1
الصدوق عن محمّد بن القاسم الأسترآبادى المفسّر رضیالله عنه، قال: حدّثنا یوسف بن محمّد بن زیاد و علىّ بن محمّد بن سیّار عن أبویهما، عن الحسن بن علىّ، عن أبیه علىّ بن محمّد، عن أبیه محمّد بن علىّ، عن أبیه الرّضا علىّ بن موسی علیه السلام، عن أبیه موسی بن جعفرعلیه السلام قال: قال جعفربن محمد الصادق علیهما السلام فى قول الله عزّوجلّ «اهدنا الصراط المستقیم» قال: یقول: أرشدنا إلی الطریق المستقیم أى أرشدنا للزوم الطریق المؤدّى إلی محبتّک، و المبلغ دینک، و المانع من أن نتبع أهوائنا فنعطب، أو نأخذ بآرائنا فنهلک.
فاتحه / 5. عیون اخبار الرضا 1/ 305.
صدوق از محمد بن قاسم استرآبادیِ مفسر(رض)، از یوسف بن محمد بنزیاد و علی بن محمد بن یسار، از پدران آن دو، از حسن بن علی، از پدر بزرگوارش علی بن محمد، از پدرش محمد بن علی، از پدرش علی بن موسی الرضا، از پدرش موسی بن جعفر(ع) روایت کرده است که فرمود: جعفر بن محمد الصادق(ع) درباره آیه شریفه (اهدنا الصراط المستقیم) فرمود: میگوید: ما را به راه راست ارشاد فرما، یعنی ما را به پیمودن راهی که به محبت تو میانجامد و به دین تو میرساند، و مانع از آن میشود که با پیروی از هواهای نفسانی و آرای شخصی خود به هلاکت در افتیم، رهنمون شو.
2
ورّام بن أبى فراس قال: وجدت فى تفسیر القرآن عن الرضا عن آبائه علیهم السلام بحذف الأسانید عن أمیرالمؤمنین علیه السلام فى تفسیر «الحمدللّه ربّ العالمین» قال: ربّ العالمین مالکهم و خالقهم، و سائق أرزاقهم إلیهم من حیث یعلمون و من حیث لایعلمون، فالرزق مقسوم و هو یأتى ابن آدم علی أى سیرة سارها من الدّنیا، لیس بتقوى متّق یزایده، و لالفجور فاجر یناقصه، و بینه و بینه شبر و هو طالبه، و لو أنّ أحدکم یتربّص من رزقه لطلبه کما یطلبه الموت.
تنبیه الخواطر 2/ 107.
ورّام بن ابی فراس گوید: در تفسیر قرآن از حضرت رضا از پدران بزرگوارش - با حذف اسانید - از امیرالمومنین(ع) دیدم که در تفسیر (الحمد لله رب العالمین) فرموده است: رب العالمین، یعنی این که خداوند مالک و آفریننده جهانیان است و روزی آنان را، از آن جا که میدانند و نمیدانند، به ایشان میرساند. زیرا روزی تقسیم شده است و آدمی هر شیوهای را که در دنیا پیش گیرد، روزیاش (بی کم و زیاد) به او میرسد، نه تقوای شخص پرهیزگار چیزی بر روزی او میافزاید، و نه بدکاری شخص نابکار چیزی از روزی آدمی کاهد. میان آدمی و روزی او یک وجب فاصله است و آدمی آن را میطلبد، در صورتی که اگر هر یک از شما منتظر روزی خود بماند روزی به سراغ او میآید همچنان که مرگ به سراغش میآید.
