از نتايج و فروع اصلي توحيد عقيده به "بدأ" است كه قدرت بي كران و اراده تام و تمام آفريدگار را مي رساند و از مباحث مورد اختلاف شيعه و ساير فرق اسلامي است و محل ظهور نظرهاي گوناگون. ثامن الائمه(ع) در اين باب مناظره اي مفصل و مستدل با سليمان مروزي بزرگ ترين متكلم خراسان دارند كه بايد آن را از نمونه هاي بارز "جدال به احسن" - كه قرآن مجيد تعليم مي دهد- (8) شمرد. صورت كامل اين مناظره - به روايت نوفلي- در عيون الاخبار الرضا باب 13- نقل شده است.آن متكلم بزرگ! ضمن گفت و گو درباره اراده خداي الهي پنج بار حيران شده و در جواب در مي ماند.
از جمله اشتباهاتش اين است كه حرف خود را - با آن كه جوابش را شنيده و بطلانش ثابت شده- تكرار مي نمايد كه دوبار حضرت اين نكته را به او تذكر مي دهند. در اواخر بحث كه باز متناقض حرف مي زند حضرت به او "يا جاهل" خطاب مي نمايند، در عين حال همه جا، اجازه پرسش و آزادي بحث را به او مي دهند. در پايان كه اراده را با قدرت يكي مي شمرد، امام رضا(ع) نادرستي سخنش را نشان مي دهند و او در مي ماند و زبانش بسته و گفتارش گسسته مي شود. پس مأمون ناخواسته مجبور مي شود به كثرت علم و دانشوري حجت حق اعتراف كند و بگويد: اي سليمان! اين داناترين فرد از هاشميان است.
دريغ است اين بحث را به پايان بريم و اندكي از توضيحات ثامن الائمه(ع) را درباره بدأ، نقل نكنيم، پس گوييم: در آغاز بحث سليمان مروزي پس از استماع آيات راجع به بدأ باز توضيح بيشتري مي خواهند، حضرت فرمودند: اي سليمان! همانا بعضي از امور عالم نزد خداي عزوجل مشروط است،كه از آنها آنچه را بخواهد مقدم مي دارد و آنچه را بخواهد به تأخير مي اندازد و آنچه را بخواهد محو مي كند. اي سليمان! علي(ع) همواره مي گفت: علم بر دو نوع است: علمي كه خدا، فرشتگان و رسولانش مي دانند، پس آنچه خدا به فرشتگان و پيامبرانش آموخته حتماًَ واقع مي شود، و خدا خود و فرشتگان و رسولانش را (با اخبار نادرست) تكذيب نمي كند و ديگر علمي كه نزد او نهفته است و هيچ يك از آفريده هايش از آن با خبر نمي شوند، از اين علم است كه آنچه بخواهد (در مقام ظهور) مقدم مي دارد و آنچه بخواهد تأخير مي اندازد و هر چه را بخواهد محو مي كند و هر چه را بخواهد ثابت مي گرداند(تا واقع شود).
پس از شنيدن اين سخن سليمان مروزي به مأمون مي گويد: ان شاءا... بعد از اين بدأ را انكار نمي كنم و تكذيب نمي نمايم.(9)
از حاكمان عباسي آن كه بهره بيشتري از علم داشت به مجالست با علما و تشكيل مجالس علمي اظهار علاقه مي كرد، عبدا... مأمون فرزند هارون است، هر چند از اين كوشش فرهنگي بيشتر منظور سياسي داشت. به هر حال آنچه از دوران زمامداري او بر جا مانده كه مناسب اين نوشتار است و پرتويي از فروغ دانش حضرت رضا(ع) را منعكس مي كند، چند مجلس مناظره و بحث اعتقادي است كه بين آن حضرت و علماي ساير اديان و متكلمان مشهور آن زمان تشكيل داده و به تفصيل در عيون اخبار الرضا نقل شده است.
با آنكه احتجاج و مناظره در تاريخ فرهنگ بشري سابقه اي كهن دارد، چنانكه قرآن مجيد احتجاج حضرت ابراهيم(ع) را با گروهي ستاره پرست نقل مي كند،(10) و پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و اميرمؤمنان(ع) و ديگر ائمه معصومين(ع) همه با مخالفان و منكران مباحثه و محاجه داشته اند - كه خوشبختانه بسياري از آنها بر جا مانده و مضبوط است- با وجود اين بايد اين مجالس بحث آزاد و مناظره را مهم ترين و با شكوه ترين و مفيدترين مجلس مباحثه و مناظره و تبليغ اسلام شمرد كه در تاريخ اسلام مجلسي با اين چند و چون سراغ نداريم؛ زيرا اهميت اجتماعي و سياسي و ديني دو طرف مناظره، و حضور حاكمان زمان و اهل حل و عقد و علماي بزرگ در آن، و عظمت و رسميت مجلس و آثار تبليغي و ديني و سياسي مترتب بر پيروزي هر يك از دو متكلم اين اهميت و فايده را به آن ها بخشيده است كه جا دارد از ابعاد گوناگون مورد بررسي و مداقه قرار گيرد. اما آنچه اين مقال عهده دار ارائه آن است دورنمايي از شخصيت علمي و چهره معنوي ثامن الائمه(ع) است.در قديمي ترين مأخذ و كتاب - عيون اخبارالرضا- كه شرح اين مجالس علمي در حضور مأمون آمده، در جلد اول ضمن پنج باب با اين عناوين مطرح شده: باب 12: مجلس حضرت رضا(ع) با علماي اديان مختلف و متكلمان در حضور مأمون راجع به اثبات ثبوت پيامبر اسلام(ص) و توحيد، مفصل ترين و مهم ترين مجلس مناظره است و در قسمت دوم مجلس كه روي سخن با عمران صابي است، بعد از اينكه او اشكالات و سؤالات متعددي طرح مي كند و جواب كافي و مستدل مي شنود، ايمان مي آورد و شهادتين بر زبان جاري مي كند و رو به قبله به سجده مي افتد و عظمت علمي و شكوه معنوي حجت خدا بيش از پيش آشكار مي شود.
باب 13: مجلس حضرت رضا(ع) با سليمان مروزي درباره توحيد كه ذكرش گذشت و بخشي از آن نقل شد.
باب 14: مجلس ديگر علي بن موسي الرضا(ع) با دانشمندان اديان و جوابي كه به علي بن محمدبن الجهم درباره عصمت انبيا مي دهند. در اين باب و باب بعد، استدلال بر پايه قرآن كريم است.
باب 15: مجلس ديگر حضرت رضا(ع) در حضور مأمون درباره عصمت انبيا و پاسخ شبهاتي كه از بعضي آيات به ذهن مي رسد و تفسير صحيح به آن آيات
باب 23: مجلس علي بن موسي(ع) در حضور مأمون و علماي عراق و خراسان درباره فرق ميان عترت و امت با استشهاد به 12 آيه از قرآن و اين باب مربوط به بحث امامت و در فضيلت عترت پيامبر اكرم(ص) است.
در جلد دوم عيون اخبارالرضا نيز دو باب به شرح دو مجلس علمي مختصر اختصاص دارد:
باب 57: احتجاج حضرت رضا(ع)، با يحيي بن ضحاك سمرقندي در موضوع امامت در حضور مأمون. اين دو باب نيز مربوط به ويژگي هاي امام و اثبات امامت حضرت علي(ع) و فرزندان معصومش مي باشد.
در جلسه مناظره با سران اديان حضرت رضا(ع) با جاثليق رهبر و اسقف مسيحيان در باب نبوت حضرت محمد(ص) به مناظره مي نشينند و براي مجاب نمودن وي با استدلال بر انجيل به حل شبهات مطرح شده از ناحيه وي مي پردازند.
همچنين استفاده از دو شاهد غيرمسلمان كه بر متون مقدس مسيحيان احاطه دارند راه ديگري است كه امام(ع) از آن بهره جستند.
در قسمت پاياني همين مجلس شكوهمند است كه ثامن الائمه(ع) با عمران صابي، متكلم بزرگ آن زمان، بحث مي كنند. موضوع بحث در اين قسمت توحيد است. عمران صابي از موجود نخستين و آنچه آفريده مي پرسد، و جوابي حكيمانه و روشن مي شنود، به خصوص امام در نفي حاجت و تغيير و دگرگوني از آفريدگار متعال تأكيد مي فرمايند: عمران به درخواست حضرت، آزادانه شبهات و سؤالات پيچيده و دشواري را كه در ذهن دارد يك به يك مي پرسد و پاسخي روشنگر و پذيرفتني مي شنود.
در اين هنگام ظهر مي شود. امام رو به مأمون (صاحب مجلس) كرده و مي فرمايند: نماز مي خوانيم و برمي گرديم و چنين مي كنند. بعد از بازگشت از نماز حضرت رضا(ع) به جاي خود برمي گردند و مي نشينند و عمران را صدا مي زنند و مي گويند: سؤال كن. او پرسش خود را از يكتايي خدا در ذات و صفات آغاز مي كند. حضرت پاسخي مفصل، واضح و قانع كننده به او مي دهند، چنان كه رفته رفته سخن اوج مي گيرد و از ابداع مشيت و اراده و معاني آنها و ديگر مباحث الهي و حكمت متعالي گفت و گو به ميان مي آيد، و حجت حق چند بار خطاب "اعلم" (بدان) توجه او را جلب و گرانقدري مطالب او را يادآور مي شوند و اينك ترجمه آخرين جملات حضرت كه با استشهاد به آيات قرآن پايان مي پذيرد و موجب اسلام آوردن عمران و تسليم او در برابر حق مي شود.
همانا فرمان او (در سرعت اجرا) مانند بر هم خوردن چشم است يا زماني كمتر، كه خداي تعالي هر گاه چيزي را بخواهد (ايجاد كند) به آن مي گويد "باش" پس به خواست و اراده اش وجود مي يابد، از آفريده هايش چيزي به او نزديكتر از چيز ديگر نيست و چيزي دورتر از چيز ديگر نمي باشد. (نسبت او به همه مخلوقاتش مساوي است) اي عمران، فهميدي؟ عمران گفت: آري اي سرورم! فهميدم و گواهي مي دهم كه همانا محمد(ص) بنده اوست كه به راهنمايي مردم و آوردن دين حق برانگيخته شده، سپس رو به قبله به سجده افتاد و اسلام آورد راوي خبر - نوفلي- گويد: چون متكلمان سخن عمران را- كه مرد جدلي مغلوب ناشدني بود- شنيدند، ديگر هيچ يك از حضرت رضا(ع) چيزي نپرسيدند و بدين ترتيب مجلس پايان يافت.(11) در حاشيه اين مجلس با عظمت و طولاني نكات زير ياد كردني است:
1- حضرت علي بن موسي(ع) مكرر از علماي بزرگ مجلس مي خواستند هر گونه سؤال و شبهه اي را در ذهن دارند مطرح كنند كه البته پرسش هاي گوناگوني هم شد و جواب كافي و مبرهن به همه داده شد اين گونه برخورد در چنان مجلسي علم خداداد حضرتش را مي رساند.
2- امام(ع) مباحثي را مطرح فرمودند كه در حوزه زندگي او در مدينه كمتر مطرح بود و كمتر سابقه داشت، اما دانش سرشار خدادادي او چنان بود كه گويي همه عمر به اين بحث ها اشتغال داشته است.
3- مجالس مناظره و احتجاج ثامن الائمه(ع) همه نمونه بارز بحث آزاد و تبليغ صحيح و منطقي اسلام است كه امروز نمونه اي شايسته براي پيروي ماست و حركت براي رسيدن به آن شيوه اي پسنديده در بحث هاي اعتقادي و مذهبي.
4- در برابر فوايد علمي و آموزشهاي ديني كه اين مجالس داشت و آشكارا پيروزي در بحث و مزيت علمي امام(ع) را بر موافق و مخالف مي فهماند، حسادت مخالفان و كينه عالم نمايان درباري را برمي انگيخت و به صورت خيرخواهي توصيه مي كردند كه چنين بحث هايي نكنند كه معاندان را به آزار ايشان تحريك مي كند و نزد مأمون سعايت مي كنند و او هم واكنشهاي تندي نشان مي دهد.(12)آنچه بيان شد جلوه اي از حقيقت علمي امام رضا(ع) بود كه تنها بخشي از آن در اين جلسات نمود پيدا كرد.
پي نوشت ها:
1- ر.ك به مجموعه آثار دومين كنگره بين المللي امام رضا(ع)/ج ر/ص29
2و3- عيون اخبارالرضا/ باب11/ حديث 16
4- ر.ك به نهج البلاغه
5- عيون اخبارالرضا،ج 1، ص 153
6و7- همان، ص 124، خبر 17وخبر 48
8- نحل، آيه 125
9- عيون اخبارالرضا، باب 13، ص 82
10- بقره، آيه 258/ انعام، آيات 76-80
11- عيون اخبارالرضا، ج1، ص 177
12- رك به همان، باب 42، ح 2، ص 174-173
دكتر محمدمهدي ركني يزدي / قدس شماره 5238
www.EmameRaoof.com