8 ماه پیش بود که عاشق امامی مهربان شده و تصمیم گرفت دین مقدس اسلام و مذهب تشیع را انتخاب کند. از وقتی نام خود را «رضا» برگزید زندگیاش دچار تحول عظیمی شد.
«آتسوشی ناکانه» جوان 27 ساله ژاپنی که در شهر «گیفو» زندگی میکند و مهندس کامپیوتر است، 7 سال پیش در سفر به ایران و بازدید از شهر مشهد مسلمان شد. او با شناخت ایران و مطالعات زیاد در مورد دین مبین اسلام با نگاهی منطقی مصمم شد به دین مبین اسلام مشرف شود.
سفر به ایران
«رضا ناکانه» جوان 27 ساله ژاپنی از نخستین سفر تفریحیاش به ایران اینگونه میگوید: در سن 17 سالگی به عنوان دانشجوی رشته زبان فارسی در دانشگاه ژاپن پذیرفته شدم. به زبان فارسی علاقهمند بودم و دو سال بعد یعنی زمانی که 19 ساله شدم تصمیم گرفتم برای دیدن مکانهای تاریخی به ایران سفر کنم. نخستین بار که به ایران آمدم به عنوان یک توریست برای تفریح سفر کردم و بعد از آن تقریباً هر سال دو یا سه مرتبه به ایران میآمدم. در سفرهایی که به شهرهای مختلف ایران داشتم بخصوص در شهر آستارا دوستان زیادی پیدا کردم. مراکز دیدنی شهرهای مختلف برایم جذاب بود و هر شهر جذابیت خاص خود را داشت، اما بهترین سفرهایم مربوط به اصفهان و مشهد میشود که خاطرات خوبی برایم به یادگار گذاشت. از نظر زیبایی این دو شهر زیبا بودند اما سفر به مشهد حسی عجیب را در درونم زنده کرد و همین سفر باعث تحول در زندگیام شد. 7 سال پیش که چشمم به حرم امام رضا(ع) افتاد دلم لرزید، با اینکه مسلمان نبودم و از هیچ دین و مذهبی پیروی نمیکردم اما دلم میخواست مسلمان شوم تا اینکه 8 ماه پیش به ایران آمدم و با دوستم به مسجدی در آستارا رفتم و در آنجا به امام جماعت گفتم میخواهم مسلمان شوم و قرار شد ابتدا با دین مبین اسلام آشنا شوم، از امام جماعت مسجد مشاوره گرفتم که باید چه کارهایی برای مسلمان شدن انجام دهم.
مسلمانان را دوست دارم
این جوان ژاپنی که تازه مسلمان شده و در قدم نخست نام رضا را برای خود برگزیده است در ادامه میگوید: اسم من به ژاپنی معنای راستگو را میدهد به همین علت همیشه به دنبال یافتن راستیها و حقایق بودم. دین مبین اسلام و مذهب شیعه را انتخاب کردم چون ایران شناس بودم و در سفرهایم به ایران با دین مبین اسلام آشنا شده و وقتی مذهب شیعه را شناختم احساس کردم دلم با دین مبین اسلام آرام میگیرد و به خاطر مهربانیها و لطفی که دوستان ایرانی در حقم داشتند بیشتر شیفته دین مبین اسلام شدم. وقتی مسلمان شدم نگاهم به زندگی تغییر کرده بود و در اطرافم میدیدم افرادی را که با رنج و درد زندگی میکنند و در زندگیشان مصیبت زیاد است البته همه انسانها به نوعی درگیر مصیبت و رنج میشوند اما دوستان مسلمانم راحتتر با این مصیبتها کنار میآمدند و این به خاطر ایمان به خدا بود. از وقتی که مسلمان شدهام تأثیر بسیار زیادی در زندگی فردی و اجتماعیام داشته است قبل از اینکه به دین مبین اسلام مشرف شوم خیلی عصبی بودم و در حل مشکلات زندگی دچار چالش میشدم، اما الان زمانی که از مسألهای ناراحت میشوم نماز میخوانم و دلم آرام میگیرد.
وی میافزاید: بزرگترین تأثیر ایمان آوردن به آرامش رسیدن دلم است. هر وقت دلم برای ایران و حرم امام رضا(ع) تنگ میشود قرآن میخوانم و چون زبان عربیام کامل نیست قرآن را به زبان ژاپنی یا ترجمه فارسیاش میخوانم. خواندن نهج البلاغه را دوست دارم و در مشکلاتم از امام رضا(ع) کمک میخواهم. تا به حال سه مرتبه برای زیارت رفتهام. زائران زیادی را میدیدم که گریه میکنند، دعا میکنند و حس نابی را تجربه میکنند. وقتی وارد حرم میشدم و زیارت میکردم از قدرت امام(ع) لذت میبردم و به همین خاطر هم نامم را بعد از مسلمان شدن به رضا تغییر دادم. امسال نخستین سالی بود که روزه برایم واجب شده بود با اینکه مشغله کاریام زیاد بود و ساعتهای طولانی سرکار بودم و نخستین تجربهام بود سعی کردم هفتهای سه روز، روزه بگیرم. اوایل روزه گرفتن برایم سخت بود اما به تدریج راحتتر شد و از اینکه روزها با زبان روزه سرکار میرفتم احساس آرامش میکردم. حس اینکه کل مسلمانان دنیا در این ماه مبارک روزه هستند خوشحالم میکرد و حس میکردم به خداوند نزدیکتر هستم.
لمس زندگی
رضا ناکانه میافزاید: علاقه خاصی به مسجد دارم در شهر توکیو چند مسجد وجود دارد. تا به الان سعی نکردهام به اجبار کسی را مسلمان کنم اما دین مبین اسلام را به همه دوستان ژاپنی ام معرفی میکنم. پدر و مادرم را با دین مبین اسلام بیشتر آشنا کردم و زمانی که آنها متوجه شدند مسلمان شدهام به من تبریک گفتند. واکنشی که خانواده نسبت به دین من نشان دادند واکنش خوبی بود و پدر و مادرم از آن روز به بعد به دین مبین اسلام احترام میگذارند، البته چند دلیل مهم برای مسلمان شدن داشتم. سه سال پیش مادرم به سختی بیمار شد و این موضوع مرا رنج میداد به همین خاطر حس کردم در سایه دین و اعتقاد قویتر با مشکلات کنار میآمدم، علت دوم تشرفم به دین مبین اسلام وضعیت کشورم بود. زلزله بزرگی همان سه سال پیش در ژاپن رخ داد، افراد زیادی از بین رفتند و نیروگاه هستهای منفجر شد به حدی این حادثه وسعت داشت که مردم دچار مشکلات اقتصادی شده بودند. از این اتفاقات ناامید شده بودم همین ناامیدی باعث شد دینی را انتخاب کنم که هیچ وقت در مشکلات ناامید نشوم.
نامهسبز
«هر بار به ایران میآیم اول به مشهد میروم تا با امام رضا(ع) دیداری تازه کنم. وقتی در ژاپن هستم دلم برای امام رضا(ع) تنگ میشود، درددلهایم را در نامهای با امام رضا(ع) در میان میگذارم و نامهای به او مینویسم.»
این جوان ژاپنی بیان میکند: هنگامیکه میخواستم برای امام رضا(ع) نامه بنویسم یاد روزهایی افتاده بودم که 7 سال پیش برای نخستین بار وارد حرم شدم، در خیابانها زمانی که چشم میچرخاندم گنبد را میدیدم آن موقع با اینکه مسلمان نبودم اما احساس آرامش میکردم و وقتی نزدیک حرم میشدم دلم آرام میگرفت. در این نامه برای امام رضا(ع) نوشتم، وقتی چراغهای حرمت را میبینم خیلی آرام میشوم چرا که این چراغها یعنی نور و مهر تو. این نورها، نور مهربانی است و هر موقع نور امام رضا(ع) را میبینم حس میکنم دلم برای او تنگ میشود. نامه را به زبان فارسی نوشتم و باور نمیکردم نامهام برگزیده شود، وقتی این خبر را شنیدم خیلی خوشحال شدم، بارها و بارها با خودم فکر میکردم اگر پرنده یا کبوتر حرم امام رضا(ع) بودم جای دیگری را برای زندگی انتخاب نمیکردم و همیشه در حرم کنار امام رضا (ع) میماندم.
وی در پایان از علاقه مندیاش به اشعار فارسی میگوید؛ در دانشگاه با حافظ و سعدی آشنا شدم، اشعار این شاعران را دوست دارم، زبان فارسی را به این دلیل انتخاب کردم چون زبان شیرینی بود و بعد از آشنایی با این زبان بود که علاقه به دین مبین اسلام هم در وجودم شکل گرفت.
گزارش منتشر شده در روزنامه ایران
منبع : http://www.shamstoos.ir/