نقطه اوج علم امامان را در وجود امام رضا علیه السلام مشاهده میکنیم تا جایی که به «عالم آل محمد» شهرت یافتند
مقدمه
با آنکه امامان معصوم علیهم السلام به معنای اصطلاحی هرگز مکتب نرفته و پای درس هیچ استادی ننشسته اند، اما با این حال به خواست و اراده ی الهی بر تمام علوم و مجهولات عالم آفرینش اطلاع و آگاهی دارند. این از آن رو است که علم آنان از اقیانوس بیکران علم الهی سرچشمه گرفته و سرشار از این فیض الهی می باشند و آن را با جان آسمانی خویش دریافت نموده اند.
درست به این دلیل است که این خاندان، در طول تاریخ بشر به عنوان آگاه ترین انسان ها شناخته شده اند و همواره مرجع مراجعه دانشمندان و اندیشمندان بوده و هستند. آنان نه تنها با علم الهی خود مشتاقان و شیفتگان علم و ایمان را مجذوب خود ساخته و به سر منزل سعادت رهنمون بودند، مخالفان خود را نیز مجاب می ساختند و با براهینی عقل پسند و استفاده از منابع مورد مقبول آنان، ایشان را به اشتباهات خود آگاه ساخته و از بیراهه به جاده حق راهنمایی می کردند. ضرورت برخورداری امامان شیعه از چنین علمی به حدی است که اندیشمندان شیعه آن را پس از تصریح به انتصاب الهی و عصمت آنان زیر بنای عقاید خود در امامت می دانند. این از آنروست که اگر امام سرآمد و از دیگران اعلم نباشد، تقدیم مفضول بر فاضل پیش میآید و آن امری قبیح و ناپسند است؛ این را از زبان عالم بزرگ شیعه شیخ مفید بشنویم که در این باره می گوید:
و اتقفت الامامیه علی ان امام الدین لایکون الا . . . عالما بجمیع علوم الدین کاملاً فی الفضل باینا من الکل بالفضل؛ شیعیان دوازده امامی همه اتفاق نظر دارند که پیشوای دین جز کسی که به تمام علوم دین آگاه بوده و در فضیلت کامل باشد و با همگان به دلیل برتریاش متفاوت باشد نخواهد بود (اوائل المقالات، شیخ مفید، ص 39).
اگر امام سرآمد و از دیگران اعلم نباشد، تقدیم مفضول بر فاضل پیش میآید که امری قبیح و ناپسند است.
امام رضا علیه السلام از جمله این امامان است که نقطه اوج علم امامان را در وجود آن حضرت مشاهده می کنیم. آن حضرت که دانش خود را از آباء و اجداد گرامش به ارث برده بود سرچشمه ای جوشان از علم و فضیلت بود که تشنگان دانش و معرفت از فیض او بهره برده و تشنگی خویش را در حل مشکلات بدو فرو می نشاندند.
زمینه بروز علم امام
در خصوص علم امام رضا علیه السلام که از علمی وافر برخوردار بود و زبانزد عام و خاص بود، تا آنجا که در میان امامان به «عالم آل محمد» معروف شد، جای این سؤال است که باید پرسید: آیا این به آن معناست که علم آن حضرت بیش از علم دیگر امامان معصوم است؟ آیا او بیش از دیگران استاد دیده و درس خوانده تر است؟
در جواب باید گفت اینکه امام رضا علیه السلام به عالم آل محمد شهرت دارد به این معنی نیست که آن حضرت بیش از دیگر امامان استاد دیده و در مقایسه با دیگر امامان نور، از علمی بیشتر برخوردار است، بلکه امامان شیعه به لحاظ داشتن علم مانند برخورداری از مقام عصمت، برابر بوده و در سطحی واحد می باشند؛ چرا که علم این خاندان علمی حضوری است نه حصولی و هر آنچه که دارند از جنس دریافتنی است نه آموختنی و در این باره میان آنان هیچ تفاوتی وجود نداشته و ندارد. اگر در میان این خاندان امامانی چون امام باقر علیه السلام، امام صادق علیه السلام و امام رضا علیه السلام توفیق مییابند تا علم خود را بروز داده و تشنگان علم و دانش را از دریای بی ساحل علم خود سیراب سازند به خاطر فرصت ها و شرایط خاص سیاسی و اجتماعی بود که برای آنان دست داد و برای دیگر امامان علیهم السلام پیش نیامد.
علم این خاندان علمی حضوری است نه حصولی و هر آنچه که دارند از جنس دریافتنی است نه آموختنی و در این باره میان آنان هیچ تفاوتی وجود نداشته و ندارد.
