در بند هواييم، يا ضامن آهو
در فتنه رهاييم، يا ضامن آهو
بي تاب و شکيبيم، تنها و غريبيم
بي سقف و سراييم، يا ضامن آهو
عرياني پاييز، خاموشي پرهيز
بي برگ و نواييم، يا ضامن آهو
سرگشتهتر از عمر، برگشتهتر از بخت
جوياي وفاييم، يا ضامن آهو
آلودهي بدنام، فرسودهي ايام
با خود به جفاييم، يا ضامن آهو
آلوده مبادا، فرسوده مبادا
اين گونه که ماييم، يا ضامن آهو
پوچيم و کم از هيچ، هيچيم و کم از پوچ
جز نام نشاييم، يا ضامن آهو
ننگيني ناميم، سنگيني ننگيم
در رنج و عناييم، يا ضامن آهو
بي رد و نشانيم، از ديده نهانيم
امواج صداييم، يا ضامن آهو
صيد شب و روزيم، پابند هنوزيم
در چنگ فناييم، يا ضامن آهو
چندي است به تشويش، با چيستي خويش
در چون و چراييم، يا ضامن آهو
با دامني اندوه، خاموشتر از کوه
فرياد رساييم، يا ضامن آهو
مجبور مخيّر، ابداع مکرر
تقدير قضاييم، يا ضامن آهو
افتاده به عصيان، تن داده به کفران
آلودهرداييم، يا ضامن آهو
تو گنج نهاني، ما رنج عناييم
بنگر به کجاييم، يا ضامن آهو
رانده ز نيستان، مانده ز ميستان
تا از تو جداييم، يا ضامن آهو
دلخسته و رسته، از هر چه گسسته
خواهان شماييم، يا ضامن آهو
روزي بطلب تا، يک شب به تمنا
نزد تو بياييم، يا ضامن آهو
در صحن و سرايت، ايوان طلايت
بالي بگشاييم، يا ضامن آهو
با ما کرم تو، ما در حرم تو
ايمن ز بلاييم، يا ضامن آهو
چشم از تو نگيريم، جز تو نپذيريم
اصرار گداييم، يا ضامن آهو
مشتاق زيارت، تا جبههي طاعت
بر خاک تو ساييم، يا ضامن آهو
گو هر چه نبايد، گو هر چه ببايد
در کوي رضاييم، يا ضامن آهو
آيا بپذيري، ما را بپذيري؟
در خوف و رجاييم، يا ضامن آهو
مِهر است و اگر قهر، شهد است و اگر زهر
تسليم شماييم، يا ضامن آهو
فريادرسي تو، عيسينفسي تو
محتاج شفاييم، يا ضامن آهو
هر چند گنهکار، هر قدر سيهکار
بي رنگ و رياييم، يا ضامن آهو
در رنج و تباهي، وقتي تو بخواهي
آزاد و رهاييم، يا ضامن آهو
اي چشمهي خورشيد، مهر تو درخشيد
در عين بقاييم، يا ضامن آهو
ما خاک ره تو، در بارگه تو
گوياي ثناييم، يا ضامن آهو
سوگند الستيم، پيمان نشکستيم
در عهد «بلي»ييم، يا ضامن آهو
يار ضعفا تو، خود ضامن ما تو
ما اهل خطاييم، يا ضامن آهو
نه نقل فلاطون، نه عقل ارسطو
جوياي هداييم، يا ضامن آهو
هنگامهي وهم آن، کجراههي فهم اين
ما اهل ولاييم، يا ضامن آهو
از گوهر پاکيم، از کوثر صافيم
فرزند نياييم، يا ضامن آهو
چاووش شب رزم، سرجوش تب رزم
شوق شهداييم ، يا ضامن آهو
منشور نشابور، سرسلسلهي نور
با حکمت و راييم، يا ضامن آهو
تو راه مجسّم، گر راه به عالم
جز تو بنماييم، يا ضامن آهو
تا صور قيامت، با شور ندامت
شايان جزاييم، يا ضامن آهو
اين بخت سهيل است، کش سوي تو ميل است
در نور و ضياييم، يا ضامن آهو
زين نظم بدايع وين اختر طالع
اقبال هماييم يا ضامن آهو
:: سهِيل محمودي ::