تنها جایی که تمام فصلهایش قشنگ است، همینجاست. شاید نور این خانه است که رنگ میدهد به لحظههای بیعبور، به ثانیههای متبلور. تنها به تو بستگی دارد احوال زائران این حریم که میآیند تا دلتنگیشان را با صحنهای تو در میان بگذارند و سبکبالیشان را از تو طلب کنند.
کسی نمیتواند انکار کند شکوه این شب زمستانی را، وقتی که هر زائری با شانههایی که از غربت لحظههای غریبانه سنگین است به سوی تو میآید و بلور برفهایی که بر سرش میریزد مانع نمیشود تا نگاهش را ندوزد به گنبد همیشه طلاییات. تردید بر دلش نمیافتد، سرما در جانش رسوخ نمیکند. میایستد، همچون همیشه، ناگفتههایش را میرساند به تو، برای وعدهی زیارتی دیگر دعا میکند و در حالی با تو وداع میگوید که زمستان جانش را ترک گفته و بهار جایاش را گرفته است.
متن : نعیمه بخشی
عکس : محمد جواد مشهدی