یادت، بی بهانه میآید.
اصلاً، حساب و کتاب ندارد. اصولاً دل تنگی حساب و کتاب ندارد، خصوصاً اگر دلت،هوای بهشتِ مشهد بزند به سرش و گوشهی صحن قدس و بوی اشک و بوی تو...
اصلش دلی که جا مانده؛ آنگوشه، کنار ضریح، زل زده به شما به حضرتتان، آخر...
بیرون نرفته از آنجا که جایی نرفته که حالا بخواهد باز برگردد،
امام رضای عزیزم
لایق نیستیم بیاییم بنشینیم کنار حرم، زل بزنیم به گنبدت؛
روبروی عکست که میتوانیم بنشینیم؛ زل بزنیم به گنبدت.
مگه میشه پر بزنی، اسیر این حرم نشی؟
چی میشه با یه نیم نگاه، تو ضامن منم بشی؟
گریه بهانه ایست که عاشقترم کنی
شاید مرا کبوتر جـَلد حرم کنی
دقت کن! خود حضرت می گویند: هر یک از محبان ما به ما سلام می دهد، ما جوابش را می دهیم؛ بعضی ها می شنوند، بعضی ها نمی شنوند. او که نمی شنود ناراحت می شود، حتی گناه هم می کند.
می گویم نه! گناه نکن، من دارم جوابت را می دهم. کجایی؟
هزار بار برای دلم تکرار می کنم شاید که شرم کند....
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا