1
محمّد بن یعقوب، عن محمّد بن یحیى، عن أحمد بن محمّد، عن ابن أبى نصر، عن أبى الحسن الرضا علیه السلام قال: سألته عن قول الله عزّوجلّ «یا أیّها الّذین آمنوا اتّقوا الله و کونوا مع الصّادقین» قال: الصادقون هم الأئمّة علیهم السلام، و الصدّیقون بطاعتهم.
توبه / 119. اصول کافى 1/ 208
محمد بن یعقوب از محمد بن یحیی، از احمد بن محمد، از ابن ابی نصر روایت کرده است که گفت: از ابوالحسن الرضا(ع) درباره آیه شریفه «ای کسانی که ایمان آورده اید تقوا پیشه کنید و با راستگویان باشید» سؤال کردم، فرمود: صادقین همان ائمه(ع) هستند و کسانی که در پیروی از آنان صادقند.
2
الکلینى عن علی عن أبیه، عن القاسم بن محمّد عن الزیّات، عن عبدالله بن أبان الزیات و کان مکیناً عند الرضا قال: قلت للرضاعلیه السلام: ادع الله لى و لأهل بیتی، فقال: أولست أفعل؟ والله إنّ أعمالکم لتعرض علی فى کلّ یوم و لیلة، قال: فاستعظمت ذلک، فقال لی: أما تقرأ کتاب الله عزّوجلّ «و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون»؟! قال: هو والله علىّ بن أبى طالب علیه السلام.
توبه / 105. اصول کافى 1/ 219-220
کلینی از علی، از پدرش، از قاسم بن محمد، از زیات، از عبدالله بن ابان زیات که نزد حضرت رضا(ع) منزلتی داشت، روایت کرده است که گفت: به حضرت رضا(ع) عرض کردم: برای من و خانوادهام به درگاه خداوند دعا بفرمایید، حضرت فرمود: مگر دعا نمیکنم؟! به خدا قسم که اعمال شما در هر روز و شب به من نشان داده میشود، عبدالله گوید: این مطلب بر من گران آمد، حضرت فرمود: مگر تو کتاب خدای عزّوجلّ را نمیخوانی که میفرماید «عمل شما را خداوند و رسولش و مومنان خواهند دید» ؟! فرمود: به خدا قسم آن مؤمن علی بن ابی طالب است.
3
العیّاشى عن محمّد بن الفضیل عن أبى الحسن علیه السلام قال: سألته عن قول الله تبارک و تعالی «فسیرى الله عملکم و رسوله و المؤمنون» قال: تعرض علی رسول الله علیه و آله السّلام أعمال أمّته کلّ صباح أبرارها و فجّارها، فاحذروا.
توبه / 105. تفسیر عیّاشى 2/ 109
عیاشی از محمد بن فضیل روایت کرده است که گفت: از حضرت ابوالحسن(ع) درباره آیه شریفه «عمل شما را خداوند و رسولش و مومنان خواهند دید» سؤال کردم، فرمود: در هر بامداد اعمال امت پیامبر، چه نیکان آنها و چه بدانشان، به آن حضرت عرضه میشود، پس مواظب (اعمال خود) باشید.
4
العیّاشى عن العباس بن هلال عن أبى الحسن الرضا علیه السلام قال: إنّ الله تعالی قال لمحمد صلّی الله علیه و آله: «إن تستغفر لهم سبعین مرّة فلن یغفر الله لهم» فاستغفَرَ لهم مائة مرّة لیغفر لهم، فأنزل الله «سواء علیهم أستغفرت لهم أم لم تستغفر لهم لن یغفر الله لهم» و قال «و لاتصلّ علی أحد منهم مات أبداً و لاتقم علی قبره» فلم یستغفر لهم بعد ذلک و لم یقم علی قبر أحد منهم».
توبه / 80 . منافقون / 6 . توبه / 84 . تفسیر عیّاشى 2/ 100-101
عیاشی از عباس بن هلال از ابوالحسن الرضا (ع) روایت کرده است که فرمود: خدای تعالی به محمد(ص) فرمود «اگر هفتاد بار هم برای آنان طلب مغفرت کنی با خداوند آنها را نمی بخشد» پیامبر خدا(ص) صد مرتبه برای آنان طلب آمرزش کرد تا (بلکه) خداوند ایشان را بیامرزد، اما خداوند این آیه را فرو فرستاد «برای آنها طلب آمرزش کنی یا نکنی فرقی نمی کند خداوند هرگز آنها را نمی بخشد» و نیز فرمود «و هرگز بر احدی از آنان که مرده است نماز نگذار و بر قبرش توقف نکن» از آن پس رسول خدا نه برای ایشان طلب آمرزش کرد، و نه بر سر قبر یکی از آنها (برای طلب آمرزش) ایستاد.
5
الصدوق قال: حدّثنا محمّد بن محمّد بن عصام قال: حدّثنا محمّد بن یعقوب الکلینى قال: حدّثنا علىّ بن محمّد المعروف بعلّان، قال: حدّثنا أبوحامد عمران بن موسی بن إبراهیم، عن الحسین بن القاسم الرقّام، عن القاسم بن مسلم، عن أخیه عبدالعزیز بن مسلم، قال: سألت الرضا علیه السلام عن قول الله عزّوجلّ «نسوا الله فنسیهم» فقال: إنّ الله تبارک و تعالی لاینسی و لایسهو، و إنّما ینسی و یسهو المخلوق المحدث، ألا تسمعه عزّوجلّ یقول «و ما کان ربّک نسیّاً» و إنّما یجازى من نسیه و نسى لقاء یومه بأن ینساهم أنفسهم، کما قال عزّوجلّ «و لاتکونوا کالّذین نسوا الله فأنساهم أنفسهم أولئک هم الفاسقون» و قوله عزّوجلّ «فالیوم ننساهم کمانسوا لقاء یومهم هذا» أى نترکهم کما ترکوا الاستعداد للقاء یومهم هذا..
توبه / 67. مریم / 64. حشر / 19. أعراف / 51. عیون اخبار الرضا 1/ 125
صدوق از محمد بن محمد بن عصام، از محمد بن یعقوب کلینی، از علی بن محمد معروف به علان، از ابو حامد عمران بن موسی بن ابراهیم، از حسین بن قاسم رقام، از قاسم بن مسلم، از برادرش عبدالعزیز بن مسلم روایت کرده است که گفت: از حضرت علی بن موسی الرضا(ع) درباره آیه «خدا را فراموش کردند پس خدا هم آنان را فراموش کرد» سؤال کردم، فرمود: خداوند تبارک و تعالی دچار سهو و نسیان نمیشود، بلکه این مخلوق حادث است که گرفتار سهو و نسیان میگردد، نشنیدهای که خدای عزّوجلّ میفرماید «و پروردگار تو فراموش کار نیست» بلکه معنای (خدا هم آنان را فراموش کرد) این است که کسانی که خدا را فراموش کنند و ملاقات روز جزا را از یاد ببرند، خداوند به جزای این کار آنان را از یاد خودشان میبرد، چنان که فرموده است «و از کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند پس خدا هم آنان را بر خودشان فراموشاند که آنها فاسق هستند» و نیز فرموده است «پس امروز فراموش می کنیم آنها را همان طور که ملاقات امروز ما را فراموش کردند» یعنی همان گونه که آنان آماده شدن برای ملاقات چنین روزی (روز جزا) را رها کردند ما نیز آنان را به حال خود رها میکنیم.
6
العیّاشى عن أحمد بن محمّد بن أبى نصر عن أبى الحسن علیه السلام قال: سألته عن رجل أوصی بسهم من ماله، و لیس یدرى أى شىء هو؟ قال: السهام ثمانیة، و لذلک قسّمها رسول الله صلّی الله علیه و آله ثمّ تلا «إنّما الصدقات للفقراء و المساکین» إلی آخر الآیة ثمّ قال: إنّ السهم واحد من ثمانیة.
توبه / 60. تفسیر عیّاشى 2/ 90.
عیاشی از احمد بن محمد بن ابی نصر روایت کرده است که گفت: از حضرت ابوالحسن(ع) سؤال کردم: مردی یک سهم از مال خود را وصیت کرده است و معلوم نیست این سهم چه مقدار است، تکلیف چیست؟ فرمود: سهام هشت قسمت هستند، و رسول خدا(ص) آن را این گونه تقسیم فرموده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود «براستی صدقات از فقرا و مساکین است» تا آخر آیه، آن گاه فرمود: هر سهم یک هشتم است.
7
العیّاشى عن عبدالله بن محمّد الحجّال قال: کنت عند أبى الحسن الثانى و معى الحسن بن الجهم، قال له الحسن: إنّهم یحتجّون علینا بقول الله تبارک و تعالی «ثانى اثنین إذ هما فى الغار» و ما لهم فى ذلک؟ فوالله لقد قال الله «أنزل الله سکینته علی رسوله» و ما ذکره فیها بخیر، قال: قلت له: أنا جعلت فداک و هکذا تقرؤنها، قال: هکذا قرأتها، قال زرارة: قال أبوجعفر: فأنزل سکینته علی رسوله ألاترى أنّ السکینة إنّما نزل علی رسوله «و جعل کلمة الّذین کفروا السفلى» فقال: هو الکلام الّذى تکلّم به عتیق..
توبه / 40. توبه / 40. توبه / 40. تفسیر عیّاشى 2/ 88-89 .
عیاشی از عبدالله بن محمد حجال روایت کرده است که گفت: در خدمت ابوالحسن ثانی(ع) بودم و حسن بن جهم هم با من بود، حسن به حضرت عرض کرد: آنها به این سخن خدای تبارک و تعالی که «دومین دو نفر زمانی که در غار بودند» در برابر ما دلیل میآورند، آیا این سخن آنها درست است؟ امام فرمود: به خدا قسم خداوند فرموده است «خداوند آرامش را بر رسولش فرستاد» و در این جا از او (ابوبکر) به نیکی یاد نکرده است، عرض کردم: من فدایت شوم، آیا آیه را این چنین قرائت میکنید؟ فرمود: اینچنین قرائت میکنم، زراره گفته است: ابو جعفر(باقر)(ع) فرمود: پس خداوند سکینه و آرامش خود را بر رسولش نازل فرمود، مگر نمیبینی که سکینه و آرامش فقط بر پیامبر او نازل شده است «و کلمه کسانی که کفر ورزیدند پایین قرار داد» حضرت(باقر) فرمود: این کلمه، سخنی است که عتیق (ابوبکر) به زبان آورد.
8
العیّاشى عن الحسن بن علىّ بن فضال قال: قال أبوالحسن علىّ الرضا علیه السلام للحسن بن أحمد: أىّ شىء (السکینة) عندکم؟ قال: لاأدرى جعلت فداک، أىّ شىء هو؟ فقال: ریح من الله تخرج طیّبة، لها صورة کصورة وجه الإنسان، فتکون مع الأنبیاء، و هى الّتى نزلت علی إبراهیم خلیل الرحمن حیث بنی الکعبة، فجعلت تأخذ کذا و کذا فبنی الأساس علیها.
اشاره به آیه 26 سوره توبه. تفسیر عیّاشى 2/ 84-85
عیاشی از حسن بن علی بن فضال روایت کرده است که گفت: حضرت ابوالحسن علی الرضا(ع) به حسن بن احمد فرمود: به نظر شما (سکینه) چیست؟ عرضکرد: نمیدانم، فدایت شوم. شما بفرمایید چیست؟ حضرت فرمود: نسیم خوشی است که از سوی خداوند میآید و چهرهای چون چهره انسان دارد و با انبیا میباشد، و همان است که وقتی ابراهیم خلیل الرحمن کعبه را میساخت بر او فرود آمد، و چنین و چنان کرد و پایه کعبه بر آن بنا شد.
منبع : پایگاه بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی