امام رضا (ع) كه در خراسان به سوالات مختلف پاسخ می دادند این سوال و جوابها چه بوده است؟
مسافرت امام رضا (ع)به خراسان فرصت مناسبی بود تا آنحضرت علوم و معارف اسلام را منتشر و در دسترس علما و دانشمندان قرار دهد وهمین امر موجب شد بحث و مناظره بین مسلمانان و علمای ادیان توسعه یافته و مباحثه مذهبی رایج شود[1]معمولاً سؤال و جوابها در رابطه با ادیان و كلام و غیره از قبیل صفات الهی،[2] تفسیر قرآن،[3] اثبات معاد،[4] قضاء و قدر[5] و... بود كه از باب نمونه به یك مورد اشاره میكنیم:
به دستور مأمون، مجلسی از فقها و فیلسوفان فرقه های مختلف، در حضور امام رضا(ع) تشكیل شد و خود مأمون نیز در مجلس شركت نمود، در این مجلس، یكی از علماء از امام رضا ـ علیه السلام ـ پرسید:
مقام امامت برای مدّعی آن، از چه راه ثابت می شود؟
امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمود: با تصریح پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و دلایل ثابت می گردد؛ عالم گفت: دلالت بر صدق امام چیست؟ امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمود: در علم و استجابت دعای او. عالم گفت: شما چگونه از حوادث خبر می دهید حضرت فرمود: بر اساس عهدی كه بین ما و رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ وجود دارد. عالم گفت: شما از دلهای مردم چگونه خبر می دهید امام فرمود: آیا سخن پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به شما نرسیده كه فرمود: ( اِتَّقوُ فَراسَهِ المؤمنِ فِانَّهُ یَنْظُرُ بنُور الله) مراقب فراست و تیز هوشی مؤمن باشید چرا كه او به كمك نور خدا مینگرد عالم گفت: آری؛ این سخن به مارسیده است. امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر اینكه دارای هوش تیز و سرعت انتقال است، و با نور خدا به اندازه ایمان و بصیرت و شناختش، به اشیاء می نگرد و خداوند در وجود امامان ـ علیهم السلام ـ آنچه را كه در میان همه مؤمنان پخش نموده جمع كرده است (یعنی همه فضایل وفراست مومنان در وجود ما موجود است قرآن در آیه 75 سوره حجر می فرماید:( اِنَّ فیِ ذلك لآیاتٍ لِلْمُتَوَسّمین) در این سرگذشت عبرت انگیز (عذاب قوم لوط) برای هوشیاران نشانه هایی است. نخستین كس از بین هوشیاران، پیامبرـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بود. سپس امیرمؤمنان علی ابن ابی طالب ـ علیه السلام ـ و پس از آن حسن ـ علیه السلام ـ. حسین ـ علیه السلام ـ و امامان وفرزندان حسین ـ علیه السلام ـ تا روز قیامت. در این هنگام مأمون به امام رضا ـ علیه السلام ـ نگاه كرد و گفت: أی ابوالحسن بر بیان خود بیفزا، وبیشتر ما را بهره مند كن، و خصایص امامان ـ علیهم السلام ـ را كه خداوند عطا نموده، برای ما بزیان كن. حضرت فرمود: خداوند ما را با روحی كه از جانب اوست، تأیید می كند، آن روح، پاك و مقدس است و از فرشتگان نیست، همراه هیچ كس از پیشینیان نبود، فقط با پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه وآله وسلّمـ و با امامان است آن روح امامان را تائید و موفق میسازد، آن ستونی از نور بین ما و خدای بزرگ است مأمون گفت: نظرشما درباره (رجْعَتْ ) بازگشت مردگان در دنیا چیست؟ امام فرمود: رجعت حقّ است، در میان امتّهای پیشین بوده، وقرآن از رجعت سخن گفته است و رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: در این امّت همه آنچه در امتهای قبل بود بدون كم و كاست نیز هست و وقتی كه حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف ) از فرزندانم خروج و قیام كرد، عیسی ـ علیه السلام ـ از آسمان فرود میآید و در نماز به او اقتدا میكند، اسلام در آغاز غریب بود، و در آینده نیز غریب خواهد شد خوشا به حال غریبها، شخصی از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ پرسید: پس از آن چه خواهد شد؟ پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در پاسخ فرمود: آنگاه حق به صاحبش بر میگردد. مأمون گفت: شما درباره تناسخ (انتقال روح مرده به زنده دیگر) چه میگویید: امام فرمود: كسی كه معتقد به تناسخ باشد به خدا كافر شده و بهشت و جهنم را انكار كرده است مأمون گفت: شما در باره مسخ شدگان چه می گویید؟ امام فرمود: آنها قومی بودند كه خداوند بر آنها غضب كرد و به صورت (میمون وخوك ) مسخ نمود و پس از سه روز مردند و نسلی از آنها بجای نماند، آنچه در دنیا از میمون و خوك و... وجود دارد كه نام مسخ شده بر آنها نهادهاند، مانند سایر حیوانات حرام گوشت هستند (نه اینكه قبلاً انسان بوده اند و بعداً این طور شده اند) مأمون گفت: ای ابوالحسن (علیه السلام ) خداوند مرا بعد از تو زنده نگذارد، سوگند به خدا علم صحیح تنها نزد شما و نزد خاندان شما است: و علوم پدرانت نزد تو می باشد.[6]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سیره چهارده معصوم اشتهاردی ، عیون اخبار الرضا، ج2.
پی نوشت ها
[1]- ره توشة ماه رمضان، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیّة، مقالة صافی، امام رضا(ع) و ولایت عهد.
[2]- اصول كافی، نشر دارالكتب اسلامی، ج 1، ص80 تا 81.
[3]- همان.
[4]- همان.
[5]- همان، ص78.
[6] صدوق، عیون اخبار الرضا، ج2، ص200 تا 202.
منابع : منتهی الآمال شیخ عباس قمی ج 2 . - انجمن گفتمان دینی