اگر امام باقر علیه السلام به باقرالعلوم شهرت یافت و امام صادق علیه السلام در نشر علم و تربیت شاگردان تا آنجا پیش رفت که مکتب اثنا عشری به نام زیبای آن حضرت موسوم گشت به این دلیل است که آن دو بزرگوار در یک مقطع زمانی خاصی قرار داشتند که شرایط حاکم بر آن زمان این فرصت را در اختیار آنها گذاشت تا علم خویش را بروز داده و به نشر معارف اهل بیت بپردازند؛ و آن فرصت به زمان کشمکش خاندان بنی امیه و بنی عباس بر سر حکومت و قدرت سیاسی بر می گردد. تنازع آنان بر سر تصاحب قدرت موجب شد تا از این دو امام فراموش کنند و آنان از فرصت و آزادی پیش آمده بیشترین استفاده را بکنند و به نشر دین حق و معارف اهل بیت بپردازند.
در زمان امام رضا علیه السلام نیز چند جریان رخ داد که هر کدام دلیل و بهانه ای بود تا علم امام ظهور و بروز پیدا کند و سیلاب دانش آن حضرت به سوی جامعه اسلامی سرازیر گردد.
جریان نخست، فتنه واقفیه بود؛ با آنکه سران آن فتنه از شیعیان و اصحاب امام کاظم علیه السلام بودند اما با انگیزه های مادی و دنیایی، شهادت امام کاظم علیه السلام را انکار کردند و جانشینی امام رضا علیه السلام پس از پدرش را با مشکلاتی مواجه ساختند و با القائاتی شیطانی، اذهان مردم را نسبت به امر امامت مسموم ساخته و نسبت به امامت امام رضا علیه السلام و امامان بعد از آن حضرت دچار نوعی تردید کردند.
امام رضا علیه السلام که متوجه این فتنه شده بود و جایگاه منصب الهی امامت را نسبت به امامت خود و امامان پس از خود در معرض خطر می دید در پاسخ به این القائات شیطانی به تبیین حقایق و از جمله موضوع امامت پرداخت و به تمام سؤال ها و ابهامات پاسخ داد و این به بروز علم آن امام انجامید.
در زمان امام رضا علیه السلام چند جریان رخ داد که هر کدام بهانه ای بود تا علم امام ظهور و بروز پیدا کند و سیلاب دانش آن حضرت به سوی جامعه اسلامی سرازیر گردد.
یکی دیگر از جریان هایی که در زمان امامت امام رضا علیه السلام رخ داد و به آن حضرت و شاگردان و اصحابش فرصت داد تا به نشر معارف اسلام ناب و تبیین معارف اهل بیت بپردازند پاک سازی دستگاه خلافت عباسی از لوث وجود برمکیان و هلاکت آنان توسط هارون الرشید بود. برمکیان بودند که در حکومت عباسیان نفوذ کرده و مناصب عالی حکومتی را از آن خود ساخته و همواره به سعایت و تحریک عباسیان علیه خاندان آل ابی طالب و سخت گیری نسبت به آنان می پرداختند. شیطنت و افراط گری آنان به حدی رسید که هارون در اواخر عمرش تحمل خود را از دست داد و سرانجام به تصفیه حکومت از لوث آنان پرداخت. این جریان مسرت بخش که در سال چهارم امامت امام رضا علیه السلام رخ داد به آزادی علویان و از جمله امام رضا علیه السلام انجامید.
جریان سوم که از همه موثرتر و در این باره ملموس تر است موضوع ولایتعهدی امام رضا علیه السلام است. این جریان که فرصتی طلایی بود غیر از زمان امام علی علیه السلام در طول دوران امامت امامان علیهم السلام، تنها برای امام رضا علیه السلام پیش آمد. این جریان پلی مناسب بود که ارتباط امام را با عموم مردم برقرار ساخت و تریبونی آزاد بود که به امام فرصت داد تا معارف الهی و گنجینه های اهل بیت را تبیین نماید. این جریان بلندگویی مناسب بود که سبب شد تا آن حضرت سخنان روشنگرانه خویش را به گوش همگان در اقصی نقاط کشور بزرگ اسلامی آن روزگار و حتی به گوش اندیشمندان غیر مسلمان نیز برساند. گسیل شدن جمع زیادی از دانشمندان برجسته یهود، نصاری، زرتشتی و صائبی ها به محضر امام رضا علیه السلام و شرکت در حلقه های مناظره با آن امام همه و همه از برکات این جریان بود.
