1
علىّ بن إبراهیم قال: حدّثنى أبى عن داود بن محمّد الفهدى قال: دخل أبوسعید المکارى علی أبى الحسن الرضا علیه السلام فقال له: أبلغ من قدرک أن تدّعى ما ادّعى أبوک، فقال له الرضا علیه السلام: ما لک أطفأ الله نورک، و أدخل الفقر بیتک، أما علمت أنّ الله أوحی إلی عمران: أنّى واهب لک ذکراً، فوهب له مریم و وهب لمریم عیسی، فعیسی بن مریم من مریم، و مریم من عیسی، و مریم و عیسی شىء واحد، و أنا من أبى و أبى منّى، و أنا و أبى شىء واحد. فقال له أبو سعید: فأسئلک عن مسألة، قال: سل و لاأخالک تقبّل منّى و لست من غنمى، و لکن هاتها، فقال له: ما تقول فى رجل قال عند موته: کلّ مملوک له قدیم فهو حرّ لوجه الله؟ قال: نعم، ما کان له ستّة أشهر فهو قدیم و هو حرّ لأنّ الله یقول «و القمر قدّرناه منازل حتّی عاد کالعرجون القدیم» فما کان لستّة أشهر فهو قدیم حرّ قال: فخرج من عنده و افتقر و ذهب بصره ثمّ مات لعنه الله و لیس عنده مبیت لیلة.
یس / 39. 2- تفسیر قمّى 2/ 215.
علی بن ابراهیم، از پدرش، از داود بن محمد فهدی روایت کرده است که گفت: ابوسعید مکاری بر ابوالحسن الرضا (ع) وارد شد و (گستاخانه) گفت: آیا کار تو به جایی رسیده است که آنچه را پدرت ادعا میکرد تو هم ادعا میکنی، حضرت رضا(ع) به او فرمود: تو را چه میشود، خدا نورت را خاموش کند و فقر را به خانهات درآورد، مگر نمیدانی که خداوند به عمران وحی فرمود که من به تو پسری عطا میکنم، اما مریم را به او بخشید، و به مریم عیسی را عطا فرمود، پس عیسی بن مریم از مریم است و مریم از عیسی، مریم و عیسی علیهما السلام یک چیز هستند، من هم از پدرم هستم و پدرم از من است، و من و پدرم نیز یک چیز هستیم. ابوسعید گفت: پس از تو سؤالی میکنم، حضرت فرمود: بپرس، گرچه خیال نمیکنم از من بپذیری و تو از دوستداران من نیستی، اما بپرس، ابوسعید گفت: چه میگویی راجع به مردی که در هنگام وفاتش بگوید: همه غلامان قدیمی من در راه خدا آزادند؟ حضرت فرمود: آری، هر کدام که شش ماه از مدت مملوکیت او در خانه آن مرد گذشته باشد قدیمی است و آزاد میشود؛ چون خداوند میفرماید «و القمر قدرّناه منازل حتّی عاد کالعرجون القدیم»پس هر غلامی که شش ماه بر او گذشته باشد قدیمی است و باید آزاد گردد. راوی گوید: ابوسعید از نزد آن حضرت خارج شد، و به فقر مبتلا گشت و بیناییاش را از دست داد، و آن ملعون در حالی مرد که حتی نان شب خود را نداشت.
منبع : پایگاه بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی