1
الکلینى عن علىّ بن محمّد، عن سهل بن زیاد، عن یعقوب بن یزید عن العباس بن هلال قال: سألت الرضا علیه السلام عن قول الله «الله نور السّموات و الأرض» فقال: هاد لأهل السماء، و هادٍ لأهل الأرض. و فى روایة البرقیّ: هدی من فى السماء، و هدی من فى الأرض.
نور / 35. اصول کافى 1/ 115.
کلینی از علی بن محمد، از سهل بن زیاد، از یعقوب بن یزید، از عباس بن هلال روایت کرده است که گفت: از حضرت رضا(ع) درباره آیه «خدا نور آسمانها و زمین است» ، سؤال کردم، فرمود: یعنی هدایت کننده اهل آسمان و اهل زمین است، در روایت برقی آمده است: یعنی هر کس را که در آسمان و در زمین است هدایت میکند.
2
- علىّ بن إبراهیم قال: حدّثنى أبى عن عبدالله بن جندب، قال: کتبت إلی أبى الحسن الرضا علیه السلام أسأل عن تفسیر هذه الآیة «الله نور السموات و الارض... و الله بکل شئ علیم». فکتب إلی الجواب: أما بعد فإنّ محمّداً کان أمین الله فى خلقه، فلمّا قبض النبىّ کنّا أهل البیت ورثته، فنحن امناء الله فى أرضه، عندنا علم المنایا و البلایا و أنساب العرب و مولد الإسلام، و ما من فئة تضلّ مائة به و تهدى مائة به إلّا و نحن نعرف سائقها و قائدها و ناعقها، و إنّا لنعرف الرّجل إذا رأیناه بحقیقة الإیمان و حقیقة النفاق . و إنّ شیعتنا لمکتوبون بأسمائهم و أسماء آبائهم، أخذ الله علینا و علیهم المیثاق، یوردون موردنا، ویدخلون مدخلنا، لیس علی ملّة الإسلام غیرنا و غیرهم إلی یوم القیامة، نحن آخذون بحجزة نبیّنا، و نبیّنا آخذ بحجزة ربّنا، و الحجزة النور، و شیعتنا آخذون بحجزتنا، من فارقنا هلک، و من تبعنا نجا، و المفارق لنا و الجاحد لولایتنا کافر، و متّبعنا و تابع أولیائنا مؤمن، لایحبّنا کافر، و لا یبغضنا مؤمن، و من مات و هو یحبّنا کان حقّاً علی الله أن یبعثه معنا. نحن نور لمن تبعنا، و هدی لمن اهتدى بنا، و من لم یکن منّا فلیس من الإسلام فى شىء، و بنا فتح الله الدین و بنا یختمه، و بنا أطعمکم الله عشب الأرض، و بنا أنزل الله قطر السماء، و بنا آمنکم الله من الغرق فى بحرکم و من الخسف فى برّکم، و بنا نفعکم الله فى حیاتکم، و فى قبورکم، و فى محشرکم، و عند الصّراط، و عند المیزان، و عند دخولکم الجنان. مثلنا فى کتاب الله، کمثل مشکاة و المشکاة فى القندیل فنحن المشکاة فیها مصباح المصباح، محمّد رسول الله (المصباح فى زجاجة) من عنصرة طاهرة (الزجاجة کأنّها کوکب درّى یوقد من شجرة مبارکة زیتونة لاشرقیّة و لا غربیّة) لادعیّة و لامنکرة (یکاد زیتها یضىء و لو لم تمسسه نار) القرآن (نور علی نور یهدى الله لنوره من یشاء و یضرب الله الأمثال للناس و الله بکلّ شىء علیم). فالنّور علىّ علیه السلام یهدى الله لولایتنا من أحبّ، و حقّ علی الله أن یبعث ولیّنا مشرقاً وجهه منیراً برهانه، ظاهرة عند الله حجّته، حقّاً علی الله أن یجعل أولیاءنا المتّقین و الصدّیقین و الشّهداء و الصّالحین و حسن اُولئک رفیقاً. فشهداؤنا لهم فضل علی الشهداء بعشر درجات، و لشهید شیعتنا فضل علی کلّ شهید غیرنا بتسع درجات، نحن النجباء، و نحن أفراط الأنبیاء و نحن أولاد الأوصیاء، و نحن المخصوصون فى کتاب الله، و نحن أولى النّاس برسول الله صلّی الله علیه و آله، و نحن الّذین شرع الله لنا دینه، فقال [الله] فى کتابه (شرع لکم من الدّین ما وصّی به نوحاً و الّذى أوحینا إلیک - یا محمّد – و ما وصّینا به إبراهیم و موسی و عیسی). قد علّمنا و بلّغنا ما علمنا و استودعنا علمهم، و نحن ورثة الأنبیاء و نحن ورثة اُولى العلم و اُولى العزم من الرّسل أن أقیموا الدین (و لاتموتنّ إلّا و أنتم مسلمون) کما قال الله «و لاتتفرّقوا فیه کبر علی المشرکین ما تدعوهم إلیه» مِن الشرک مَن أشرک بولایة علىّ علیه السلام (ما تدعوهم إلیه) من ولایة علىّ علیه السلام. یا محمّد فیه هدى (و یهدى إلیه من ینیب)، من یجیبک إلی بولایة علىّ علیه السلام و قد بعثت إلیک بکتاب فتدبّره و افهمه، فإنّه شفاء لما فى الصدور و نور، و الدلیل علی أنّ هذا مَثَل لهم قوله «فى بیوت أذن الله أن ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها بالغدوّ و الآصال - إلی قوله - بغیر حساب» ثمّ ضرب الله مثلاً لأعمال من نازعهم، فقال«و الّذین کفروا أعمالهم کسراب بقیعة» و السراب هو الّذى تراه فى المفازة یلمع من بعید کأنّه الماء، و لیس فى الحقیقة بشیء فإذا جاء العطشان لم یجده شیئاً، و البقیعة المفازة المستویة.
نور/ 35. نور/ 35. شورى/ 13. آل عمران / 102. شورى / 13. نور / 36-38. نور / 39. تفسیر قمی2/ 104-106.
علی بن ابراهیم از پدرش، از عبدالله بن جندب روایت کرده است که گفت: طی نامهای به ابوالحسن الرضا(ع) از ایشان راجع به تفسیر آیه «خداوند نور آسمانها و زمین است... و خدا به هر چیزی داناست» سؤال کردم، آن حضرت در جوابم نوشت: اما بعد، همانا محمد امینِ خدا در میان خلق او بود، و چون پیامبر رحلت فرمود ما اهل بیت وارثان او شدیم، بنابر این ما نیز امنای خدا در زمین هستیم، علم مردنها و بلایا و نسبهای عرب و زادگاه اسلام نزد ماست، هیچ گروهی نیست که صد نفر را گمراه یا صد نفر را هدایت کند مگر آن که میدانیم از کجا نشأت میگیرد، رهبرش کیست و غوغاگر آن کیست، ما هر مردی را که میبینیم میفهمیم آیا براستی مؤمن است یا منافق. شیعیان ما به نام خود و نام پدرانشان (نزد ما) مکتوب است، خدا از ما و از آنان (نسبت به امامت و ولایت ما و اطاعت آنان از ما) پیمان گرفته است، هر جا که ما وارد شویم آنان نیز وارد میشوند، و هر کجا که ما در آییم آنان هم در میآیند، جز ما و آنان، تا روز قیامت، کسی دیگر بر آیین اسلام نیست. ما به کمربند پیامبرمان چنگ در زدهایم، و پیامبرمان به کمربند خدایمان - و مقصود از کمربند نور است - و شیعیان ما به کمر بند ما چنگ در زدهاند، هر که از ما جدا شود هلاک شود، و هر که از ما پیروی کند نجات یابد، و جدا شونده از ما و منکر ولایت ما کافر است، و پیروی کننده از ما و پیرو دوستان ما مؤمن است، هیچ کافری ما را دوست نمیدارد، و هیچ مؤمنی دشمنمان نمیدارد، هر کس با دوستی ما از دنیا برود بر خداست که او را با ما برانگیزد. ما برای آن که از ما پیروی کند نور و روشنایی (راه) هستیم، و برای هر کس که از ما راهنمایی بجوید راهنماییم، هر که از ما نباشد از اسلام بهرهای ندارد، خداوند این را با ما آغاز کرده است و به ما ختم میکند، به برکت وجود ماست که خداوند گیاهان زمین را برای شما میرویاند، به برکت وجود ماست که خداوند از آسمان باران میفرستد، به برکت وجود ماست که خداوند شما را از غرق شدن در دریا و فرو رفتن در کام زمین نگه میدارد، و به واسطه ماست که خداوند در زندگیتان و در قبرهایتان و در محشرتان، و در هنگام صراط و میزان و ورود به بهشت به شما سود می رساند (و کمکتان میکند). مثل ما در کتاب خدا، مثل چراغدانی است که در آن چراغ است، پس ما چراغدان هستیم که در آن چراغی باشد، و چراغ همان محمد رسول خداست، (آن چراغ درون آبگینهای است (از عنصری پاک) و آن آبگینه چونان ستاره درخشندهای است برافروخته از روغن درخت پر برکت زیتون که نه خاوری است و نه باختری (یعنی نه نطفه ناپاک است و نه مجهول النسب) روغنش روشنی بخشد هر چند آتشی بدان نرسد (که مقصود از آتش قرآن است) روشنایی بر روی روشنایی است و خدا هر کس را که بخواهد به نور خویش راه مینماید و خدا برای مردم مثلها میآورد و خدا به هر چیزی داناست). این نور، علی(ع) است و خداوند هر که را که دوست داشته باشد با ولایت ما رهنمون میشود، و بر خداست که دوستدار ما را با چهرهای تابان و برهانی روشن و حجتی آشکار نزد خود، برانگیزد، بر خداست که دوستان ما را در زمره پرهیزگاران و صدیقان و شهیدان و صالحان قرار دهد، و چه نیکو رفیقان و همدمانی هستند ایشان. شهدای ما بر سایر شهدا ده درجه برتری دارند، و شهید شیعه ما بر شهید غیر ما نه درجه، ماییم برگزیدگان، و ماییم بازماندگان پیامبران و فرزندان اوصیا(ی پیامبران)، و ماییم ویژگان در کتاب خدا، و ما از همه مردم به رسول خدا(ص) نزدیکتریم، و این ما هستیم که خداوند دینش را برایمان مقرر کرده و در کتاب خود فرموده است (برای شما از دین همان را مقرر کرد که به نوح سفارش کرد و آنچه را به تو وحی کردیم -ای محمد- و آنچه را به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم، (به ما آموخت و رساند آنچه را که باید بیاموزد و علوم این پیامبران را به ما سپرد، و ما وارثان پیامبران هستیم و ما وارثان صاحبان علم و پیامبران اولوالعزم هستیم و آن سفارش این بود که) دین را به پا دارید) و (جز مسلمان نمیرید) چنان که خداوند فرمود «و در دین پراکنده و فرقه فرقه نشوید، تحمل آنچه بدان دعوت میکنید بر مشرکان دشوار است» یعنی کسانی که به ولایت علی(ع) مشرک شدند بر آنان دشوار است تحمل آنچه بدان دعوت میکنید، یعنی ولایت علی، ای محمد (هدایت در اوست و خداوند هر کس را که بدو باز گردد به سوی خود رهنمون میشود) ، یعنی هر کس که دعوتِ تو ولایت علی(ع) را بپذیرد. (ای عبدالله بن جندب) این نامه را برایت میفرستم، پس در آن نیک بیندش و سعی کن مطالب آن را بفهمی، چرا که مطالب آن شفا بخش سینهها و روشنگر دلهاست، و دلیل بر آن که این (آیه نور) مثلی است برای آنان (ائمه علیهم السلام) این سخن خداوند است که «در خانههایی که خداوند اجازه داده است تا نام او در آنها به بلندی یاد شود و هر بام و شام او را تسبیح گویند .... بدون حساب»پس از آن خداوند برای اعمال مخالفان ایشان مثلی زده و فرموده است «و آنان که کافر شدند اعمالشان چونان سرابی در بیابان است» سراب چیزی است که در بیابان از دور دیده میشود و میدرخشد و به نظر میرسد که آب است، اما وقتی شخص تشنه نزدیک آن میرسد چیزی نمییابد.
منبع : پایگاه بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی