آمدم زیارت سر به زیر و خسته
با دو چشم بی سو با دلی شکسته
سال های سال است دورم ازنگاهت
جان من فدای صحن و بارگاهت
در دلم بساطِ گریه رو به راه است
ای همه سپیدی نامه ام سیاه است
نغمه های پر شور گرم و عاشقانه
می رسد به گوشم از نقاره خانه
هر کجا که بودم غرقه در تلاطم
عاشقانه گفتم : یا امام هشتم
ای که با تو دارم خلوتی خدایی
از تو شد دو چشمم غرق روشنایی
هم طراوت از تو هم جلا گرفتم
حاجتم روا شد من شفا گرفتم