رساله اي معروف در پزشکي است که (در حدود سال 202 - 201) امام رضا (ع) آن را به خواهش مأمون خليفه عباسي نوشت و براي وي فرستاد. مأمون آن را با خوشحالي بسيار دريافت کرد و دستور داد آن را با آب طلا بنويسند.(1) براساس روايتي، هنگامي که مأمون در نيشابور اقامت داشت، عدهاي از پزشکان و فلاسفه نزد او حضور داشتند و سخن از طب و بهداشت بدن به ميان آمد. مأمون نظر حضرت رضا (ع) را پرسيد. سپس به بلخ رفت و از آن جا نامهاي به امام نوشت و از آن حضرت خواست که به پرسشهاي او در آن باره پاسخ دهد. امام نيز براساس تجارب خويش و آنچه از گذشتگان فرا گرفته بود، اين رساله را نوشت.(2) اما منابع تاريخي و حديثي از سفر امام به همراه مأمون به نيشابور يادي نکردهاند و اين روايت قابل اعتماد نيست.
اين رساله در ظاهر ساده و هماهنگ با درک مردم آن زمان است و در آن مباحثي از علم پزشکي آمده است، مانند تشريح، زيست شناسي، وظايف اعضا، شناخت بيماريها، بهداشت و پيشگيري، خوردنيها و نوشيدنيها، پرهيز از پرخوري، داروها، حجامت، مسواک، حمام و نوره و نقش آنها در حفظ سلامت بدن.(3)
انتساب اين رساله به امام رضا (ع) بين علماي اماميه مشهور بوده است و براي آن طرق و اسانيد بسياري ذکر شده که به محمد بن (الحسن بن) جمهور عمي بصري از اصحاب امام رضا (ع) ميرسد(4). مجلسي متن کامل اين رساله را در بحارالانوار(5) نقل کرده است. طب الرضا بارها به طور مستقل به چاپ رسيده است. از جمله عبدالصاحب زيني آن را با يافتههاي علمي جديد مقايسه و در بغداد منتشر کرده است. چاپ ديگر آن با عنوان الرسالة الذهبية او طب الامام الرضا به کوشش محمد مهدي خرسان موسوي در نجف (1385 ق / 1965)صورت گرفته است. چاپ جديد اين کتاب با عنوان الرسالة الذهبيه المعروف بطب الامام الرضا به کوشش محمد مهدي نجف در قم (1402 ق) انتشار يافت.(6) طب الرضا از سده پنجم بارها شرح و به فارسي و اردو ترجمه شده است.(7)
دورهي حضرت رضا (ع) با اينکه دورهي طب بود و مأمون اطباي مشهور مانند بختيشوع و پدرش جرجيس و ژرژ داشت و آثار طبي از يوناني به عربي به نام نواالطب ترجمه کرده بودند مأمون از حضرت رضا (ع) خواهش کرد کتابي در دستور پزشکي بنويسند - حضرت طب الرضا را براي او نوشتند - مأمون از بيان آن حضرت به قدري مسرور شد که فرمان داد با آب طلا بنويسند و اسم آن را رسالهي ذهبيه ناميد.(8)
در مستدرک در باب اطعمه و اشربه حديث بسيار از رسالهي ذهبيه شکم را نقل نموده از جملهي در انتخاب آب مشروب ميفرمايد: آبهاي شور و سنگين خشک ميکند و آب برف و يخ براي بدن زيان دارد. آب باران سبک و شيرين و تصفيه شده و براي بدن نافع است به شرط اينکه زياد نمانده باشد که کهنه شود.
آب گودالها و استخرها در تابستان حرارت دارد و رقيق نيست براي اينکه راکد مانده و آفتاب زياد بر آن تابيده و زياد خوردن آن سبب بزرگي طحال ميشود و توليد صفرا مينمايد - و نيز در باب کراهت خوردن آب بويژه پس از خوردن غذاي چربي - فرمود هرکس ميخواهد به درد معده مبتلا نشود ميان غذا آب نخورد زيرا رطوبت معده را زياد ميکند و سبب ضعف قوه هاضمه و رگهاي بدن قوه (ويتامين) غذا را درست جذب نميکند.(9)
دو چيز است وارد شکم نميشود مگر اينکه فاسدش ميگرداند: پنير و گوشت خشکيده کهنه و دو چيز اصلاحش نمايد: انار و آب نيم گرم. در جاي ديگر فرمود به بيماران خود برگ چغندر بخورانيد که شفاست و زيان ندارد و بيمار را به خواب راحت مياندازد.(10)
----------------------------------------
پي نوشت:
1ـ مجلسي، 1403 ق، ج 1، ص 11، ج 59، ص 356.
2ـ مجلسي، 1403 ق، ج 59،ص 308 – 307.
3ـ فضل الله، 1382،ص 195 – 191.
4ـ طوسي، 1417 ق، ص 223؛ مجلسي، 1403 ق، 59،ص309 – 307.
5ـ 1403 ق، ج 59،ص 356 – 305.
6ـ براي ترجمه فارسي آن - قرشي، 1382، ج 1، ص 349 – 315.
7ـ آقا بزرگ طهراني، 1403 ق، ج 10،ص 47 - 46.
8ـ روايتش را علما به حسن بن محمد جمهور ميرسانند شيخ طبرسي در الفهرست و ابنشهرآشوب در معالم العلما و مجلسي در 14 بحار تائيد نمودهاند.
9ـ شخصيت حضرت رضا ص 52.
10ـ حلية المتقين.