امامان معصوم عليهم السلام "اسلام تجسّم يافته"اند و اصولاً در تفكر اسلامي، امام، "انسان مطلوب" خداست. امام، ترازوي ارزيابي انسانها و ميزان انديشه، و اخلاق و رفتار آدمي است. انديشه ها، آرمانها، اخلاق و برنامه ها و رفتار امامان اهل بيت عليهم السلام سراسر ارزشي، حجت، راهگشا، كارساز، "حق" و بهترين گزينه براي اقتباس و اقتدا در زندگي فردي و اجتماعي است و انسان بدون شناخت و معرفت و اطاعت و بيعت آنان به كمال عرفاني و بهشت الهي نمي رسد.
با اين نگاه به سراغ خورشيد خاوران مي رويم و درسهايي را كه مي توان از امام رضاعليه السلام فرا گرفت مرور مي كنيم:
1. امام رضاعليه السلام و توحيد و ديگر صفات جلال و جمال الهي؛
2. امام و نبوّت؛
3. امام رضا و پيامبران خدا؛
4. امام رضا و كتب آسماني؛
5. امام رضاعليه السلام و تلاوت قرآن مجيد؛
6. امام رضا و عصمت انبياء؛
7. امام رضا و امامت و نشانه هاي امام؛
8. امام رضا و ولايت امت و امامت؛
9. امام رضا و تعريف ايمان؛
10. امام رضا و جايگاه عترت نبوي صلي الله عليه وآله؛
11. امام رضا و قيام سادات علوي؛
12. امام رضا و تفسير قرآن؛
13. امام رضا و جهان آخرت؛
14. امام رضا و عقل و خردورزي؛
15. امام رضا و احاديث نبوي صلي الله عليه وآله
16. امام رضا و جريان ولايت عهدي؛
17. امام رضا و دعا و نيايش؛
18. امام رضا و مسئله استسقاء و نماز باران؛
19. امام رضا و عبادت الهي؛
20. امام رضا و طاغوتهاي زمانه؛
21. امام رضا و اخبار غيبي؛
22. امام رضا و فلسفه احكام الهي؛
23. آثار مكتوب رضوي (رساله محض الاسلام و طب الرضاعليه السلام)؛
24. امام رضا و زبان شناسي؛
وقتي شخصي از امام رضاعليه السلام در مورد برترين بندگان خدا مي پرسد: آن بزرگوار مي فرمايند: برترين بندگان الهي آنهايند كه وقتي رفتار نيكي داشته باشند، خوشحال گردند، و اگر كار بدي انجام دهند، استغفار كنند. وقتي به آنان نعمتي برسد، شكرگزار باشند و اگر با بلايي مواجه شدند، صبوري ورزند، و اگر خشمگين شدند، عفو كنند. |
25. امام رضا و دانشوران اديان و مذاهب و گفتگوي اديان؛
26. امام رضا و مهدي موعودعليه السلام؛
27. امام رضا و مسئله زيارت معصومين عليهم السلام؛
28. امام رضا و تربيت دانشوران؛
29. امام رضا و تربيت مبلغان؛
30. امام رضا و مباحث كلامي (خلق قرآن، استطاعت، مشيّت)؛
31. امام رضا و خمسه طيّبه عليهم السلام؛
32. امام رضا و فرائض الهي؛
33. امام رضا و محرمات الهي؛
34. امام رضا و مستحبات؛
35. امام رضا و بهداشت و درمان؛
36. امام رضا و حقوق جامعه اسلامي؛
37. امام رضا و اقليتهاي مذهبي؛
38. امام رضا و برائت از شرك و نفاق؛
39. امام رضا و سياست؛
40. امام رضا و مديريت؛
41. امام رضا و روان شناسي؛
42. امام رضا و جامعه شناسي؛
43. امام رضا و تاريخ؛
44. امام رضا و امكنه خاص؛
45. امام رضا و ازمنه ويژه؛
46. امام رضا و اخلاق؛
47. امام رضا و تغذيه؛
48. امام رضا و دانشهاي ادبي؛
49. امام رضا و اقتصاد؛
50. امام رضا و شاعران متعهد؛
51. امام رضا و اتحاد امت اسلامي.
هر كدام از عناوين فوق مي تواند محور سخن مبلغان گرامي و موضوع يك رساله پژوهشي قرار گيرد.
در اين مقاله، سيره و سخن امام هشتم را در زمينه يك فريضه بزرگ اسلامي؛ يعني اتحاد اسلامي، به مبلّغان و همه علاقمندان فكر و فرهنگ رضوي يادآوري مي كنيم. امام رضاعليه السلام فرمود:
1. "التَّوَدُّدُ إِلَي النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْل(1) دوستي با مردم، نيمي از خردورزي است."
2. "لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّي تَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ صلي الله عليه وآله وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ عليه السلام فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمَانُ السِّرِّ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ صلي الله عليه وآله فَمُدَارَاةُ النَّاسِ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ عليه السلام فَالصَّبْرُ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ(2)؛ مؤمن، مؤمن [كاملي ]نيست مگر اينكه در وي سه ويژگي باشد. روشي از خدايش، رفتاري از پيامبرش و شيوه اي از امامش. از خدايش "رازداري" را بياموزد. از پيامبرش "مدارا با مردم" را فراگيرد و از وليّ خويش صبوري در برابر سختيها و مشكلات را ياد گيرد."
بدون ترديد از مهم ترين عوامل اصطكاكها و اختلافات اجتماعي آن است كه برخي، رازداري لازم را نداريم. برخي، اصل مدارا و همگامي با مردم در موارد لازم را رعايت نمي كنيم و برخي، در برابر فشارها و تنگناهاي اجتماعي و اقتصادي شكيبايي و صبوري نشان نمي دهيم.
3. إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْقِيلَ وَ الْقَالَ وَ إِضَاعَةَ الْمَالِ وَ كَثْرَةَ السُّؤَالِ(3)
؛ به راستي خداوند قيل و قال و تباه سازي اموال و سؤال بي اندازه را دوست ندارد."
آيا بسياري از اختلافات اجتماعي، مولود همين بگومگوهاي زياد حضوري و رسانه اي، اسراف و تبذير امكانات شخصي و دولتي و پرسشهاي فراوان و بي جاي برخي خبرنگاران و گزارشگران نيست؟ اين گونه رفتار اجتماعي در نگاه رضوي عليه السلام كاري منفور و مبغوض الهي و موجب سقوط اخلاقي و دوري از يكديگر است.
عقل و ايمان، دو عامل بزرگ "اتحاد و برادري" است. به هر نسبت اين دو گوهر آسماني بر جان فرزندان آدم حكومت كند، زمينه همدلي و همكاري و اتحاد اسلامي آماده تر مي شود. درگيريها، نزاعها، و اختلافات اجتماعي مولود فاصله گرفتن بشر از عقل و ايمان است. در آموزه هاي رضوي عليه السلام نكات ارزشمندي در زمينه عقل و ايمان و مباني اتحاد اسلامي و اخلاق برادري وجود دارد. براي نمونه امام هشتم ده شاخصه را نشان "اوج خردمندي" انسان مسلمان مي داند و مي فرمايد: "لَا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّي تَكُونَ فِيهِ عَشْرُ خِصَالٍ الْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ لَا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَيْهِ وَ لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ الْفَقْرُ فِي اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنَي وَ الذُّلُّ فِي اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فِي عَدُوِّهِ وَ الْخُمُولُ أَشْهَي إِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ ثُمَّ قَالَ عليه السلام الْعَاشِرَةُ وَ مَا الْعَاشِرَةُ قِيلَ لَهُ مَا هِيَ قَالَ عليه السلام لَا يَرَي أَحَداً إِلَّا قَالَ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ أَتْقَي إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ رَجُلٌ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَي وَ رَجُلٌ شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَي فَإِذَا لَقِيَ الَّذِي شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَي قَالَ لَعَلَّ خَيْرَ هَذَا بَاطِنٌ وَ هُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ خَيْرِي ظَاهِرٌ وَ هُوَ شَرٌّ لِي وَ إِذَا رَأَي الَّذِي هُوَ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَي تَوَاضَعَ لَهُ لِيَلْحَقَ بِهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ عَلَا مَجْدُهُ وَ طَابَ خَيْرُهُ وَ حَسُنَ ذِكْرُهُ وَ سَادَ أَهْلَ زَمَانِه(4)؛ عقل هيچ مرد مسلماني كامل نشود تا در وي ده خصلت باشد؛
1. اميد به خير او وجود داشته باشد؛
2. از شر او مردم در امان باشند؛
3. كار نيك اندك ديگري را زياد شماره؛
4. كار نيك فراوان خويش را كم محسوب دارد؛
5. از درخواست مردم خسته نشود؛
6. در طول زندگي از اندوختن دانش دلسرد نگردد؛
7. فقر در راه خدا، از ثروت (بدون ايمان) برايش محبوب تر باشد؛
8. ذلّت در مسير الهي از عزّت در مسير دشمنان خداوند براي او خوشايندتر باشد؛
9. گمنامي را از شهرت بيشتر دوست داشته باشد؛
10. "دهم" و چه داني كه "دهم" چيست؟ كسي گفت ويژگي دهم چيست؟ فرمود هر كه را ببيند وي را از خود بهتر و پارساتر داند؛ زيرا مردم دو گروه اند:
گروهي كه از وي برتر و با تقواترند. گروهي كه از وي بدتر و پست تر هستند. وقتي فردي از گروه پست تر و بدتر را مشاهده كند؛ با خود گويد: شايد اين شخص نيكيهايش نهفته باشد كه براي وي بهتر است و خوبيهاي من آشكار است كه برايم شر محسوب مي شود. وقتي آدم بهتر و پاك تر از خويش را ببيند، در برابرش فروتني كند تا به مقام وي برسد.
وقتي كه چنين باشد، شكوهش عالي تر شود و نيكهايش دلپذيرتر گردد و حسن شهرت پيدا كند و از بزرگان روزگار خويش گردد."
نگاه به جامعه از روي حسن ظن و اعتماد، زمينه دوستي، همكاري و اتحاد و برادري را فراهم مي آورد. زير بناي فكري اتحاد اسلامي اين گونه انديشه ها و بينشهاي معنوي و اخلاقي است.
امام رضاعليه السلام به جاي آنكه دوست و دشمن را هميشه در بيرون زندگي فرد جستجو كند، نسبت به دوست و دشمن دروني هشدار مي دهد و تأكيد مي كند كه: "صَدِيقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ(5)؛ دوست هر كس، عقل او و دشمنش جهل و ناداني اوست."
وقتي شخصي از امام رضاعليه السلام در مورد برترين بندگان خدا مي پرسد: آن بزرگوار مي فرمايند: برترين بندگان الهي آنهايند كه وقتي رفتار نيكي داشته باشند، خوشحال گردند، و اگر كار بدي انجام دهند، استغفار كنند. وقتي به آنان نعمتي برسد، شكرگزار باشند و اگر با بلايي مواجه شدند، صبوري ورزند، و اگر خشمگين شدند، عفو كنند. (6)
اصلاح "جهان بيني" و "اخلاق معاشرت" مهم ترين نقش در ايجاد و اتحاد امت اسلامي دارد. امام هشتم، سخنان ارزشمند و گامهاي بلندي در اين دو موضوع دارند و مبلغان بزرگوار با استفاده از عيون اخبار الرضاعليه السلام و ديگر منابع حديثي مي توانند، نقش اين پيشواي پاك در زندگي فردي و اجتماعي امت را تبيين كنند.
1) بحارالانوار، علامه مجلسي، چاب مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه . ق، ج 75، ص 326.
2) همان، ج 75، ص 334.
3) همان، ج 75، ص 335.
4) همان، ج 75، ص 336.
5) همان، ج 75، ص 335.
6) تحف العقول، حسن بن شعبه حراني، قم، چاپ انتشارات جامعه مدرسين، 1404 ه . ق، ص 806.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره100