الحمیرى عن البزنطى، قال: سمعت الرضا علیه السلام یقول: فى تفسیر «و اللیل إذا یغشی» قال: إنّ رجلاً من الأنصار کان لرجل فى حائطه نخلة و کان یضرّ به، فشکی ذلک إلی رسول الله صلّی الله علیه و آله، فدعاه فقال: أعطنى نخلتک بنخلة فى الجنّة فأبی، فبلغ ذلک رجلاً من الأنصار یکنّی أبا الدحداح فجاء إلی صاحب النخلة، فقال: بِعنى نخلتک بحائطى فباعه، فجاء إلی رسول الله صلّی الله علیه و آله، فقال: یا رسول الله قد اشتریت نخلة فلان، بحائطى. قال: فقال له رسول الله صلّی الله علیه و آله:
فلک بدلها نخلة فى الجنة، فأنزل الله تبارک و تعالی علی نبیّه صلّی الله علیه و آله «و ما خلق الذّکر و الاُنثی*إنّ سعیکم لشتّی*فأمّا من أعطی» یعنى النخلة «و اتّقی*و صدّق بالحسنی»بوعد رسول الله صلّی الله علیه و آله «فسنیسّره للیسری*و أمّا من بخل و استغنی*و کذّب بالحسنی*فسنیسّره للعِسری*و ما یغنى عنه ماله إذا تردّی*إنّ علینا للهدی» فقلت له: قول الله «إنّ علینا للهدی» قال: إنّ الله یهدى من یشاء و یضلّ من یشاء، فقلت له: أصلحک الله إنّ قوماً من أصحابنا یزعمون أنّ المعرفة مکتسبة، و إنّهم إذا نظروا من وجه النظر أدرکوا، فأنکر ذلک، و قال: ما لهؤلاء القوم لایکتسبون الخیر لأنفسهم؟ لیس أحد من النّاس إلّا و هو یحبّ أن یکون خیراً ممّن هو خیر منه، هؤلاء بنو هاشم، موضعهم موضعهم، و قرابتهم قرابتهم، و هم أحقّ بهذا الأمر منکم، أفترون أنّهم لاینظرون لأنفسهم، و قدعرفتم و لم یعرفوا؟ قال أبوجعفر علیه السلام: لواستطاع الناس لأحبّونا.
قرب الاسناد 355- 356، و آیات در سوره لیل / 1- 12.
حمیری از بزنطی روایت کرده است که گفت: شنیدم حضرت رضا(ع) در تفسیر «قسم به شب هنگامی که فرو پوشاند» میفرماید: مردی در بستان یکی از انصار درخت خرمایی داشت و «بر اثر رفت و آمد به آن جا» برای آن مرد انصاری ایجاد مزاحمت میکرد. انصاری از این موضوع به رسول خدا(ص) شکایت کرد. پیامبر آن مرد را خواند و فرمود: درخت خرمایت را در ازای درخت خرمایی در بهشت به من بفروش، اما آن مرد نپذیرفت. این خبر به گوش مردی از انصار به نام ابودحداح رسید، نزد صاحب نخل آمد و گفت: درخت خرمایت را به بستان من بفروش، آن مرد فروخت. ابودحداح خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول اللّه! نخل فلانی را در مقابل بستانم خریدم. رسول خدا(ص) فرمود: حالا به جای آن بستانت نخلی در بهشت از آن توست. در این هنگام خداوند تبارک و تعالی این آیات را بر پیامبرش نازل فرمود «و سوگند به آن که نر و ماده را آفریده که حاصل کوششهای شما متفاوت است. اما کسی که بخشید» یعنی درخت خرما را «و پرهیزگاری کرد. و آن بهترین را تصدیق نمود» یعنی وعده رسول خدا(ص) را «پس برای بهشت آمادهاش میکنیم. امّا آن کس که بخل و بینیازی ورزید. و آن بهترین را تکذیب کرد. او را برای دوزخ آماده میسازیم. و چون هلاکش در رسد داراییاش به حالش سودی نبخشد. و آنچه بر ماست راهنمایی است». (بزنطی گوید:) به ایشان عرض کردم: خداوند میفرماید «آنچه برماست راهنمایی است»حضرت فرمود: (یعنی) خداوند هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را بخواهد گمراه میسازد. عرض کردم: خداوند شما را به سلامت دارد. گروهی از دوستان ما معتقدند که معرفت اکتسابی است، و اگر نیک بیندیشند به این معرفت دست مییابند. حضرت آن را ردّ کرد و فرمود: پس چرا این عده برای خود خوبی کسب نمیکنند. هیچ کس نیست مگر آن که دوست دارد از آنچه هست بهتر باشد. مثلاً همین بنی هاشم، با آن جایگاه و خویشی که دارند و از شما به این امر (ولایت ما) سزاوارترند، آیا خیال میکنید که به فکر خودشان نیستند، در حالی که شما معرفت پیدا کردید و آنها نکردند؟ ابوجعفر(ع) فرموده است: اگر مردم میتوانستند (و شناخت به استطاعت بود) بی گمان همه آنها را دوست میداشتند.
منبع : پایگاه بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی