و انا من شروطها- با وجود شرایط آن، و من از شرایط آنم». [1]
امام در این گردهمایی بزرگ دو اصل اعتقادی و پایه ای را مشخص کرد. نخست توحید راکه همگان به آن آگاه بودند و آن را باور داشتند و در هر شبانه روز، آن را چندین بار بر مناره ها فریاد می کردند و در تشهد نماز آن را می خواندند. سپس اصل بزرگ امامت و رهبری انسان کامل و عادل که شرط توحید و تمام کننده ی آن است. امام با بیان این مطلب، به همگان فهماندکه توحید بدون شرط و متمم اساسی آن اصلی ناقص است و هنگامی به کمال می رسد و جامعه ی توحیدی را می سازدکه رهبری آن جامعه، به دست انسان کامل و پاک از آلودگیها و معصوم باشد و شعار توحید را با تمام وجود باور داشته باشد تا جامعه را از ظلمها و ستمها و ناروایی ها و تبعیض ها و... رهایی بخشد و مردمان را با تربیتی توحیدی و الهی به یکتاپرستی واقعی و حاکمیتی خدایی و عادلانه برساند. در این سخن، امام موضعگیری خویش را در مقابل حاکمیت روشن ساخت؛ و نادرست بودن حاکمیت ستمگران را بر همگان نمایاند. با این سخن، بزرگترین هدف مأمون را نقش بر آب کرد؛ زیراکه نخست حاکمیت خود مأمون را غیر الهی و نامشروع جلوه داد و هدف مأمون را که می خواست یا ولایتعهدی (اجباری) امام، به حکومت خویش مشروعیت بخشد، پوچ ساخت. این سخنان را امام در اجتماع بزرگ و دهها هزار نفری مردمان نیشابور بر زبان آورد، آن جاکه بیش از بیست هزار نفر قلم و دوات به دست، سخنان ایشان را می نوشتند جز آنان که چیزی ننگاشتند وگوش فرا می دادند، یا آنان که خواندن و نوشتن نمی دانستند. امام احمد حنبل- پیشوای مذهب حنبلی- درباره اسناد این روایت چنین می گوید: «اگر اسناد آن را بر دیوانه ای فراخوانی، از جنون خویش شفا یابد».[2]
پی نوشت ها :
1- عیون اخبار الرضا ج 2 / ص 135
2- زندگی سیاسی امام رضا / ص 137
منبع: کتاب سیره امام رضا (ع)