آیینه، نور و معنویت
از واپسين ابتكارات هنرمندان ايراني در معماري اسلامي هنر آيينه كاري است. با توجه به دقت و ظرافت اين هنر نيازمند حوصله زياد هنرمند است كه اين مهم خاص هنرمندان ايراني است.
آيينه كاري با ايجاد اشكال و طرحهاي تزئيني منظم و بيشتر هندسي از قطعات كوچك و بزرگ آيينه در سطوح داخلي بنا فضائي درخشان و پرتلالو پديد ميآوردكه حاصل آن بازتاب پي در پي نور در قطعات بيشمار آيينه وايجاد فضائي پرنور، دل انگيز و رويايي است.
شايد يكي از دلائل اهميت و توجه هنرمندان ايراني به هنر آيينه كاري تجلي و اهميت نور در هنر و فرهنگ اسلامي است. در فرهنگ اسلامي «نور» جلوه گر و يادآور ذات مقدس الهي است و توجه به نور در معماري مذهبي و اسلامي يادآور وجود پروردگار در بناي مذهبي است.
هنر آينه كاري از اين جهت قابل اهميت است كه علاوه بر انعكاس نور باعث تلالو نور اندك و گسترش آن، باعث زيبايي بسيار فضا وهمچنين روحاني شدن فضا ميشود.
براي نخستين بار اين هنر در شهر قزوين پايتخت شاه طهماسب اول در سال 951 ق در ايران ديده شده است.
آينه كاري در سده 13 هجري رو به ترقي و گسترش نهاد و تكامل تدريجي محسوسي داشت. در طول اين قرن آثار زيبايي چون آيينه كاري
دارالسياده آستان قدس رضوي در سال 1300 قمري مطابق 1256 شمسي در زمان حكومت ناصرالدين شاه قاجار انجام گرفت كه به تناسب شيوه كار، جزو كارهاي نمونه از شيوههاي اين هنر در اين دوره به شمار ميآيد. بنابراين اولين فعاليت هنر آيينه كاري در حرم مطهر در زمان ناصرالدين شاه قاجار صورت گرفته است و در قبل از اين تاريخ اين جلوه هنري در حرم وجود نداشته است و زيباييهاي آستان مقدس رضوي از كاشيكاري، مقرنس كاري، منبت كاري و ... تشكيل شده بود.
آنروز كه خرده شيشه هاي سيماب زده به هم پيوستند و دنيايي ساختند از نور، از رنگ، از طرح، هنر كاخ نشيني جلوهاي ديگر گونه يافت و صدرنشين طاقها و ايوانها و سقفهاي زيارتكدهها شد. آيينه هزارنما شكست و دنيايي شد از آيينه و به ديوارهاي كهنه و سرد صحنها جان تازه داد. جاني از نور. نوري به وسعت بيكرانهها، انعكاسي از عشق، عشقي با هفت رنگ و حسي بي كران.
وقتي رضاي آسماني ما با قدمهايش زمين خشك و سرد اين خطه را تبديل به قطعهاي كرد از بهشت، هنر قلموي رنگ رنگش را زير پاي او نهاد و هر چه داشت به پاي او ريخت. آنروز آيينه بزرگ زنگار گرفته قرنهاي پيش شكست و تكه تكه بر سر ايوان و طاقهاي مزارش سكنا گرفت و براي هميشه نمادي از نور و معنويت بر جاي ماند تا انعكاسي باشد از نور ازلي.
از آنروز اين تكه تكههاي كوچك بيرنگ آستان قدس امام هشتم(ع) چشم دوختند به او و انعكاسي شدند از ضريح زرين او. حالا وقتي من براي پابوسش ميروم. وظيفه آيينهها را خوب ميفهمم. آنها با من سخن ميگويند و دو چيز را به من نشان ميدهند: خودم و امام هشتم(ع) و فقط من مي دانم و او.