نباید تصور کرد که به محض اشارت یک امام،شیعیان به سرعت و به اتفاق بر گرد شمع وجود امام بعدی گرد میآمدهاند.تاریخ شیعه تاریخ دشواری است که نشان میدهد به تدریج و با طی مراحلی بسیار پیچیده مفهوم امامت راه خود را برگزیده و سلسلهء دوازدهگانهء امامان به فرجامین مرحلهء خود که ورود به اعصار غیبت صغری و غیبت بزرگ بوده رسیده است.یکی از دشوارترین مراحل این فرایند تاریخی و اعتقادی،در لحظات رحلت امام هفتم و جلوس هشتمین امام بر مسند امامت رخ داد.در این زمان معتزلیان پروبال یافته و جماعتی از امامیه نیز سلسله را به امام هفتم قطع کردند، امام رضا(ع)و علمای روشنبین و خالص شیعه با ظرافت و درایت از این مرحله عبور کرده استفاده از فضای عقلی موجود،شرایط مساعدتری برای نظریهء امامت و استمرار آن به وجود آوردند،مقالهء زیر،توضیحاتی در همین زمینه را به نظر خوانندگان عالی مقام میرساند. (۱)
عوامل بسیاری در شکل گیری باورهای کلامی و اعتقادی تأثیر دارند که عمده ترین آنها عبارت است از:
1-وفات بنیانگذار و صاحب مکتب(خلأ رهبری مورد قبول همه)
2-فتوحات اسلامی و گسترش ارتباط مسلمانان با ادیان و فرقههای گوناگون
3-امیال و هواهای نفسانی برخی افراد که به تحریف واقعیت میپردازند
4-غموض و دشواری مسأله 5-تقلید از گذشتگان و عدم تأمل در درستی یا نادرستی سخن آنان.
در خصوص شیعه،افزون بر موارد فوق امور دیگری نیز مدخلیت داشتهاند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-حاکمان سیاسی به منظور ابقای حکومت خود در میان شیعیان تخم تفرقه را می پاشیدند.
2-مخالفان شیعه خواستهاند با بزرگ نشان دادن اختلافات شیعه بیپایگی و بیثباتی شیعه را اثبات کنند ازاینرو فرقههایی تصنعی را ذکر کردهاند.شاهد این ادعا آن است که بسیاری از نامهای فرقههای شیعه رکیک و مستهجن است. مانند:شیطانیه،خشبیه،ابتریه و...
3-رسم برخی از ارباب فرق بر بزرگنمایی اختلاف شیعیان و تکثیر فرقههای تصنعی بوده است.
4-اختلاف در شرایط امام و ویژگیهای امام پس از شهادت امام قبلی2
نمایی از عصر امام رضا(ع)
حضرت رضا(ع)معاصر با مأمون یکی از خلفای عباسی بود.مأمون شخصی زیرک و دانش دوست بود و بنی عباس وی را نجم و ستاره خود میدانستند3از سوی دیگر،با توجه به فضای باز پرسش در مباحث اعتقادی،حضرت رضا(ع) مواجه با انبوهی از اصحاب فرقهها و مقالات گوناگون قرار گرفته بودند و مأمون که مدافع معتزله بود بر گرمی کانون این مناظرات میافزود. معتزله،اهل حدیث,واقفیان,دانشمندان مسیحی، عالمان یهودی,زردشتیان,صابئیان,زنادقه و... گروههایی بودند که با حضرت به مناظره می پرداختند.مسلم است که پرسشهای هر گروه متناسب با گرایشهای خاص آن گروه بود.برای مثال،معتزله در مباحث مختلف اعتقادی همچون توحید،صفات خداوند،امامت،شفاعت،حدوث و قدم کلام خداوند و...بحث میکردند.ارباب دیانات راجع به پیامبری و نبوت پیامبر خاتم(ص)، زنادقه یا ملحدان دربارهء اصل وجود خداوند و واقفیان که در جای خود توضیح خواهیم داد در بارهء حقانیت و مشروعیت امامت هشتمین پیشوای شیعیان چونوچرا میکردند.حضرت رضا(ع) در حلقهء انبوه پرسشهای گوناگون قرار داشتند و با تأیید الاهی و پیوند با وحی به همگان پاسخ های قاطع و قانعکنندهای ارائه داده و بر امامت به حق خود صحه میگذاشتد.در مجموعههای حدیثی گوناگونی سخنان،مباحثهها و گفتو گوهای اعتقادی و کلامی حضرت(ع)گرد آمده است.4اینک به اختصار به برخی از این فرقهها میپردازیم.
1-معتزله
یکی از گروههای معاصر با امام رضا ع معتزله اند.این گروه مناظرات فراوانی با حضرت داشته اند.سلیمان مروزی و یحیی بن ضحاک سمرقندی از افرادی هستند که با امام رضا(ع)مناظره داشته اند.شخص مأمون یکی از نمایندگان معتزله به شمار میرود.5
محمد ابو زهره مینویسد که مأمون از معتزله به شمار میرود,چرا که از آنان با عنوان"یاران ما"یاد میکند و مناظرات او به شیوه معتزله بوده است6
یکی از مباحث داغ دوران مأمون بحث حدوث و قدم قرآن و کلام خداوند بوده است که به لحاظ درگیریها و خونریزیهایی که به دنبال داشت دوران محنت نامیده میشود.مأمون از کسانی بود که از دیدگاه مخلوق بودن قرآن که دیدگاه معتزله نیز همین بود،دفاع میکرد و با مخالفان این دیدگاه به مقابله برمیخواست.ناگفته نماند که مأمون به دیدگاه خاصی باور نداشت و صرفا به منظور بهرهبرداری سیاسی و تضعیف اهل بیت(ع)به این مباحث دامن میزد 7 هرچند برخی خواستهاند به دلیل پذیرش ولایت عهدی مأمون و ازدواج دخترش با امام جواد(ع)تشیع مأمون را اثبات کنند ولی چشم واقعبین،این مسائل را سیاسی و به دور از واقعیت میداند.
استاد شهید مرتضی مطهری،دوران سه خلیفهء عباسی(مأمون،معتصم و واثق)را دوران یکهتازی معتزله و حمایت حاکمان از آنان می داند،اما پس از روی کار آمدن متوکل عباسی که فردی تقلیدگرا و مخالف بحث و مناظره بود ورق برمیگردد و معتزله در محاق قرار میگیرند . 8
شیخ عباس قمی(ره)مینویسد که وی مردم را به اظهار سنت و جماعت امر میکرد و آنانرا به تقلید وامیداشت و از مباحثه و استدلال منع میکرد9.
شیخ صدوق(ره)در کتاب توحید روایات بسیاری در باب حدوث و قدم کلام الهی می آورد10و از آنجاکه حضرت رضا(ع)میدانست که این مسأله صرفا دستاویزی برای سرکوب مخالفان است طوری پاسخ میدادند که فاقد اهمیت است و در تعابیر گوناگونی میفرموند که قرآن نه حادث است و نه قدیم بلکه کلام خداوند است و در ضمن فرمایشات خود میفرمودند پر واضح است قرآنی که از داستانهای پیامبران خبر میدهد چگونه میتواند حادث باشد.به عبارت دیگر هم میفهماندند که مسأله بسیار روشن است چون فقط خداوند قدیم است و هم به منظور خنثی کردن توطئهء حاکمان سیاسی طوری پاسخ میدادند که آنان نتوانند سوء استفاده کنند. حضرت رضا(ع)در سخنی میفرماید"از نظر ما جدل کردن درباره قرآن بدعت است که پرسشگر و پاسخدهنده در آن شریک هستند و هر دو، به کژراهه میروند خالق،فقط خداوند است و ما سوای او حادث است.قران کلام خداوند است و برای آن از جانب خودت نامی قرار مده که جزء گمراهان خواهی شد...11"
۲-اهل حدیث
همانسان که از عنوان اهل حدیث پیدا است آنان کسانی هستند که در مسائل اعتقادی تکیه گاهشان صرفا نقل و حدیت است و هرگز به خود اجازهء بحث و استدلال نمیدهند.ابو قرّه یکی از این افراد است که مناظرهای با حضرت رضا(ع) داشته است.یکی از اعتقادات اهل حدیث امکان رؤیت خداوند است که اکثر مسلمانان(شیعه و اهل سنت)با آن مخالفاند.ابو قره به حضرت رضا(ع)میگوید:روایت داریم که خداوند سخن گفتن و دیدن خود را میان دو پیامبرش تقسیم کرده است،سخن گفتن را به حضرت موسی(ع) و دیدن را به حضرت محمد(ص)اختصاص داده است.وی به آیاتی از قرآن استدلال میکند. حضرت در پاسخ میفرماید که آیات دیگری در قرآن وجود دارد که نافی این دیدگاه است مانند
" لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار12"و"یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون به علما13"
و مانند این آیات.آیا این آیات را خداوند نازل نکرده است؟چگونه امکان دارد که کسی بگوید از جانب خداوند آمدهام و به امر خداوند به مردم بگوید "لا تدرکه الابصار" یعنی چشمها او را نمیبینند و سپس بگوید من خدا را به چشم خود دیدم و او شبیه بشر است؟
۳-دانشمندان برجستهء ادیان مختلف و زندیقان
حسن بن محمد نوفلی میگوید:با حضرت مشغول صحبت بودیم که ناگهان یاسر خادم امام رضا(علیه السلام)داخل شد و گفت:امیر المومنین(مأمون)تو را سلام میرساند و میگوید نزد من افرادی از ادیان و فرق و متکلمان مختلف جمع شدهاند اگر دوست داری فردا صبح بیا و اگر نمیخواهی و کراهت داری خود را به زحمت مینداز و اگر مایلی که ما نزد شما بیاییم،زحمتی بر ما نیست.امام رضا(ع)در پاسخ فرمودند:به او سلام برسان و بگو مقصودت را میدانم و فردا صبح نزد تو میآیم...نوفلی میگوید: که حضرت به من تبسم فرمودند که آیا میترسی که آنان بر من پیروز شوند؟گفتم:نه به خدا، هرگز هراسی ندارم.امیدوارم خداوند تو را بر آنان پیروز گرداند.آنگاه حضرت فرمود:آیا دوست داری بدانی که مأمون چه هنگام پشیمان میشود؟عرض کردم:آری.حضرت فرمود: زمانی که احتجاج و استدلال من با اهل تورات با توراتشان،و با اهل انجیل با انجیلشان،و با اهل زبور با زبور آنها،و با صابئین به زبان عبرانی آنها، و با هرابذه(بزرگان زردشت)با فارسی آنان،و با اهل روم با زبان رومی آنها و با صاحبان اعتقادات مختلف با زبانهای(گوناگون)آنها بشنود.وقتی که استدلال و حجت هر صنف و گروهی را باطل کنم و از رأی خود برگردند و سخن مرا بپذیرند در این هنگام مأمون میداند استحاق جایگاهی را که نشسته است ندارد 14
وقتی حضرت رضا وارد بر مأمون شد و به خراسان آمد مأمون به فضل بن سهل امر کرد که افرادی از فرقههای گوناگون را جمع کند.این افراد عبارت بودند از جاثلیق(کسی که دارای یکی از مراتب دینی نصرانی بود).رأس الجالوت (از بزرگان دین یهود).رؤسای صابئین(در اینکه چه کسانی هستند اقوال و آرای زیادی است.از جمله در وصف آنان گفته شده که کسانی هستند که منکر توحید خداوند،نبوت و رسالتاند.) عمران صابی یکی از افراد این گروه است.
در مناظرهای که عمران صابی با حضرت رضا(ع)داشت،سرانجام مسلمان شد و حضرت رضا(ع)او را اکرام،اطعام و احترام فراوان کرد. وی سپس به یکی از متکلمان برجستهء مدافع اسلام تبدیل شد که با دیگران مناظره میکرد و آنانرا محکوم میکرد 15
پی نوشتها:
(1)-موارد 1 و 2 و 3 در آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی،رضا برنجکار،قم:مؤسسهء فرهنگی طه،چاپ چهارم،1381،ص 14 و 15؛موارد 4 و 5 در تاریخ المذاهب الاسلامیة،محمد ابو زهرهء،جزء اول،دار الفکر العربی، 1987،ص 7-10.
(2)-تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی،علی محمد ولوی،جلد اول،بیجا،انتشارات بعثت،1367
(3)تتمهء المنتهی،شیخ عباس قمی،تحقیق صادق حسن زاده،قم،مؤمنین،چاپ دوم،1383.
(4).مسند الامام الرضا(ع)،جمع و ترتیب:شیخ عزیز اللّه عطاردی،مشهد:کنگره جهانی امام رضا(ع)،1406. ج 2،کتاب الاحتجاجات ص 72-136؛التوحید،ابو جعفر بن علی بن الحسین بن بابویه القمی(الصدوق)، قم:جامعهء مدرسین،بیتا،ص 417-454؛بحار الانوار الجامعهء لدرر اخبار الائمه الاطهار،شیخ محمد باقر مجلسی،ج 49،بیروت:موسسه الوفاء،چاپ دوم،1403، ج 49،ص 189-215؛الاحتجاج،ابو منصور احمد بن علی بن ابی طالب الطبرسی،مشهد:نشر مرتضی،1403، ص 396-441.
(5).نهضت کلامی عصر امام رضا(ع)،ص 71.
(6).تاریخ المذاهب الاسلامیة،ص 142
(7)-نهضت کلامی عصر امام رضا(ع)،ص 72
(8)-آشنایی با علوم اسلامی,دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم,قسمت کلام,درسهای 5 و 6
(9)-تتمة المنتهی,ص 377
(10)-التوحید،ص 223-227
(11)-همان،ص 224
(12)-انعام 102
(13)-طه 110
(14)-مسند الرضا(ع)ج 2،ص 74 و 75.
(15)--عیون اخبار الرضا(علیه السلام)،ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی(الصدوق)، ترجمه و شرح:محمد تقی اصفهانی مشهور به آقا نجفی، بیجا،انتشارات علمیه اسلامیه،بیتا،ص 119 و 120
منبع : http://www.tebyan.net/