3
الصدوق عن محمّد بن القاسم الإسترآبادى المفسّر رضیالله عنه قال: حدّثنا یوسف بن محمّد بن زیاد و علىّ بن محمّد بن سیّار، عن أبویهما، عن الحسن بن علىّ بن محمّد بن علىّ بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسین بن علىّ بن أبى طالب علیه السلام عن أبیه عن جدّه علیه السلام، قال: جاء رجل إلی الرضا علیه السلام، فقال له: یا بن رسول الله أخبرنى عن قول الله عزّوجلّ (الحمد للّه ربّ العالمین) ما تفسیره؟ فقال: لقد حدّثنى أبى عن جدّى عن الباقر، عن زین العابدین عن أبیه علیه السلام: أنّ رجلاً جاء إلی أمیرالمؤمنین علیه السلام فقال: أخبرنى عن قول الله عزّوجلّ «الحمد للّه ربّ العالمین» ما تفسیره؟ فقال: (الحمد للّه) هو أن عرّف عباده بعض نعمه علیهم جملاً، إذ لا یقدرون علی معرفة جمیعها بالتفصیل لأنّها أکثر من أن تحصی أو تعرف، فقال لهم: قولوا: الحمد للّه علی ما أنعم به علینا ربّ العالمین، و هم الجماعات من کلّ مخلوق من الجمادات و الحیوانات، أما الحیوانات فهو یقلبها فى قدرته، و یغذوها من رزقه، و یحوطها بکنفه، و یدبّر کلّاً منها بمصلحته، و أمّا الجمادات فهو یمسکها بقدرته، یمسک المتّصل منها أن یتهافت، و یمسک المتهافت منها أن یتلاصق، و یمسک السماء أن تقع علی لأرض إلّا بإذنه، و یمسک الأرض أن تنخسف إلّا بأمره، إنّه بعباده لرؤوف رحیم. و قال علیه السلام: (ربّ العالمین) مالکهم و خالقهم و سائق أرزاقهم إلیهم من حیث یعلمون و من حیث لایعلمون، فالرزق مقسوم و هو یأتى ابن آدم علی أى سیرة سارها من الدنیا لیس تقوى متّق بزایده و لافجور فاجر بناقصه، و بیننا و بینه ستر، و هو طالبه، فلو أنّ أحدکم یفرّ من رزقه لطلبه رزقه کما یطلبه الموت، فقال الله جلّ جلاله: قولوا الحمد للّه علی ما أنعم به علینا، و ذکّرنا به من خیر فى کتب الأوّلین قبل أن نکون، ففى هذا إیجاب علی محمّد و آل محمّد صلّی الله علیه و آله و علی شیعتهم أن یشکروه بما فضلهم، و ذلک أنّ رسول الله صلّی الله علیه و آله قال: لمّا بعث الله عزّوجلّ موسی بن عمران علیه السلام و اصطفاه نجیّاً، و فلق له البحر، و نجّى بنى إسرائیل و أعطاه التوراة و الألواح، رأى مکانه من ربّه عزّوجلّ فقال: یا ربّ لقد أکرمتنى بکرامة لم تکرم بها أحداً قبلی، فقال الله جلّ جلاله: یا موسی أما علمت أنّ محمّداً عندى أفضل من جمیع ملائکتی، و جمیع خلقی؟ قال موسی ز: یا ربّ فإن کان محمّد صلّی الله علیه و آله أکرم عندک من جمیع خلقک، فهل فى آل الأنبیاء أکرم من آلى؟ قال الله جلّ جلاله: یا موسی أما علمت أنّ فضل آل محمّد علی جمیع آل النبیّین کفضل محمّد علی جمیع المرسلین؟ فقال موسی: یا ربّ فإن کان آل محمّد کذلک فهل فى اُمم الأنبیاء أفضل عندک من أمّتى ظللت علیهم الغمام، و أنزلت علیهم المنّ و السلوی، و فلقت لهم البحر؟ فقال الله جلّ جلاله: یا موسی أما علمت أنّ فضل اُمّة محمّد علی جمیع الاُمم کفضله علی جمیع خلقی؟ فقال موسی: یا ربّ لیتنى کنت أراهم، فأوحی الله عزّوجلّ إلیه: یا موسی إنّک لن تراهم و لیس هذا أوان ظهورهم، و لکن سوف تراهم فى الجنّات جنّات عدن و الفردوس بحضرة محمّد فى نعیمها یتقلّبون و فى خیراتها یتبحبحون، أفتحبّ أن اُسمعک کلامهم؟ فقال: نعم یا إلهی، قال الله جلّ جلاله: قم بین یدى و اشدد مئزرک قیام العبد الذلیل بین یدى الملک الجلیل، ففعل ذلک موسی علیه السلام، فنادى ربّنا عزّوجلّ: یا أمّة محمّد! فأجابوه کلّهم و هم فى أصلاب آبائهم و أرحام أمّهاتهم، لبّیک الّلهم لبّیک لاشریک لک لبّیک إنّ الحمد و النعمة و الملک لک، لاشریک لک. قال: فجعل الله عزّوجلّ تلک الإجابة شعار الحجّ ثمّ نادى ربّنا عزّوجلّ: یا اُمّة محمّد إنّ قضائى علیکم أن رحمتى سبقت غضبی، وعفوى قبل عقابی، فقد استجبت لکم من قبل أن تدعونى و أعطیتکم من قبل أن تسألونی، من لقینى منکم بشهادة أن لا إله إلّا الله وحده لاشریک له، و أنّ محمّداً عبده و رسوله، صادق فى أقواله، محقّ فى أفعاله، و أنّ علىّ بن أبى طالب علیه السلام أخوه و وصیّه من بعده و ولیّه و یلتزم طاعته کما یلتزم طاعة محمّد، و أنّ أولیاءه المصطفین الطاهرین المطهّرین المنبئین بعجائب آیات الله، و دلائل حجج الله من بعدهما أولیاؤه أدخلته جنّتى و إن کانت ذنوبه مثل زبد البحر. قال علیه السلام: فلمّا بعث الله عزّوجلّ نبیّنا محمّداً ز قال: یا محمّد (و ما کنت بجانب الطّور إذ نادینا) أمّتک بهذه الکرامة، ثمّ قال عزّوجلّ لمحمّد صلّی الله علیه و آله: قل: الحمد للّه ربّ العالمین علی ما اختصّنى به من هذه الفضیلة، و قال لأمّته: قولوا أنتم: الحمدللّه ربّ العالمین علی ما اختصّنا به من هذه الفضائل.
فاتحه / 1. عیون اخبار الرضا 1/ 282-284.
صدوق از محمد بن استرآبادی مفسّر(رض) از یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن یسار، از پدران آن دو، از حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(ع) روایت کرده است که فرمود: مردی خدمت حضرت رضا(ع) آمد و گفت: یا بن رسول الله، تفسیر آیه (الحمد لله رب العالمین) چیست؟ حضرت فرمود: پدرم از جدّم، از باقر، از زین العابدین، از پدرش(ع) برایم روایت کرده که مردی نزد امیرالمومنین(ع) آمد و عرض کرد: تفسیر آیه (الحمد لله رب العالمین) چیست؟ حضرت فرمود: (الحمد لله) به این معناست که چون خداوند برخی از نعمتهای خود را که به بندگانش عطا فرموده است به نحو اجمال به آنان شناسانده - چرا که بندگان قادر نیستند همه این نعمتها را تفصیلا بشناسند; زیرا نعمتهای خداوند بیش از آن است که شماره و یا شناخته شوند- لذا به آنان فرمود: بگویید: سپاس و ستایش خداوندی را که به ما نعمتها عطا فرمود، خداوندی که پروردگار جهانیان است، و جهانیان شامل همه مخلوقات، از جمادات و جانداران، میشود. اما جانداران، زیرا که خداوند آنها را در قبضه قدرت خود میچرخاند، از روزی خود آنان را تغذیه میکند، همگی را در پناه حمایت خود گرفته است، و هر یک از آنها را به اقتضای مصلحت خود تدبیر و اداره میفرماید. و اما جمادات; خداوند آنها را با قدرت خود نگه میدارد، آنهایی را که به هم پیوستهاند نمیگذارد، از یکدیگر پراکنده و متلاشی شوند و آنها را که از هم جدایند نمیگذارد به یکدیگر متصل شوند، آسمان را از این که بر زمین افتد نگه داشته است مگر این که او خود اذن چنین کاری را دهد، و زمین را از این که فرو رود نگه داشته است مگر به فرمان خود او، چرا که خداوند به بندگان خویش رئوف و مهربان است. و فرمود: (ربّ العالمین) یعنی خداوند مالک و آفریدگار جهانیان است و روزیهای ایشان را از آن جا که میدانند و نمیدانند به آنان میرساند; زیرا روزی قسمت شده است و آدمی هر شیوهای را که در دنیا بپیماید روزیاش (به همان اندازه که قسمتش باشد) به او میرسد. نه تقوای شخص متقی روزی او را زیاد میکند و نه بدکرداری شخص نابکار از آن چیزی میکاهد، میان بنده و روزی او پردهای کشیده شده است و از این رو در طلب روزی است، در صورتی که اگر فردی از شما از روزی خود بگریزد روزیاش در طلب او بر میآید همچنان که مرگ او را میجوید، پس خداوند جلّ جلاله فرمود: بگویید: سپاس و ستایش خداوند را که به ما نعمتها عطا فرمود، و در کتابهای انبیای پیشین از ما به نیکی یاد کرده است، پس خداوند با این بیان خود بر محمد و آل محمد و شیعیان او واجب فرمود که چون ایشان را بر دیگران مزیت و برتری داده است او را شکر گزارند، رسول خدا(ص) فرمود: چون خداوند عزّوجلّ موسی بن عمران را به پیامبری برانگیخت و او را همراز خود برگزید و دریا را برایش شکافت و بنی اسرائیل را نجات داد و تورات و ألواح را به موسی عطا فرمود، و موسی مقام و منزلت خود را نزد پروردگارش دید عرض کرد: پروردگارا، تو مرا چنان گرامی داشتی که پیش از من احدی را بدان مفتخر نساختی. پس خداوند جلّ جلاله فرمود: ای موسی، مگر نمیدانی که محمد در نزد من برتر و گرامیتر از همه فرشتگان و جمیع مخلوقات من است؟ موسی عرض کرد: پروردگارا، اگر محمد در نزد تو از همه مخلوقاتت گرامیتر است آیا در بین خاندان پیامبران گرامیتر از خاندان من هست؟ خداوند جلّ جلاله فرمود: ای موسی، مگر نمیدانی که برتری خاندان محمد بر خاندان همه پیامبران همچون برتری محمد بر جمیع پیغمبران است؟ موسی عرض کرد: پروردگارا، اگر خاندان محمد چنینند، آیا در میان امتهای پیامبران گرامیتر از امت من در نزد تو وجود دارد، چندان که ابرها را بر سر ایشان سایه افکندی، و برای آنان مَنّ و سَلوی فرو فرستادی، و دریا را بر ایشان شکافتی، خداوند جلّ جلاله فرمود: ای موسی، مگر نمیدانی که برتری امت محمد بر سایر امتها همچون برتری خود محمد بر سایر خلق من است؟ موسی عرض کرد: پروردگارا، کاش آنها را میدیدم. خداوند عزّوجلّ به او وحی فرمود که: ای موسی، تو آنان را نخواهی دید، زیرا اکنون زمان پیدایش آنها نیست، اما بزودی آنان را در بهشتهای عدن و فردوس در حضور محمد خواهی دید که در نعمتهای آن غوطهورند و در خیرات و برکاتش آرمیدهاند. ای موسی، آیا دوست داری کلام آنها را به تو بشنوانم؟ موسی عرض کرد: آری ای معبود من. خداوند جلّ جلاله فرمود: پس، همچون بنده ذلیلی که در حضور پادشاهی مقتدر میایستد، در برابر من بایست و کمر خود را محکم ببند. موسی چنین کرد. پس از جانب پروردگار ما عزّوجلّ ندایی برخاست که: ای امت محمد! تمام آنها که هنوز در اصلاب پدران و رحمهای مادران خود بودند، پاسخ دادند: لبیک الّلهم لبیک لاشریک لک لبیک، انّ الحمد و النعمه لک و الملک، لاشریک لک. حضرت فرمود: پس خداوند این اجابت و پاسخ را شعار حجّ قرار داد. سپس پروردگار ما عزّوجلّ صدا زد که: ای امت محمد، حکم و قضای من برای شما این است که مهرم بر خشمم پیشی گیرد، و بخششم بر کیفرم، بیش از آن که مرا بخوانید دعایتان را مستجاب میکنم ، و پیش از آن که از من چیزی بخواهید به شما عطا میکنم. هر یک از شما که با شهادت به یگانگی و بینیازی من و این که محمد بنده و فرستاده خداست و در گفتههایش صادق و در افعال و کردارش بر حق است، و گواهی به این که علی بن ابیطالب برادر او و وصی و جانشین پس از اوست و اطاعت از او همچون اطاعت از محمد لازم است، و این که اولیای برگزیده و پاک او که پس از آن دو مظهر آیات شگفت خداوند و راهنمایان حجتهای او هستند اولیا و دوستان خالص خداوند میباشند (اگر با شهادت به این امور) مرا دیدار کند او را به بهشت خود در آورم هر چند گناهانش به اندازه کف دریا باشد. سپس امیرالمومنین(ع) فرمود: چون خداوند عزّوجلّ پیامبر ما محمد را به پیامبری برانگیخت، فرمود: ای محمد (تو در کنار طور نبودی آن گاه که ندا در دادیم) امت تو را به این ندای گرامی و این افسر کرامت را بر سر او نهادیم، آن گاه خداوند عزّوجلّ به محمد(ص) فرمود: بگو: (سپاس و ستایش خداوند پروردگار جهانیان را) که این فضیلت و افتخار را اختصاص به من داد، و به امت او فرمود: شما نیز بگویید: (سپاس و ستایش خداوند پروردگار جهانیان را) که این فضایل و افتخارات را به ما اختصاص داد.
4
الصّدوق عن محمّد بن القاسم قال: حدّثنى یوسف بن محمّد بن زیاد وعلىّ بن محمّد بن سیّارعن أبویهما عن الحسن بن علىّ، عن أبیه علىّ بن محمّد، عن أبیه محمّد بن علىّ عن أبیه الرضا علىّ بن موسی علیه السلام عن أبیه موسی بن جعفرعلیه السلام، عن أبیه جعفر بن محمّد عن أبیه محمّد بن علىّ عن أبیه علىّ بن الحسین، عن أبیه الحسین بن علىّ، عن أخیه الحسن بن علىّ قال أمیرالمؤمنین علیه السلام: إنّ (بسم الله الرّحمن الرّحیم) آیة من فاتحة الکتاب، و هى سبع آیات، تمامها «بسم الله الرّحمن الرّحیم» سمعت رسول الله صلّی الله علیه و آله یقول: إنّ الله عزّوجلّ قال لی: یا محمّد و لقد آتیناک سبعاً من المثانى و القرآن العظیم، فأفرد الإمتنان علی بفاتحة الکتاب و جعلها بإزاء القرآن العظیم. و إنّ فاتحة الکتاب أشرف ما فى کنوز العرش و إنّ الله عزّوجلّ خصّ محمّداً و شرّفه بها و لم یشرک معه فیها أحداً من أنبیائه ما خلا سلیمان فإنّه أعطاهُ منها (بسم الله الرّحمن الرّحیم) ألاتراه یحکى عن بلقیس حین قالت: (إنّى ألقى إلی کتاب کریم* إنّه من سلیمان و إنّه بسم الله الرحمن الرّحیم) ألا فمن قرأها معتقداً لموالات محمّد و آله الطیبّین، منقاداً لأمرهما، مؤمناً بظاهرهما و باطنهما، أعطاه الله عزّوجلّ بکلّ حرف منها حسنة، کلّ واحدة منها أفضل له من الدّنیا بما فیها من أصناف أموالها و خیراتها و من استمع إلی قارئ یقرؤها کان له قدر ثلث ما للقارئ فلیستکثر أحدکم من هذا الخیر المعرض لکم، فإنّه غنیمة لایذهبنّ اوانه فتبقى فى قلوبکم الحسرة.
نمل / 29-30 ،" نامهاى گواهى به سوى من افکنده شد، نامهاى از سلیمان است و آن این است: به نام خداى بخشاینده مهربان". قصص /46. أمالى صدوق 148.
صدوق از محمد بن قاسم، از یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن یسار، از پدر آن دو، از حسن بن علی، از پدرش علی بن محمد، از پدرش محمد بن علی، از پدرش علی بن موسی الرضا، از پدرش موسی بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علی، از پدرش علی بن الحسین، از پدرش حسین بن علی، از برادرش حسن بن علی(ع) روایت کرده است که فرمود: امیرالمومنین(ع) فرمود: (بسم الله الرحمن الرحیم) یکی از آیههای فاتحه الکتاب است و این سوره هفت آیه دارد و با (بسم الله الرحمن الرحیم) هفت آیه آن کامل میشود، از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرماید: خداوند عزّوجلّ به من فرمود: ای محمد، ما سبع المثانی (سوره حمد) و قرآن بزرگ را به تو دادیم، بنابر این با فاتحه الکتاب جداگانه بر من منت نهاد و آن را در کنار قرآن بزرگ قرار داد. همانا فاتحه الکتاب ارزشمندترین چیز در گنجینه عرش است و خداوند عزّوجلّ آن را به محمد اختصاص داد و او را بدان مفتخر ساخت و هیچ یک از انبیا را در این امر با او شریک نکرد بجز حضرت سلیمان را که از فاتحه الکتاب آیه (بسم الله الرحمن الرحیم) را به او عطا فرمود، چنان که از قول بلقیس میفرماید (نامهای گواهی به سوی من افکنده شد، نامهای از سلیمان است و آن این است: به نام خدای بخشاینده مهربان) بدانید که هر کس با اعتقاد به ولایت و دوستی محمد و خاندان پاک او، و اطاعت از اوامر آنان و ایمان به ظاهر و باطن ایشان، این سوره را بخواند خداوند عزّوجلّ در قبال هر حرفی از آن یک حسنه به او عطا فرماید که هر یک از آنها برای او برتر و با ارزشتر از دنیا و تمام اموال و داراییهای آن است. و هر کس به شخصی که این سوره را تلاوت میکند گوش بسپارد به اندازه یک سوم ثوابی که به تلاوت کننده دهند به او عطا شود، پس تا میتوانید از این خیر و برکتی که در اختیار شما نهاده شده است بهره گیرید; که آن یک غنیمت است، مبادا فرصتش بگذرد و حسرت آن در دلهایتان بماند.
5
الصدوق عن محمّد بن إبراهیم بن إسحاق الطالقانى رضى الله عنه قال: أخبرنا أحمد بن محمّد بن سعید مولى بنى هاشم عن علىّ بن الحسن بن علىّ بن فضال عن أبیه قال: سألت الرضا علىّ بن موسی علیه السلام عن «بسم الله»، قال: معنى قول القائل (بسم الله) أى أسم علی نفسى سمة من سمات الله عزّوجلّ، و هى العبادة قال: فقلت له: ما السّمة؟ فقال: العلامة.
توحید صدوق 229 - 230.
صدوق محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی(رض) از احمد بن محمد بن سعید مولی بنی هاشم، از علی بن حسن بن علی بن فضال، از پدرش روایت کرده است که گفت: از حضرت علی بن موسی الرضا(ع) درباره معنای (بسم الله) پرسیدم، فرمود: وقتی کسی میگوید (بسم الله) معنایش این است که سمهای از سمات خداوند عزّوجلّ را که همان عبادت (و عبودیت) است بر خود مینهم، راوی گوید: عرض کردم: سمه چیست؟ فرمود: داغ و نشان.
6
العیاشى رحمه الله بإسناده عن سلیمان الجعفری، قال: سمعت أباالحسن علیه السلام یقول: إذا أتى أحدکم أهله فلیکن قبل ذلک ملاطفة، فإنّه أبرّ لقلبها، و أسلّ لسخیمتها، فإذا أفضى إلی حاجته، قال: (بسم الله) ثلاثاً فإن قدر أن یقرأ أى آیة حضرته من القرآن فعل، و إلّا قد کفته التسمیة، فقال له رجل فى المجلس: فان قرأ (بسم الله الرّحمن الرحیم) أو یجزیه؟ فقال: و أى آیة أعظم فى کتاب الله؟ فقال:«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
تفسیر عیّاشی1/ 21.
عیاشی به اسنادش از سلیمان جعفری روایت کرده است که گفت: از ابوالحسن الرضا(ع) شنیدم که میفرماید: هر گاه یکی از شما خواست با همسرش همبستر شود قبلا او را ناز و نوازش کند، زیرا این کار دل همسرش را نرمتر میکند و باعث میشود اگر دلگیری و کدورتی داشته باشد از بین برود، پس از آن که کارش تمام شد سه مرتبه (بسم الله) بگوید، و اگر توانست هر آیهای از قرآن را که به ذهنش رسید بخواند این کار را بکند و گر نه همان (بسم الله) گفتن کافی است. یکی از حضار گفت: اگر (بسم الله الرحمن الرحیم) را بخواند آیا کفایت میکند؟ حضرت فرمود: بزرگترین آیه کتاب خدا کدام است؟ و خود فرمود: (بسم الله الرحمن الرحیم).
7
العیّاشى بإسناده عن إسماعیل بن مهران قال: قال أبوالحسن الرضا علیه السلام: إنّ «بسم الله الرّحمن الرّحیم» أقرب إلی اسم الله الأعظم من سواد العین إلی بیاضها.
تفسیر عیّاشی1/ 21.
عیاشی به اسنادش از اسماعیل بن مهران روایت کرده است که حضرت ابوالحسن الرضا(ع) فرمود: همانا (بسم الله الرحمن الرحیم) به اسم اعظم خداوند نزدیکتر از سیاهی چشم به سفیدی آن است.
منبع : پایگاه بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی