قرآن كريم در انديشه، گفتار و كردار اهلبيت:تجسّم و عينيت تمام يافته است و سيرة كريمانه و سخن حكيمانة آنان، مستقيم يا غير مستقيم، روشنگر كتاب الهي در ابعاد گوناگون آن است؛ از اين رو يكي از رسالتهاي مهم امامان معصوم تبليغ دين، بيان احكام و تفسير قرآن بوده است. ميراث قرآني و تفسيري باقي مانده و ارزشمند از وجود مبارك امام رضا عليه السلاماز نمونههاي اعلي و عظيم ذخاير قرآني تفسير معصومان:است و از آن جا كه لطف و حكمت خداوند متعال همواره اقتضا كرده انسان را در پهنة طبيعت، بيراه و راهبر، رها نكند، ميراث قرآني را در ميان خاندان نبوت:دست به دست نموده تا به هشتمين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت حضرت امام علي بن موسي الرضا عليه السلامرسيد و آن امام همام، وارث كتاب الهي و مفسّر راستين قرآن شد و اكنون دوازدهمين حجت، امام عصرعليه السلام ميراثدار آن است. به فرمودة امام صادق عليه السلامپيوسته خداوند از ميان ما خاندان، كسي را بر ميگزيند كه كتاب او را از آغاز تا به انجامش ميآموزد.[1[
در اين مقاله با نگرشي به سيرة قرآني و تفسيري امام رضا عليه السلام، بياناتي كه ايشان به طور مستقيم در باب قرآن كريم و تفسير و فهم آن فرمودهاند، ميپردازيم.
بخش عمدهاي از گفتار و سيرة حضرت رضا عليه السلام به شكل مستقيم يا غير مستقيم به شرح، تبيين و عينيت بخشيدن كتاب خدا اختصاص دارد؛ بنابراين، ميتوان در ديدي فراتر به گزارش، شرح و تفسير قرآن در بيانات امام رضا عليه السلام پرداخت. آنچه از ايشان در ابواب مختلف فقه ياد شده، به گونهاي تبيين و تفصيل ايات الاحكام و اوامر و نواهي الهي است يا آنچه دربارة توحيد، نبوت، امامت، معاد، ايمان و كفر و ديگر مسائل اعتقادي به جاي مانده است، شرح و بسط معارف اعتقادي قرآن است. اندرزها، آداب و اخلاق كريمانة امام رضا عليه السلامنيز توضيح ايههاي اخلاقي قرآن ميباشد.
الف) بيان منزلت و فضيلت قرآن
قرآن، توصيف گري گوياست و در ايههاي فراواني به بيان منزلت رفيع و شأن والاي خويش پرداخته است تا براي كسي در روي گرداني از قرآن حجّتي باقي نماند و آن كسي كه به قرآن رو ميآورد با معرفت و بينش در وادي آن گام نهد. اهلبيت:نيز كه عارف به حقيقت قرآن هستند، هم پاي آن، اين منزلت و فضيلت را به خوبي تبيين كردهاند.[2] اينك نمونهاي از فرازهاي گفتار امام رضا عليه السلامدر اين خصوص ذكر ميگردد:
الف) ريان بن صلت از حضرت رضا عليه السلام پرسيد: نظر شما دربارة قرآن چيست؟ امام فرمود:
كلام الله لاتتجاوزه و لا تطلبوا الهدي في غيره فتضلّوا؛ قرآن كلام خداست، از آنچه او گفته است، فراتر نرويد و هدايت را در غير او نجوييد كه گمراه ميشويد.[3[
ب) محمد بن موسي رازي از پدرش روايت كرده كه يكي از روزها در محضر حضرت رضا عليه السلام، سخن از قرآن به ميان آمد. امام فرمود: «قرآن ريسمان محكم، دستاويز استوار و ايين برتر خدا در ميان بندگان است. به سوي بهشت راهبري ميكند و از دوزخ رهايي ميبخشد. در اثر گذشت زمان، كهنه نشده و با تكرار بر زبانها از ارزش و اثر بخشي آن كاسته نميشود؛ زيرا خداوند، آن را براي زمان خاصّي قرار نداده است، بلكه حجت و برهان براي همة انسانها در سراسر زندگيشان است و نه از پيش رو و نه از پس، باطل به آن وارد نخواهد شد. فرود آمدهاي از سوي خداوند حكيم و ستوده است.»[4[
ج) در حديث امامت كه از آن حضرت صادر شده نيز آمده است كه ايشان ميفرمايد: «خداوند زماني پيامبرش را به سوي خود فراخواند كه دين او را كامل و بر او، قرآن را نازل كرد، كتابي كه روشنگر همه چيز است و حلال و حرام و حدود و احكام و هر آنچه مردم بدان نيازمندند، در آن به طور كامل بيان شده است.»[5[
* * *
ب) تبيين علوم قرآن
در بحثهاي قرآني، گاهي خود قرآن كريم، موضوع و محور بحث قرار ميگيرد و گاهي به بررسي و مطالعة جنبههاي مختلف آن پرداخته ميشود. در اصطلاح به اين بخش از مباحث قرآني مثل نزول قرآن، اسباب نزول، قرائات، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ، مباحث ادبي قرآن؛ اعجاز و... را در بر ميگيرد، علوم قرآن اطلاق ميشود.[6] در آثار به جاي مانده از حضرت رضا عليه السلام، نمونههايي وجود دارد كه در ذيل علوم قرآن جاي ميگيرد كه ما به بيان آنها ميپردازيم:
ترتيب نزول
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود: از پدرم شنيدم كه از پدرش حكايت ميكرد نخستين سورهاي كه نازل شد )بسم الله الرحمن الرحيم، اقرأ باسم ربّك( و آخرين سورهاي كه نازل شد )اذا جاء نصرالله والفتح( بود.[7[
بحث نخستين و آخرين بخشهاي نازل شدة قرآن، از جمله مباحث علوم قرآن است كه امروزه در ذيل «تاريخ» يا «علوم قرآن» از آن ياد ميشود.[8[
نظم و اعجاز قرآن
در فرازي از حديثي كه محمد بن موسي رازي از پدرش در مورد منزلت و فضيلت قرآن از حضرت امام رضا عليه السلامذكر نموده و ما نيز در بحث فضيلت قرآن در بينش آن حضرت، اين روايت را آورديم، چنين ميگويد:
«ذكرالرضا عليه السلام في منزلة قرآن فعظّم الحجّة فيه والاية والمعجزة في نظمه»؛ او گرچه سخن امام رضا عليه السلام دلايل اعجاز و نظم قرآن را ذكر نميكند، ولي اين عبارت وي دلالت دارد كه آن حضرت، اين مسأله را بسيار با اهميت دانسته و از آن به عظمت ياد كرده است.[9[
شأن نزول
از امام رضا عليه السلام روايتهايي در شأن نزول برخي ايات و سور وارد شده است كه به ذكر دو مورد بسنده ميكنيم.
1. آن حضرت از پدرانش نقل ميكند كه اية )الّذين ينفقون اموالهم بالليل والنّهار سرّاً و علانية[10](؛ دربارة حضرت عليعليه السلام نازل شده است.[11[
2. حضرت امام رضا عليه السلام در تفسير سورة )واليل اذا يغشي( ميفرمايند: اين سوره دربارة ابودحداح است كه درخت خرماي شخصي بخيل را كه در خانة مرد انصاري بود و موجب اذيت او ميشد، در عوض خانهاش خريد و به آن مرد واگذار كرد.[12[
محكم و متشابه
علي بن ابراهيم قمي روايت ميكند كه حضرت ثامن الحججعليه السلام فرمود: هركس متشابه قرآن را به محكمش بازگرداند، به راه راست راهبري ميشود. سپس فرمود: در اخبار ما نيز متشابهاتي همانند متشابهات قرآن و محكماتي همانند محكمات آن وجود دارد، پس متشابهات آن را به محكماتش ارجاع دهيد و از متشابه آن بدون در نظر گرفتن محكم، پيروي نكنيد كه گمراه ميشويد.[13[
ج) تفسير ايات قرآني
سيره و روايات تفسيري باقيمانده از عالم آل محمد گنجينة بسيار ارزشمند و دست مايه بسيار مهم براي مفسران و علاقهمندان به تفسير قرآن به شمار ميرود. ما به اختصار نمونههايي را ذكر مينماييم:
1. امام هشتم در تفسير ايه شريفه )الذي جعل لكم الارض فراشاً والسّماء بناءً([14] فرموده است.
«يعني زمين را با طبايع و ابدان شما سازگار و موافق قرار داد و آن را گرم و سوزان نساخت تا شما را بسوزاند، و بسيار سرد قرار نداد تا شما را منجمد گرداند، هواي آن را زياد خوشبو نكرد تا سرهاي شما به درد ايد، و زياد بد بو نساخت تا شما را هلاك كند، آن را مانند آب نرم روان قرار نداد، تا در آن غرق شويد، و زياد سخت وصلب نيافريد تا نتوانيد خانه و ابنيه و قبرهاي مردگان در آن بسازيد، بلكه خداوند متعال بخشي از آن را به اندازهاي كه از آن سود بريد، و آرامش يابيد و بدن ها و خانههايتان بر آن قرار گيرد، سفت و سخت آفريد. )والسّماء بناءً( ؛ يعني بر بالاي سر شما آسمان را سقفي محفوظ بنا كرد، و خورشيد و ماه و ستارگان[15] آسمان را براي مصلحت و منفعت شما، به چرخش و گردش در آورد.»
2. حضرت امام رضا عليه السلامدر مورد معناي «ختم الله علي قلوبهم» فرمودند: ختم به معناي طبع است كه به عنوان عقوبت عصيان و كفر كافران بر قلبهاي آنان زده ميشود. چنان كه ميفرمايد: «بلكه خداوند متعال بر قلوب آنان مهر زده است به سبب كفر آنان، پس ايمان نمي آورند مگر اندكي.»[16[
3. امام هشتمعليه السلام در پاسخ سؤال ابن فضال در مورد ايه شريف ) كلا انّهم عن ربّهم يومئذٍ لمحجوبون( فرمودند: خداوند متعال هرگز وابسته به مكاني نشده و در محلّي حلول نميكند كه موجب محجوب بودن بندگان از او باشد، ولكن در اثر معاصي از اجر و ثواب پروردگارشان محجوب ميشوند.[1عليه السلام [
4. حضرت امام رضا عليه السلام در معناي )تركهم في ظلمات( در ايه شريفة 1عليه السلام از سوره بقره فرمودهاند: «خداوند متعال چنين نيست كه بدون جهت كسي را ترك و از او اعراض كند، ولي چون ديد كه آنان (كفّار) از كفر و گمراهي و انحراف و طغيان خود دست نميكشند، نظر لطف و معاونت هدايت را از آنان قطع ميكند و آنان را به خود و به اختيار خود وا ميگذارد.[18[
5. ابن فضال: «وسألته (الرضا عليه السلام) عن قوله الله عزّوجلّ: )و مكروا و مكرالله([19] و )يخادعون الله و هو خادعهم([20] فقال: انّ الله تعالي لايمكرو لا يخادع، و لكنّه تعالي: يجازيهم جزاء المكرو الخديعة، تعالي الله عمّا يقول الظالمون علوّاً كبيراً»: ابن فضال گويد از امام رضا عليه السلامدر مورد معناي مكر و خدعه پروردگار پرسيدم: آن حضرت در پاسخ فرمودند: پروردگار به كسي مكر و خدعه نميكند. معناي مكر و خدعه پروردگار آن است كه وقتي مردم مكر و خدعه در مقابل برنامههاي الهي كنند خداوند مطابق اعمال آنها، آنان را مجازات ميكند.[21[
ارائه معناي واژگان
از ديگر روشها و معيارهاي تفسيري امام رضا عليه السلام در تبيين پيامها و نكات ايات شريفه قرآني، آوردن جملهها و عباراتي در ذيل ايهها جهت معنا نمودن واژگان و اصطلاحات قرآني و بيان مقصود خداوند متعال و رفع ابهامهاي مردم در زمينة فهم قرآن ميباشد.
حضرت رضا عليه السلاماز امام صادق عليه السلامنقل ميكند آن حضرت دربارة )اهدنا الصراط المستقيم( فرمود: أرشدنا الي الطريق المستقيم؛ يعني ما را به راه راست رهنمون باش تا پايبند و ملازم طريقي باشيم كه به حجّت تو منتهي ميشود. و به دين تو ميرسد و ما را از پيروي هوا و اخذ به راي خود كه منجر به هلاكت و تباهي ميشود باز ميدارد.[22[
امام رضا عليه السلام در بيان مذكور ضمن تبديل اية قرآن به معادل لغوي آن، تبيين ميكنند كه صراط مستقيم راهي است كه در مسير حجت خدا باشد و هوا جويي و خود راي در دين، گمراهي و تباهي است.
امام علي بن موسي الرضا عليه السلامدربارة )فاصفح الصفح الجميل([23] فرمودند: «صفح جميل، گذشتي است كه در او مؤاخذه و عقاب نباشد.»[24[
دربارة )خذوا زينتكم عند كلّ مسجد([25] نيز از امام رضا عليه السلامروايت شده كه فرمود: زينت يعني لباس؛ بنابراين، معناي ايه اين ميشود كه هنگام نماز و حضور در مساجد، لباسهاي نيكو و زينتي خود را بپوشيد.[26[
از حضرت امام رضا عليه السلامدربارة )و ما يؤمن أكثرهم بالله الاّ و هم مشركون([2عليه السلام ] پرسيده شد. فرمود: «شركي است كه به حدّ كفر نميرسد.»[28] در اين ايه كريمه آمده: بيشتر آنان به خدا ايمان نميآورند مگر آنكه براي او شريك ميگيرند.» اين سؤال پيش ميايد كه چگونه در حالي كه مشركاند، ايمان دارند. پاسخ امام رضا عليه السلامميفهماند كه مقصود از شرك مذكور در اين ايه، شركي است كه با ايمان قابل جمع است و به حد كفر نميرسد.
از ديگر معيارهاي تفسيري امام رضا عليه السلام، تعيين مصداق و تطبيق ايه است، بدين صورت كه مفهوم كلي ايه اخذ و بر مصاديق جديد انطباق داده ميشود و راه كارهاي زندگي در گسترههاي مختلف فردي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي از قرآن برداشت ميشود و براي واژه يا عبارتي مصاديق بسيار كلامي و يا فردي تعيين مينمايد. حال، نمونههاي از كلام امام رضا عليه السلامدر اين زمينه عرضه ميگردد كه در آن به بيان مصداق و تطبيق ايه پرداختهاند:
1. امام علي بن موسي الرضا عليه السلامدر ايه )ان تجتنبو كبائر ما تنهون عنه([29]، براي كبائر اين مصاديق را بر ميشمرند: «پرستش بتها، مي خوردن، قتل، نافرماني پدر و مادر، تهمت ناروا زدن، فرار از جنگ و خوردن مال يتيم.»[30[
2. در ذيل اية )شهدالله أنّه لا اله الاّ هو والملائكة و أولوا العلم قائماً بالقسط([31] امام هشتمعليه السلام فرمود: «هو الامام». يعني مقصود و مصداق اعلي و اكمل )اولوالعلم( امام معصومعليه السلام است؛ زيرا دانش آنان برگرفته از دانش خدا و رسول اوست و آنان به سر چشمة علم و معرفت، دسترسي دارند و ديگران از فيض وجودشان به معرفت صحيح و كامل دست مييابند.[32[
3. امام رضا عليه السلام فرمود: «زماني كه به شما سختياي برسد، به واسطة ما از خداوند كمك بخواهيد و اين همان فرمودة اوست: )و لله الاسماء الحسني فادعوه بها([33] حضرت در ادامه فرمودند به خدا سوگند! ماييم اسماي حسناي الهي كه هيچ كس جز به شناخت ما پذيرفته نميشود.[34[
4. وشّاء ميگويد: از حضرت رضا عليه السلامدربارة )و علامات و بالنجم هم يهتدون([35] پرسيدم. فرمود: آن نشانهها ماييم و نجم، رسول الله6است.[36[
د) بيان احكام قرآن كريم
فقه پژوهي قرآني از نخستين شاخههاي تفسير و علوم قرآن است كه زمينة خلق آثار فراواني با عنوان «ايات الاحكام» و «فقه القرآن» بوده است. امامان معصوم:كه خود منبع و مرجع تبيين احكام دين هستند، در بسياري از موارد، نظر خود را در بيان احكام، به قرآن كريم مستند كردهاند. روايت هاي امام هشتمعليه السلام در ايات الاحكام و تمسّك به قرآن در تبيين مسائل فقهي از نمونههاي بارز استناد معصومين: در تبيين احكام به قرآن كريم است.
ابوالقاسم فارسي ميگويد: به حضرت رضا عليه السلامعرض كردم: خداوند در كتابش ميفرمايد: )فإمساك بمعروف أو تسريح بإحسان([3عليه السلام ] مقصود از آن چيست؟ امامعليه السلام فرمود: امساك به معروف؛ (نگه داشتن به خوبي) يعني آزار ندادن همسر و پرداخت نفقة او و اما )تسريح بإحسان ) (به شايستگي رها كردن) يعني طلاق دادن طبق آنچه خدا مقرر فرموده است.[38[
پس از گفت و شنودي كه ابوسعيد مكاري با امام رضا عليه السلامداشت، به امام ميگويد: مسألهاي از تو ميپرسم. امام ميفرمايد: «گمان نميكنم، پاسخ مرا بپذيري، از ياران من نيستي! اما در عين حال بپرس.» ميپرسد: مردي كه هنگام مرگش گفته است: )كلّ مملوك قديم فهو حرّ لوجه الله(؛ يعني هربردة قديمياي كه داشتم، در راه خدا آزاد كردم، در اين باره چه ميگويي؟ امامعليه السلام ميفرمايد: «بله، هر بندهاي كه شش ماه بر او گذشته باشد، آزاد است؛ زيرا خداوند ميفرمايد: )والقمر قدرّناه منازل حتي عاد كالعرجون القديم([39] بنابراين، هرچيزي كه شش ماه مانده باشد، قديمي است.[40[
هـ) تنزيه پيامبران و تبيين متشابهات
رواج اسرائيليات و افسانههاي نادرست دربارة پيامبران:برداشتهاي نادرست از ايات متشابه در داستان پيامبران و تفسيرهاي ناروا، سبب مشوّه شدن چهرة پيامبران و تهمتهاي ناروا به آنان بوده است و شايد در طول تاريخ برخي ناپاكان خواستهاند با آلوده جلوه دادن حريم نبوّت و ولايت، زمينة حضور خود در مسند رهبري جامعه و توجيه كردههاي خود را فراهم آورند.
امامان معصوم:كه مهبط وحي و آگاه به سرگذشت و سيرة انبياي پاك الهي بودهاند، پرده از چهرة باطل برداشته و به دفاع از حريم نبوت پرداختهاند. اهل بيت:تمامي ايههاي مربوط به زندگي انبيا را بر اساس «راي به عصمت آنان» تفسير كرده و به اين گرايش معروف بودهاند.[41[
عالم آل محمد، امام هشتمعليه السلام در مناظراتشان و در پاسخ پرسشهايي كه از ايشان ميشد، ميراث ارجمندي را در تفسير ايات قصص به يادگار گذاشت كه به يك نمونه از آن اشاره ميشود:
محمد بن علي بن جهم، حكايت ميكند كه در مجلس مأمون حاضر شدم و علي بن موسي الرضا عليه السلامنيز نزد وي نشسته بود. مأمون به ايشان گفت: اي فرزند رسول خدا! ايا سخن شما اين نيست كه پيامبران داراي عصمت از گناه هستند؟ وي فرمود: «بله، درست است». مأمون از تعدادي از ايههاي قرآن پرسيد، از جمله گفت: اين ايه را براي من روشن سازيد كه نسبت به ابراهيم ميفرمايد: )فلمّ جنّ عليه الليل راي كوكباً قال هذا ربّي([42]. علي بن موسيعليه السلام فرمود: ابراهيم، ميان سه گروه قرار گرفت: زهره پرست، ماه پرست و خورشيد پرست.
اين زماني بود كه از نقبي كه در آن مخفي بود، خارج شد. وقتي پردة تاريك شب، همه جا را گرفت و ستارة زهره را ديد، به گونهاي پرسش گرانه و انكار آميز گفت: )هذا ربّي.( چون زهره افول كرد و نا پديد شد، گفت: من چيزهايي را كه غروب ميكنند، دوست ندارم؛ زيرا افول از صفات پديد آمدههاست، نه چيزي كه قديم و هميشگي است. پس از آن، وقتي ماه را ديد كه طلوع كرده است، انكار آميز و پرسش گرانه گفت: اين پروردگار من است؟! زماني كه ماه از ديدگان نهان شد گفت: اگر پروردگارم مرا هدايت نكند، از گمراهان خواهم بود.
پس چون صبح شد و خورشيد را ديد كه درخشان و طالع است، از روي انكار و پرسش، نه از روي پذيرش و خير گفت: اين پروردگار من است؟! اين كه از زهره و ماه هم بزرگتر است! آنگاه كه خورشيد غروب كرد، به گروههاي سه گانهاي كه زهره، ماه و خورشيد را ميپرستيدند، گفت: اي قوم! من از آنچه شما شريك خدا قرار ميدهيد، بيزارم، من رو به سوي كسي ميآورم كه آفرينندة آسمانها و زمين است و از مشركان نيستم. ابراهيمعليه السلام خواست براي آنان بطلان دينشان را روشن و ثابت كند كه پرستش، همانند زهره، ماه يا خورشيد را نسزد و تنها شايستة آفرينندة آنها و خالق آسمان و زمين است. آنچه ابراهيم با آن بر قومش احتجاج كرد، از چيزهايي بود كه خداوند عزّوجل به او الهام كرده بود، همچنان كه ميفرمايد:
)و تلك حجّتنا آتيناها ابراهيم علي قومه[43](.[44[
پينوشتها:
-1 ر.ك: البرهان في تفسير القرآن، سيدهاشم بحراني، ج 1، ص 19.
3-ر.ك: بحارالانوار، چاپ بيروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، سال 1403 ق.، ج 92، ص 12 – 1.
-4 مسند الامام الرضا، ج 1، ص 307.
5 -عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 130.
-6 مسند الامام الرضا، ج 1، ص 96.
-7 فصلنامه پژوهشهاي قرآني، ش 1عليه السلام – 18، ص 301 – 300.
8 -عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 6.
-9 جهت مطالعه تفصيلي اين بحث ر.ك: اسباب النزول واحدي نيشابوري، ص 8 – 6؛ التمهيد في علوم القرآن، محمدهادي معرفت، ج 1، ص 130 – 126 و الاتقان في علوم القرآن، جلال الدين سيوطي، ج 1، ص 113 – 106 و 119 – 114.
10 -ر.ك: فصلنامه تخصصي الهيات و حقوق (دانشگاه علوم اسلامي رضوي) ، ش 14، ص 1عليه السلام 1.
11-بقره / 2عليه السلام 4.
-12 مسند الامام الرضا، ج 1، ص 323.
13 -همان، ج 1، ص 383.
14 -همان، ج 1، ص 308.
-15 بقره / 22.
16 -ر.ك: سيره امام رضا، ص 267.
17-عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 16.
18 -همان،باب 11، حديث 19.
19-همان، حديث 16.
20-آل عمران / 54.
21-نساء / 142.
22-عيون اخبار الرضا، باب 11، حديث 19.
23-مسند الامام الرضا، ج 1، ص 314.
24-حجر / 85.
25-معاني الاخبار، شيخ صدوق، ص 3عليه السلام 3.
26-اعراف / 31.
27-مسند الامام الرضا، ج 1، ص 334.
28-يوسف / 106.
29-مسند الامام رضا، ج 1، ص 347.
30-نساء / 31.
31-تفسير عياشي، ج 1، ص 238.
32-آل عمران / 18.
33-تفسير عياشي، ج 1، ص 166.
34-اعراف / 180.
35-تفسير عياشي، ج 2، ص 42.
36-نحل / 16.
37-اصول كافي، ج 1، ص 219.
38-بقره 229.
39-مسند الامام الرضا، ج 1، ص 316.
40-يس / 39.
41-مسند الامام رضا، ج 1، ص 367.
42-ر.ك: فصلنامه تخصصي الهيات و حقوق، دانشگاه علوم اسلامي رضوي، ش 14، ص 180 – 1عليه السلام 5.
43-انعام / عليه السلام 6.
44-همان، 83.
45-عيون اخبارالرضا، ج 1، ص 204 – 195.