1
العیّاشى بإسناده عن أحمد بن محمّد قال: کتب إلی أبوالحسن الرضا علیه السلام عافانا الله و إیّاک احسن عافیة انما شیعتنا من تابعنا و لم یخالفنا و اذا خفنا خاف و اذا امنّا أمن، قال الله «فاسئلوا أهل الذّکر إن کنتم لاتعلمون» و قال «فلولا نفر من کلّ فرقة منهم طائفة لیتفقّهوا فى الدّین و لینذروا قومهم» الآیة، فقد فرضت علیکم المسألة و الردّ إلینا، و لم یفرض علینا الجواب، أو لم تنهوا عن کثرة المسائل، فأبیتم أن تنتهوا، إیّاکم و ذاک، فإنّه إنّما هلک من کان قبلکم بکثرة سؤالهم لأنبیائهم، قال الله «یا أیّها الّذین آمنوا لاتسئلوا عن أشیاء إن تُبْد لکم تسؤکم»
نحل / 43. توبه / 122. تفسیر عیّاشى2/ 261؛ و آیه در سوره مائده / 101.
عیاشی به اسنادش از احمد بن محمد روایت کرده است که گفت: ابوالحسن الرضا(ع) به من نوشت: خداوند ما و تو را بهترین عافیت عنایت فرماید، همانا شیعه ما کسی است که از ما پیروی کند و با ما مخالفت نورزد، و هر گاه ما در بیم باشیم او نیز در بیم باشد، و هر زمان که ما در امن و آسایش باشیم او نیز در امن و آسایش باشد، خداوند فرموده است «از اهل ذکر سؤال کنید اگر نمی دانید» و فرموده است «پس چرا از هر گروهی چند نفری نمی روند تا در دین فقیه شوند و وقتی برگشتند قومشان را بیم دهند تا آخر آیه». بنابر این پرسیدن را بر شما واجب فرموده و پاسخ دادن را به ما واگذار کرده و آن را بر ما واجب نفرموده است. چرا از زیاد پرسیدن باز نمیایستید، و از باز ایستادن خودداری میورزید، از زیاد پرسیدن بپرهیزید، زیرا پیشینیان شما به این جهت هلاک شدند که از پیامبرانشان زیاد سؤال میکردند، خداوند فرموده است ای کسانی که ایمان آوردید از چیزهایی سوال نکنید که اگر بر شما آشکار شود به شما بدی می رساند).
2
الکلینی، عن أحمد بن محمّد عن أحمد بن أبى نصر قال: کتبت إلی الرضا علیه السلام کتاباً، فکان فى بعض ما کتبت: قال الله عزّوجلّ «فاسئلوا اهل الذکر إن کنتم لاتعلمون» و قال الله عزّوجلّ «و ما کان المؤمنون لینفروا کافّة فلولا نفر من کلّ فرقة منهم طائفة لیتفقّهوا فى الدّین و لینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلّهم یحذرون» فقد فرضت علیهم المسألة و لم یفرض علیکم الجواب؟ قال: قال الله تبارک و تعالی «فإن لم یستجیبوا لک فاعلم أنّما یتّبعون أهواءهم، و من أضلّ ممّن اتّبع هواه..»
نحل / 43. توبه / 122. اصول کافی1/ 212; و آیه در سوره قصص /50.
