بر همه كس روشن است كه آسايش و آرامش زندگى خانوادگى تا حدى مرهون موضوع اقتصاد است و تا اين مساءله تامين نشود، اعضاى خانواده روى خوشى و راحتى را نخواهند ديد، چه بسيار آشفتگى هاى روانى و بروز كينه ها در اثر نابسامانى هاى مالى به ساحت مقدس خانواده راه مى يابد و حريت و آزادى و توان انجام بسيارى از كارها را از آنها مى گيرد.
پيروان مكتب اهل بيت مى دانند مشكل اصلى ، تنها اين نيست بلكه سيستم اقتصادى سالم بايد در خانواده حاكم بشود تا سلامت روحى و روانى را براى افراد به ارمغان بياورد و آنان را از بسيارى از آلودگى هاى روانى و اخلاقى مصون دارد، گرچه علم و دانش از درك اين واقعيات عاجز است و نمى تواند آثار معنوى و اخلاقى مال حرام را بيان كند.
امام هشتم (عليه السلام ) در تفسير آيه ((اكالون للسحت )). (سوره مائده / آيه 42) ((آنها زياد اموال حرام و ناحق و رشوه مى خورند)).
فرمود:هو الرجل يقضى لاخيه الحاجة ، ثم يقبل هديته .(1)
حرام خور كسى است كه كارى براى برادر مسلمانش انجام دهد و سپس (در ازاى برآوردن حاجت ) هديه و ارمغان او را قبول كند.
امام رضا (عليه السلام ) علل تحريم ريا را اينگونه توضيح مى دهد:
علة تحريم الربا بالنسبة لعلة ذهاب المعروف ، وتلف الاموال ، ورغبة الناس فى الربح ، وتركهم القرض والفرض وصنايع المعروف ، ولما فى ذلك من الفساد والظلم وفناء الاموال .(2)
علت تحريم ربا آن است كه اگر در جامعه اسلامى ربا خوارى پديد آيد، مردم نيكى ها را فراموش مى كنند و براى رسيدن به مال زياد، از هرگونه ظلم و اجحاف خوددارى نخواهند كرد. در نتيجه قرض الحسنه و اعمال نيك در جامعه از بين مى رود و فساد و تباهى و از بين رفتن اموال مردم و تلف شدن ثروت عمومى و انحصار آن پيش خواهد آمد. در اين روايت درباره تحريم ربا به دو علت اساسى توجه شده است :
1- از بين رفتن بخشى از دارايى ربا دهنده و دادن آن به رباخوار، بدون آنكه رباخوار در برابر مبلغ گرفته شده چيزى به ربا دهنده بدهد. بر اين اساس ربا در واقع نوعى غارت ظالمانه و دزدى اموال مردم و بهره گيرى رايگان از حاصل دسترنج آنهاست ، اين كسب شوم سبب نابسامانى اوضاع اقتصادى و ايجاد فاصله طبقاتى در جامعه خواهد شد.
2-مشتعل كردن آتش حرص و تقويت روحيه سودجويى و پول پرستى و تضعيف روحيه مردم دوستى و خيرخواهى . چه فسادى از اين بدتر كه امنيت اقتصادى از ميان برود و مردم به نيكى ها و محبتها پشت كنند و كينه و عداوت يكديگر را در دل بپردازنند و هر روز ميدانى به دست آنها بيفتد، انفجارى ايجاد كنند و جامعه اى را در وحشت و ناامنى فرو برند. از اين جهت در روايات اسلامى از ربا به عنوان ((رزق خبيث )) خوانده شده است .(3)
امام رضا (عليه السلام ) در بيان تعليل مطلوبيت ((رزق طيب )) و نامشروع بودن ((رزق خبيث )) فرموده است :
ان الله تبارك وتعالى لم يبح اكلا ولا شربا الا لما فيه المنفعة والصلاح ولم يحرم الا ما فيه الضرر والتلف و الفساد.(4)
خداوند هيچ اكل و شربى را حلال نكرده است مگر آنكه نفع و صلاح بشر در آن بوده و هيچيك را حرام ننموده است مگر آنكه مايه زيان و مرگ و فساد است .
دل چو آرام نباشد ز تن آرام مخواه |
|
باده صاف ار نبود روشنى از جام مخواه |
قال على بن موسى الرضا (عليه السلام ):
انا وجدنا كل ما احل الله تبارك وتعالى - ففيه صلاح العباد وبقاؤ هم ولهم اليه الحاجة التى لايستغنون عنها ووجودنا المحرم من الاشياء لا حاجة للعباد اليه ، ووجدناه مفسدا، داعيا الى الفناء والهلاك .(5)
امام رضا (عليه السلام ) فرمود: همانا ما در مى يابيم هر چه را كه خداوند حلال كرده ، به خاطر مصلحت حال بندگان و (رمز) بقاى آنان در زندگى است ، زيرا مردم لاجرم براى ادامه حيات به آن امور نيازمند و هر چه را خداوند حرام كرده ، بندگان را به آن نيازى نيست . بلكه اين امور سبب فساد و جلب آنها به سوى فنا و هلاكت است .
قال على بن موسى (عليه السلام ): من رضى باليسير من الحلال خفت مؤ ونته ، وتنعم اهله ، وبصره الله داء الدنيا ودواءها، واخرجه منها سالما الى دارالسلام .(6)
امام رضا (عليه السلام ) فرمود: هر كس به اندكى از حلال راضى باشد، زندگى خود را به آرامى خواهد گذرانيد و خاندانش در تنعم زندگى خواهند كرد و خداوند او را به درد و داروى دنيا بينا خواهد كرد و او را از جهان سالم بيرون خواهد برد و در ((دارالسلام )) جاى خواهد داد.
الامام الرضا (عليه السلام ) قال جل وعلا: ((واعلموا انما غنمتم من شى ء فان لله خمسه وللرسول ولذى القربى ...)) فتطول علينا بذلك امتنانا منه ورحمة ، اذا كان المالك للنفوس والاموال وسائر الاشياء، الملك الحقيقى ، وكان فى ايدى الناس عوارى ، وانهم مالكون مجازا لاحقيقة له ، وكل ما افاده الناس فهو حقيقة غنيمة .(7)
امام رضا (عليه السلام ) مى فرمايد: خداوند بزرگ در قرآن فرموده است : بدانيد كه آنچه در جنگها به غنيمت بهره شما مى شود، همچنين در آمدهاى ديگر، در صورتى كه افزون بر هزينه سال باشد (چنان كه در همين حديث آمده است ) پنج يك (خمس ) آن مخصوص خداست و پيامبر خدا و خويشاوندان او... و از آن جهت چنين كرد تا با رحمت خود بر ما منت گذارد، زيرا مالك جانها و مالها و چيزهاى ديگر خود اوست كه مالكيت حقيقى دارد، و آنچه در دست مردم است ، عنوان عاريه كرد و مردمان به مجاز مالكند نه به حقيقت ، و آنچه مردم به دست مى آورند (از راه كسب و كار و بازرگانى و صنعت و...) همه در حقيقت غنيمت است يعنى مالك خمس آن نيستند و بايد بپردازند.
پی نوشت ها:
1- مكاسب ((شيخ الفقهاء و المجتهدين ، شيخ مرتضى انصارى ، ص 30 و جامع الاخبار، ص 155 - تفسير صافى ، ص 133 - مكاسب ((شيخ مرتضى انصارى ))، ص 30.
2- وسائل الشيعه ، جلد 12، ص 425، عيون اخبار الرضا، جلد 2، ص 92.
3- وسائل الشيعه ، جلد 12، ص 426.
4- مستدرك الوسائل ، جلد 3، ص 71.
5- بحارالانوار، جلد 6، ص 93.
6- مسندالامام الرضا، جلد 1، ص 269.
7- مستدرك الوسايل ، جلد 1، ص 552.
منبع: کتاب آيين زندگى از ديدگاه امام رضا (عليه السلام ) / محسن كتابچى