کار خدا را باش
من آن همه غمگین،
در آن اتاقک، پشت بام خانهای آن دور
من آن همه در آرزوی آسمان آبی روشن
من آن همه در فکر روز و روزگاری خوبتر از پیش
من آن که بودم قهر در آن روزها با خویش
حالا کجا هستم؟!
هم آسمان آبی روشن،
هم گنبد آقا
هم این همه آرامش مطلق
هم این همه پرواز.
آه ای خداوند خوب؛
بعد از تمام آن همه اندوه و تنهایی
بعد از تمام روزهای خسته و غمگین
شکرت برای روزهای تازه پر بار
شکرت برای روزهای روشنِ شیرین
متن : عباسعلی سپاهی یونسی
عکس : صادق ذباح