کلینی از احمد بن محمد، از احمد بن نصر روایت کرده است که گفت: به حضرترضا(ع) نامهای نوشتم که بخشی از آن چنین بود: خداوند عزّوجلّ میفرماید«از اهل ذکر سؤال کنید اگر نمی دانید» و نیز میفرماید «مومنان همگی کوچ نمی کنند پس چرا از هر گروهی چند نفری نمی روند تا در دین فقیه شوند و وقتی برگشتند قومشان را بیم دهند شاید که حذر کنند» بنابر این پرسیدن بر مردم واجب گشته است، اما پاسخ دادن (به پرسشهای آنان) بر شما واجب نیست؟ امام مرقوم فرمود: خدای عزّوجلّ فرموده است «پس اگر اجابت نکردند بان که هوای نفسشان را پیروی می کنند، و کیست گمراه تر از کسی که هوای نفسش را پیروی کند»
3
الکلینى عن عدّة من أصحابنا عن أحمد بن محمّد عن الوشّاء عن أبى الحسن الرضا علیه السلام قال: سمعته یقول: قال علىّ بن الحسین علیه السلام: علی الأئمّة من الفرض ما لیس علی شیعتهم و علی شیعتنا ما لیس علینا، أمرهم الله عزّوجلّ أن یسألونا قال: «فاسئلوا أهل الذّکر إن کنتم لاتعلمون» فأمرهم أن یسألونا و لیس علینا الجواب إن شئنا أجبنا و إن شئنا أمسکنا.
نحل / 43. اصول کافی1/ 212.
کلینی از عدهای از اصحاب ما، از احمد بن محمد، از وشاء روایت کردهاند که گفت: شنیدم ابوالحسن الرضا(ع) میفرماید: علی بن الحسین(ع) فرمود: بر امامان چیزهایی واجب است که بر شیعیانشان واجب نیست، و بر شیعیان چیزهایی فرض است که بر ما نیست، (از جمله این که) خداوند عزّوجلّ به آنان امر کرده است که از ما بپرسند و فرموده «از اهل ذکر سؤال کنید اگر نمی دانید» به ایشان دستور داده که از ما بپرسند ولی پاسخ دادن بر ما واجب نیست. اگر بخواهیم جواب میدهیم و اگر بخواهیم خودداری میکنیم.
4
الکلینى عن الحسین بن محمّد عن معلّی بن محمّد عن الوشّاء، قال: سألت الرضا علیه السلام فقلت له: جعلت فداک «فاسألوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون» فقال: نحن أهل الذکر و نحن المسؤولون، قلت: فأنتم المسؤولون و نحن السائلون؟ قال: نعم، قلت: حقّاً علینا أن نسألکم؟ قال: نعم قلت: حقّاً علیکم أن تجیبونا؟ قال: لا ذاک إلینا إن شئنا فعلنا و إن شئنا لم نفعل، أما تسمع قول الله تبارک و تعالی «هذا عطاؤنا فامنن أو أمسک بغیر حساب.. »
نحل / 43. اصول کافی1/ 210-211; و آیه در سوره ص/39 .
کلینی از حسین بن محمد، از معلّا بن محمد، از وشاء روایت کرده است که گفت: به حضرت رضا(ع) عرض کردم: فدایت شوم، آیه «از اهل ذکر سؤال کنید اگر نمی دانید» ، به چه معناست؟ فرمود: اهل ذکر ما هستیم و از ما باید سؤال شود. عرض کردم: پس سؤال شونده شما هستید و سؤال کننده ما؟ فرمود: آری. عرض کردم: بر ماست که از شما بپرسیم؟ فرمود: آری. عرض کردم: و بر شماست که به ما پاسخ دهید؟ فرمود: نه، اختیار با ماست، اگر خواستیم پاسخ میدهیم و اگر نخواستیم پاسخ نمیدهیم. مگر نشنیدهای سخن خدای تبارک و تعالی را که (این نصیب ماست پس منت گذار و عطا کن یا امساک کن بدون حساب).
5
محمّد بن یعقوب عن الحسین بن محمّد عن معلىّ بن محمّد عن الوشّاء، قال: سألت الرضا علیه السلام عن قول الله تعالی «و علامات و بالنجم هم یهتدون» قال: نحن العلامات، و النجم رسول الله.
نحل / 16. اصول کافی1/ 207.
محمد بن یعقوب از حسین بن محمد، از معلّا بن محمد، از وشاء روایت کرده است که گفت: از حضرت رضا(ع) درباره این سخن خدای تعالی «و با علامات و با ستاره ها راه را می یابند» سؤال کردم، فرمود: علامات ما هستیم، و نجم رسول خدا(ص).
منبع : پایگاه بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی