دومین ادب از آداب حین تشرف، بر عتبه بوسه زدن و سر بر سجده شكر نهادن است.
زائر با شور و شعف وصف ناپذیر از وصال، پای بر خاك مینهد و آرام و مبهوت بر آستانه؛ حرم میایستد؛ خاكنشین، عرش مقام میگردد و سر به نشانه تسلیم بر خاك فرود میآورد و سجده شكر، بوسه بر زمین میزند، همان شكر، كه پاسخ توفیقی است كه شامل حالش شده است؛ آنگاه گام بر حریم حرم مینهد. زائر بیدار دلی كه از لحظه حركت با خیال یار سر كرده و با اشتیاق دیدارش عزم سفر كرده، بار و بنه بسته و دل به سختی سفر نباخته و در لحظه ورود در قاب چشمانش عكس رخ یار را به نظاره مینشیند و در برابر آن همه بزرگی، سكوت و اشك تنها نشانه عجز و نیازش میگردد.
ما در پیاله عكس رخ یار دیدهایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
در مورد بوسیدن عتبه نص و روایت صریحی موجود نیست اما آنچه میتوان ذكر كرد این است كه فرقه امامیه بر این ادب پای بندند «و لا كراهة فی تقبیل الضرائح بل هو سنة عندنا و لو كان هناك تقیة فتركه أولى. و أما تقبیل الأعتاب فلم نقف فیه على نص نعتد به و لكن علیه الإمامیة»(1)
و اما نظر دیگر علما بر استحباب این ادب است. بنابراین اگر زائر در درگاه اهل بیت(ع) سجده شكر كند و نیت او در این امر شكر خداوند باشد به جهت توفیق زیارت شایستهتر است؛ هم زائر سجده شكر كرده وهم جز برای خدا خضوع و خشوعی نداشته است.
3ـ سومین ادب؛ پای راست را در هنگام ورود و پای چپ را در هنگام خروج مقدم داشتن است. در روایتی از امام صادق(ع) كه به صفوان در مورد شیوه زیارت قبر امیرالمؤمنین(ع) آموخته بودند این چنین آمده است «ثم قبل العتبه و قدم رجلك الیمنی قبل أسیری(2)» پس آستانه را ببوس و پای راست را قبل از پای چپ حركت ده. ادب زیارت حكم میكند كه زائر پس از خواندن اذن دخول و ایجاد رقت قلب در دل خویش پای راست را جلو نهد و در حال خروج پای چپ را پیش گذارد. بین حریم حرم و حریم مسجد فاصلهای نیست هر دو بیت الله اند و این ادب در هنگام ورود به مسجد نیز اشاره شده است با پای راست وارد شدن، یعنی اعتراف به راستی و وحدانیت خدا، یعنی نهادن پایی بر خاك كه از سر صداقت و یكرنگی پیش میرود و وارد میشود، یعنی اقرار و اعتراف بندهای كه از سر تسلیم و ارادت به ولی خدا پناه آورده است، یعنی دل شكسته و پیوسته به لطف یار، یعنی دلی از غیر بریده و به یار رسیده یعنی...
4ـ چهارمین ادب؛ در صورت عدم ازدحام جمعیت و به نحوی كه موجب مزاحمت اذیت دیگران نباشد به ضریح مطهر نزدیك شدن و پنجه در آن افكندن و بر آن بوسه زدن.
بعد از این همه توبه و اعتراف، سر دل گفتن و مقدمهچینی، دیگر عرصه خودنمایی است. جایی كه زائر جسور میشود و این جسارت به او بال پرواز میدهد، میپرد تا اوج، بر فراز گنبد یار، مثل یك كبوتر دل باخته در محضر یار. چه میكند این حس با دل آدمی با ذكر و اذن طلبیدن از وی آنگونه كه موجب آزار دیگر میهمانان نشود، به ضریح نزدیك میشود و قصه دلدادگی خود را خط به خط، كلمه به كلمه بازگو میكند. شكوه میكند از دنیا فریبان یارنما، آن همه به زبان اشك، بهترین زبان زنده دنیا، با زمزمی به رنگ پرنیان عشق به نجوا مینشیند و میگوید، میگوید و میگوید...
در متون دینی ما ذكر شده است كه امام سجاد(ع) كنار قبر پیامبر میایستاد و به سمت قبله قد علم میكرد و آنگاه میگفت: «بارالها! به تو با همه وجودم پناه میآورم و به قبر نبی تو حضرت محمد(ص) روی میآورم. خداوندا در حالی هستم كه مالك آنچه كه خیر و صلاح من است و به آن امید بستهام نیستم و قدرت دفع بدی و شر و آنچه كه از آن برحذر هستم را ندارم و همه امور را به دست قدرت شما میدانم هیچ فقیری از من ناچیزتر نیست. پروردگارا! به آنچه كه از خیر نازل فرمودهای محتاجم، خداوندا با خیر و نیكی به من روی كن زیرا هرگز كسی قدرت منع خیر تو را ندارد. خداوندا! به تو پناه میآورم از این كه دلم و ظاهر وجودم تغییر كند و شكل انسانی را از دست بدهم یا نعمتی كه به من انعام فرمودی از من زایل شود. خداوندا! مرا با تقوا و پرهیزگاری مكرم فرما و با نعمتهای فراوانت مرا جمیل و زیبا و با طراوت قرار ده و در سایه سلامت و صحت قرار ده و توفیق شكر سلامتی و عافیت را نصیب فرما.»(3)
در برخی توصیهها آداب بوسیدن قبر را از آداب مهم زیارت دانستهاند. و به آن اهمیت فراوانی دادهاند. به عنوان نمونه سیدبن طاووس درباره زیارت ابالحسن امام هادی(ع) میفرماید: «ثُمَّ قَبِّلِ الْعَتَبَةَ وَ قَدِّمْ رِجْلَكَ الْیُمْنَى قَبْلَ الْیُسْرَى»(4) و همین عبارت در مورد زیارت امام حسن عسگری(ع) نیز ذكر شده است.(5)
5ـ پنجمین ادب؛ به هنگام زیارت، پشت به قبله و رو به قبر مطهر ایستادن.
در این ادب از آداب حین تشرف، سری نهفته است و آن این كه قبله حقیقی ولی الله معصوم است. ظاهراً این ادب مخصوص اهل بیت(ع) و معصومین است و برای غیر معصوم چنین ادبی هرگز ذكر نشده است بلكه در زیارت مؤمنان و اولیا و سایر بندگان خاص خداوند آن است كه زائر پشت سر یا بالای سر رو به قبله به دعا و زیارت و راز و نیاز مشغول شود این ادب در زیارت حضرت معصومه نیز صادق است.
6ـ جز در حالت ضعف و بیماری در حال ایستاده زیارت كردن. شایسته است زائر نماز و دعا و زیارت را ایستاده بخواند.
وقتی طعنه زنان كور دل به آن پیرزن كه چند دوك نخ برای خریدن یوسف آورده بود گفت: كه این خریداران تمامی ثروت خود را پیشكش برده فروشان مصر كردهاند و تو چند دوك نخ آوردهای؟ پیرزن آهی از نهانخانه دل بر كشید و گفت: میدانم كه این پیشكش من در برابر آن همه ثروت مدعیان اندك است! اما دوست داشتم من هم جزو خریداران یوسف باشم. حكایت غریبیست عاشقی، عشق تنها ودیعه خداوند است كه هیچ نعمت دیگری توان برابری با آن را ندارد و چقدر ظریف است مرز عاشقی و مدعی بودن! خریدار یار بودن و دلبری در محضر او، توان و یارایی آنچنان نمیخواهد، همین كه اندكی پی قد قامت دیدار رخش قد علم كنی و به احترام آن همه شكوه و عظمت و غنای یار، جرعهای از فقر و زمزمهای از مناجات را چاشنی كنی تو هم جز زائران حریم ملكوتیاش خواهی شد.
«ثُمَّ قَبِّلْ ضَرِیحَهُ وَ ضَعْ خَدَّكَ الْأَیْمَنَ عَلَیْهِ ثُمَّ الْأَیْسَرَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى حُجَّتِكَ الْوَفِیِّ وَ وَلِیِّكَ الزَّكِیِّ»(6)
محدث قمی: گرچه این ادب صریحاً در جایی ذكر نشده ولی خوبی آن از جهات كثیرهای استفاده شده است.
7ـ هفتمین ادب ذكر تكبیر و لا الا الله و و حده لا شریك له بر زبان جاری ساختن.
یكی از آدابی كه قبل از زیارت شایسته است و از دستورالعملهای زیارتی بر میآید، گفتن تكبیر در هنگام دیدن قبر مطهر است. در لحظه ورود، زائر نگاهش به آن بزرگواران كه میافتد از هجوم ناگهانی آن همه فیض و شكوه كه هر نظارهگری را به شگفتی وا میدارد و دلش را از فرش به عرش میكشاند، تنها كلامش، ذكر «الله اكبر» است، زائر در مقام ابراز آن همه شگفتی چارهای جز تسلیم و رضا و نجوای ذكر جلیل الله اكبر ندارد. ائمه آینه تمام نمای صفات و اسمای الهیاند و نظاره آن شكوه ایزدی در وجود بندهای نیك، نشانهای از اسرار الله و اقراریست به بندگی خدا.
شاید رمز دیگر این تعبیر آن است كه زائر حیران و ناهشیار اگر از غفلت خویش فاصله نگیرد و دقت لازم را نداشته باشد ممكن است غرور را با خدا اشتباهی بگیرد و این كمینگاه شیطان است. همان لغزشگاه پندارهای باطل آدمی. همان قصه دیرینه كه احتمال لغزش آن حتی برای ملائكه الله نیز وجود داشت. آنها با دیدن اهل بیت(ع) در معرض خطا قرار گرفتند و ائمه به تقدیس و تسبیح خداوند پرداختند تا فرشتگان متوجه شوند كه آنها خدا نیستند.
بر این اساس زائر مأمور شده است كه در بدو ورود و تشرف به محضر آن بزرگواران در عین مشاهده تمامی اسما و صفات خداوندی در وجود آنان با گفتن الله اكبرهای مكرر خود را از ابتلا به غلو و انتساب خداوندگاری به آنان مصون بدارد.(7) امام محمدباقر(ع) نیز در اهمیت این ادب ذكر میكنند: چون امام را دید تكبیر بگوید و هر كه پیش روی امام تكبیر بگوید و نیز بگوید «لا اله الا الله، وحده لا شریك له» خدای متعال برای او خشنودی و رضوان اكبر خود را واجب خواهد نمود و بین او و حضرت ابراهیم و پیامبر اكرم(ص) و پیامبران الهی در قیامت در دارالجلال جمع خواهد كرد.(8) بنابراین تكبیر از آداب ملاقات امام است چه در حال حیات چه در حال ممات.
8ـ هشتمین ادب؛ قرائت زیارتنامههای وارده از معصومین در حین زیارت.
نوبتی هم باشد نوبت دعاست. فرصت نیاز بنده و ناز مولا! صحبت از همنشینی و دلدادگیست، آن هم با كلامی كه سفارش شده از آنهاست، با چاشنی جرعهای اشك كه دردانهوار بر پهنای صورت میلغزد. ذكر جلیلی است آمیخته با مضامین ناب و آتشین عرفانی، عجین شده با ذره ذره عشق، جمله جمله نیاز، كلمه كلمه عطش، به زلالی آب، همرنگ و همجنس سیل اشك زائر كه از سر صدق و تسلیم و رضا مهمان چشمانش میگردد. لفظ رفیعی كه حتی نابترین شعرها و داستانهای دنیا با تمام پوششهای دروغین آرایهها، با رنگینی كاذب جملات، هرگز به حلاوت و شیرینی آنها نمیرسند.
علامه حلی در تذكره الفقها استحباب زیارت را تنها به زیارات وارده از معصومین منقول میداند و در نوع زیارات اهلالبیت(ع) این جمله را به تكرار بیان میكند. «و یستحب ان یزره بالمنقول» «زیارت با نفس حضور و سلام دادن حاصل میشود و لیكن اگر خواست زیارتش را بخواند زیارت مأثوره و وارد شده از معصومین را بخواند.(9)»
متن زیارات وارده از ائمه علاوه بر توصیف و اقرار به كمالات و فضایل بیحد و حصر ایشان و جایگاه بینظیر آنان در دنیا و آخرت حاوی 5 موضوع كلی است كه در متن همه زیارات یافت میشود: 1ـ سلام 2ـ شهادت 3ـ صلوات 4ـ تولی و تبری 5ـ دعا و توسل
خواندن زیارتنامههایی كه اهلبیت(ع) به دوستداران و شیعیانشان آموختهاند، عرض سلام و ادب است و اقرار به مقام و منزلت ایشان در نزد پروردگار، و لكن با عباراتی سنجیدهتر و مؤدبانهتر. بنابراین شایسته است زائر برای تكمیل عرض ادب و ارادت خویش به پیشگاه آن بزرگواران از متون زیارات معتبر بهره گیرد. در این زمینه توجه به چند نكته لازم و ضروری است.
نكته اول؛ استفاده از متون زیارتی كه از خود اهل بیت(ع) رسیده است و از نظر انتساب به آن بزرگواران مورد اطمینان میباشد این ادعیه به دو گروه تقسیم میشوند.
اول، زیارات جامعه كه در زیارت هر یك از اهل بیت(ع) میتوان آنها را خواند و از معتبرترین و پرمحتواترین آنها یكی زیارت امین الله و دیگری زیارت جامعه كبیره است.
دوم؛ زیارت خاصه هر یك از چهارده معصوم، كه خود آنها نیز به زیاراتی كه در زمان معینی اختصاص ندارند و زیاراتی كه مختص ایام خاصی است تقسیم میشوند.
نكته دوم؛ این كه زائر در انتخاب متن زیارتنامه هم، تناسب محتوای آن با حالات درونی خویش را در نظر بگیرد و همه با توجه به حجم متفاوت متون زیارات تناسب حجم زیارتنامه با توانایی و ظرفیت جسمی و روحی خویش را مراعات كند. پرداختن به زیارتنامههای طولانی برای كسانی كه جسماً كم توانند و یا از نظر روحی هنوز ظرفیت لازم را ندارند موجب میشود كه در اواسط كار خسته شوند و ذوق و حال و توجه خویش را از دست بدهند و صرفاً با تكلف و اجبار و برای پایان رساندن متن زیارتنامه، به خواندن آن بپردازند كه این نه تنها موجب كم و یا بیبهره شدن كار زائر میگردد حتی ممكن است به زده شدن و بیرغبتی وی به انجام زیارت و خواندن زیارتنامه در موارد بعد منجر شود.
آنچه گفته شد منحصر به زیارت نیست بلكه شامل همه امور مستحب میباشد. شرط ثمربخشی و تأثیر مستحبات انجام آنها با شوق و رغبت است و با اكراه و بیمیلی و خستگی و بیرغبتی انجام دادن آنها نه تنها كم یا، بیاثر است بلكه ممكن است به زده شدن و بیرغبتی شخص به انجام آنها در آینده نیز منجر شود.
سومین نكته؛ به هنگام خواندن الفاظ زیارتنامه به معانی آنها نیز توجه داشته باشد و با حالتی كه احساسات و مكنونات قلبی خود را در قالب الفاظ بیان كند زیارتنامه بخواند.
این به آن معنا نیست كه بسیاری از زائران كه با زبان عربی آشنایی ندارند و معمولاً معانی الفاظ زیارتنامههایی را كه میخوانند متوجه نمیشوند، از خواندن زیارتنامه هیچ بهرهای نصیبشان نمیشود، زیرا در صورتی كه خواندن زیارتنامه همراه با عشق و ارادت به مزور و در مقام ابراز آن انجام میشود و زائر اجمالاً بداند كه این الفاظ به مزور اظهار ارادت و محبت میكند و موجب بهرههای بسیاری برای او خواهد بود لكن اگر این امر توأم با درك معانی الفاظ باشد قطعاً ثمرات بیشتری برای زائر خواهد داشت.
نكته چهارم: اینكه به اقتضای ادب در صورت عدم ضعف و بیماری بهتر است زائر در حال ایستاده به خواندن زیارتنامه بپردازد، (كه در آداب قبل به آن اشاره شد) و با طمأنینه و آرامش و به لحن شمرده و آرام و مؤدبانه و با صدای كوتاه زیارنامه را بخواند. خواندن تند با لحن تحكمآمیز و با صدای بلند و فریادگونه و با حالتی كه گویا صرفاً در مقام رفع تكلیف انجام میشود چندان لطفی نداشته و شایسته آن محضر والا نیست.
همانطور كه قبلاً گفته شد با صدای بلند خواندن زیارتنامه علاوه بر این كه خلاف ادب است موجب آزار دیگران و از بین رفتن توجه و تمركز آنان نیز میشود كه خود نیز امری ناپسند و نارواست.
نكته پنجم: این كه زائر تمام وقت خود را به خواندن زیارتنامههای مختلف اختصاص ندهد و برای راز دل گفتنهای خویش از یك سو و با سكوت و آرامش به خود مزور توجه نمودن و از حضور در محضر وی لذت بردن از سوی دیگر زمانی باقی بگذارد.
پی نوشت ها
1ـ بحارالأنوار، جلد 97، ص 136، باب 3، آداب الزیارة و أحكام الروضات.
2ـ بحارالانوار، جلد 97، ص 284.
3ـ وسایل الشیعه، جلد 14، ص 342 و 343.
4ـ بحارالانوار، جلد 99، ص 65.
5ـ بحارالأنوار، جلد 97، ص 283، باب 4، زیاراته صلوات الله علیه المط
6ـ بحارالأنوار، جلد 99، ص 63، باب 6، فضل زیارة الإمامین الهمامین
7ـ بحارالانوار، جلد 26، ص 335.
8ـ بحارالانوار، جلد 24، ص 369.
9ـ تذكرة الفتها، جلد 8، ص 450.
منابع : کتاب امام رضا (ع) - عیون اخبار الرضا(ع)