ولایتعهدی موقعیت ویژه ای بود که به امام فرصت داد تا معارف الهی و گنجینه های اهل بیت را تبیین نماید.
جریان های یاد شده به ویژه موضوع ولایتعهدی امام رضا علیه السلام زمینه ظهور و بروز علم امام را فراهم آورد تا جایی که آن حضرت در میان مردم به «عالم آل محمد» معروف شدند.
آثار منسوب به امام رضا
علم وافر امام رضا علیه السلام آثار و برکات بسیار دارد، آثار و برکات مکتوب از جمله این آثارند. تاریخ نگاران برای آن حضرت، آثار مکتوب فراوان ذکر کرده اند که موارد زیر از زمره این آثار است:
1- طب الرضا یا رساله ذهبی
امام رضا علیه السلام این رساله را به سفارش مأمون درباره صحت مزاج، راهنمایی به غذا، نوشیدنی ها و دواها نوشته است. این رساله را بدین جهت ذهبیه خوانده اند که مأمون چون از آن کتاب بسیار خوشش آمده بود دستور داد تا آن را به آب طلا بنویسند.
ماجرای این کتاب چنین است که هارون بن موسی از حسن بن محمد بن جمهور نقل کرده است که گفت پدرم که در ایران ملازم امام رضا علیه السلام بود برایم نقل کرد و گفت:
گروهی از پزشکان و فلاسفه مانند یوحنا بن ماسویه و جبرئیل بن یختیشوع و صالح بن بلهمه هندی و عده ای دیگر از دانشمندان و پژوهشگران در مجلس مأمون حضور داشتند. در آن مجلس، سخن از طب و آنچه که صلاح و قوام جسم بدان وابسته است به میان آمد. مأمون و حاضران در این باره که چگونه خداوند طبایع چهارگانه، علت بیماری ها، مضار و منافع غذاها را در بدن انسان ترکیب کرده است سخن بسیار گفتند. در این اثنا مأمون به امام رضا علیه السلام رو کرد و گفت: ای ابوالحسن! درباره مطالبی که امروز در مورد آن سخن بسیار رفت و لازم است در این باره چیزهایی بدانیم، چه نظری داری؟
امام رضا علیه السلام رساله ذهبی را به سفارش مأمون درباره صحت مزاج، راهنمایی به غذا، نوشیدنی ها و دواها نوشته است.
آن حضرت فرمود: من نیز بنا بر آنچه تجربه کرده و صحت آنها را از نیاکان خود فرا گرفته ام و نیز مواردی که انسان نمی تواند نسبت به آنها بی اطلاع باشد چیزهایی می دانم. سپس امام به توضیح و شرح برخی مسائل طبی و بهداشتی پرداخت.
مأمون که سخت تحت تأثیر سخنان آن حضرت قرار گرفته بود پس از مدتی نامه ای به آن حضرت نوشت و از آن حضرت خواست درباره شناخت خوردنی ها و نوشیدنی ها، دواها، رگ زدن و حجامت، مسواک زدن و فواید حمام و نوره، و دیگر اموری که صحت بدن به آنها وابسته است از آن حضرت پرسش هایی کرد و از آن حضرت درخواست تا بر اساس تجارب و مطالبی که می داند وی را آگاه کند.
امام در اجابت خواسته مأمون، این کتاب را تدوین و برای مأمون ارسال کرد. مأمون که از آن کتاب سخت خوشش آمده بود دستور داد آن را با آب طلا بنویسند پس از آن بود که این کتاب به «رساله ذهبیه» معروف شد.
2- فقه الرضا
این کتاب در خصوص ابواب فقهی و مشتمل بر فتاوا و برخی احادیث درباره احکام فقهی است. این کتاب هر چند تا زمان مجلسی اول (محمد تقی) شهرت چندانی نداشته است اما از روزگار وی تا امروز شهرت پیدا کرد. علت اشتهار این کتاب آن بود که گروهی از مردم قم، به قصد حج به مکه رفتند. آنان کتابی قدیمی که تاریخ آن با تاریخ عصر امام رضا علیه السلام موافقت داشت به همراه خود به مکه برده بودند.
کتاب «فقه الرضا» در خصوص ابواب فقهی و مشتمل بر فتاوا و برخی احادیث درباره احکام فقهی است.
در این سفر آن کتاب را به رؤیت قاضی امیر سید حسین اصفهانی رساندند. او پس از مطالعه آن کتاب یقین کرد که آن از تألیفات امام رضا علیه السلام است و نسخه ای از روی آن تهیه کرد و پس از بازگشت به ایران آن را با خود به اصفهان آورد و به مجلسی اول نشان داد. وی نیز پس از مطالعه، صحت نسبت آن کتاب به امام رضا علیه السلام را تایید نمود. پس از وی نیز فرزندش مجلسی دوم (محمدباقر) صحت انتساب این کتاب به امام رضا علیه السلام را تایید و احادیث آن را در مجلدات گوناگون بحارالانوار پخش نمود و آن کتاب را یکی از منابع اصلی بحارالانوار قرار داد (بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج 1، ص 11) و بدین ترتیب این کتاب از آن روزگار تا به امروز معروف و مشهور گشت.
از جمله کسانی که به صحت انتساب این کتاب اعتقاد پیدا کرده است سید مهدی بحر العلوم طباطبایی در فوائد الرجالیه و میرزا حسین نوری در مستدرک الوسائل است. از اینرو روایات آن را در طی ابواب مختلف کتاب های خود بازگو کرده اند.
3- صحیفه الرضا
این کتاب شامل حدود 216 حدیث است که امام رضا علیه السلام از آباء و اجداد گرامی اش نقل کرده است و شامل موضوعاتی همچون توحید، علم، عبادت، احکام، تفسیر، فضایل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام، اخلاق و مانند آن است (امام رضا علیه السلام، محمدرضا ناجی، ص 87).
لازم به یادآوری است هر چند که این کتاب از شهرتی خاص برخوردار است و برخی نسخه های آن منتسب به ابوعلی طبرسی می باشد، اما مجلسی در مقدمات بحارالانوار آن را از زمره مراسیل دانسته است نه مسانید (بحار الانوار، ج 1، ص 30).
کتاب صحیفه الرضا شامل حدود 216 حدیث است که شامل موضوعاتی همچون توحید، علم، عبادت، احکام، تفسیر، فضایل پیامبر و اهل بیت علیهم السلام، اخلاق و مانند آن است.
4- جوامع الشریعه
این کتاب که حاوی فرایض برجسته مذهبی و مشتمل بر مسائل اصلی فقه است، گفته شده است که امام رضا علیه السلام آن را به وزیر اعظم مأمون یعنی فضل به سهل املاء فرموده است.
هر چند برخی از اعاظم شیعه مانند شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا علیه السلام (عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 129) و ابن شعبه حرانی در تحف العقول (تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص 437) انتساب این رساله به امام رضا علیه السلام را تایید کرده اند اما برخی مانند محمدجواد فضل الله به دلیل تعبیرات ناموزون و ساختار ناهماهنگ متن و نیز ناهمخوانی برخی احکام با فقه شیعه مانند وجوب قنوت در نمازهای یومیه، در انتساب این رساله به امام رضا علیه السلام تردید کرده اند (تحلیلی از زندگانی امام رضا علیه السلام، محمد جواد فضل الله، ص 1980).
لازم به یادآوری است این کتاب با نام هایی همچون «محض الاسلام» و «شرایع الدین» نیز خوانده شده است.
نتیجه
در زمان امام رضا علیه السلام چند جریان رخ داد که هر کدام زمینه ای بود تا علم امام ظهور و بروز پیدا کند. یکی از آنها فتنه واقفیه بود؛ دیگری پاک سازی دستگاه خلافت عباسی از لوث وجود برمکیان بود که به علویان از جمله امام رضا علیه السلام آزادی بیشتری داد؛ و از همه مهم تر ولایتعهدی امام رضا علیه السلام که سبب شد تا آن حضرت سخنان روشنگرانه خویش را به گوش همگان برساند. امام علیه السلام با بهره برداری از این فرصت مناسب به روشنگری و گسترش علم پرداخت تا جایی که لقب «عالم آل محمد» (علیهم السلام) به ایشان اختصاص یافت. کتاب های زیادی اکنون در دست است که به امام رضا علیه السلام منسوب است، از جمله طب الرضا علیه السلام، فقه الرضا علیه السلام ، صحیفه الرضا علیه السلام و جوامع الشریعه.
فهرست منابع
المقالات، شیخ مفید اوائل، بیروت، دار المقید، چاپ دوم، 1414 ق.
امام رضا، محمدر ضا ناجی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1378 ش.
بحار الانوار، محمد باقر مجلسی.
تحف العقول، ابن شعبه حرانی.
تحلیلی از زندگانی امام رضا علیه السلام ، محمدجواد فضل الله، ترجمه سید محمد صادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ نهم.
عیون اخبار الرضا علیه السلام.
.........................
به نقل از رضوان علم/فصلنامه فرهنگی اجتماعی ژرفای آفتاب - رضا وطن دوست