برخی از روایات, به ور عموم و بعضی دیگر در دوره غیبت, شیعیان را به تقیّه دعوت می کنند.
امام رضا(ع) می فرماید:
(لا دین لمن لاورع له ولاایمان لمن لاتقیّه له وان اکرمکم عنداللّه اعلمکم بالتّقیة, قیل یابن رسول اللّه, الی متی, قال: الی قیام القائم فمن ترک التّقیة قبل خروج قائمنا فلیس منّا1
کسی که از گناهان پرهیز ندارد, دین ندارد. همچنین کسی که از تقیّه استفاده نمی کند, ایمان ندارد. گرامی ترین شما در نزد خداوند, داناترین شما به تقیّه است.
گفته شد: ای پسر رسول خدا(ص)! تقیّه تا چه زمانی لازم است؟ فرمود: تا قیام قائم. هر آن که پیش از خروج قائم ما, تقیّه را ترک کند, از مانیست.
روایت دیگری نیز مفضّل از امام صادق(ع) نقل کرده است و در آن روایت نیز امام(ع) رفع تقیّه را بستگی به قیام قائم(ع) می داند2.
با استناد به این روایات, گفته شده است که دخالت در سیاست و مخالفت با حکومتهای ستم پیشه خلاف تقیّه است; بنابراین, جایز نیست3
در این که در مبارزه با دشمن لازم است از تقیه و اصول مخفی کاری استفاده کرد, تردیدی نیست و امّا به نام تقیّه, مسؤولیتهای اجتماعی را کنار گذاشتن و تا ظهور امام زمان(ع) در سنگر تقیه ماندن, چیزی نیست که اسلام آن را تأیید کند.
اسلام, اجازه داده در جایی که جان و یا مال و یا ناموس انسان در خطر است و اظهار حق, هیچ گونه نتیجه ای ندارد از آن, تا آماده شدن شرایط خودداری کند و وظیفه خود را پنهانی انجام دهد.
بنابراین تقیّه گاه لازم است; زیرا باعث حفظ جان و یا حفظ دین است و اما گاهی تقیه و سکوت, باعث نابودی دین و انحراف جامعه اسلامی است. این جا, جای سکوت نیست, جای امر به معروف و نهی از منکر و ایثار و فداکاری و شهادت در راه دین است. در این جا, دیگر تقیّه حرام است. از این روی, امام خمینی, در سالها 42 و 43 فریاد زد:
(والله گنه کار است کسی که سکوت کند.)
بنابراین روایات تقیه در صدد بازداشتن از جهاد, یا امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم نیستند, بلکه به انسان مسلمان گوشزد می فرمایند: در حالی که به وظایف خود عمل می کند, در صورت امکان, جان و مال خود و دیگر مسلمانان را حفظ کند. در روایات آمده:
(التقیّة جنّةُ المؤمن) و(التقیة ترس المؤمن4
تقیه زره و سپر مؤمن است.
روشن است که از زره و سپر در میدان جنگ استفاده می شود, نه در خانه های در بسته چنانکه برخی از به اصطلاح منتظران مهدی(ع) بر این باور بودند و تا آن جا به (تقیه) ای که خود تفسیر می کردند, پایبندی نشان می دادند که موافقت زبانی با حکومتهای ستم را جایز می دانستند5.
امام صادق(ع), خطاب به ابو حمزه ثمالی, در رابطه با معنای تحریف شده (تقیّه), که چیزی جز فرار از مسؤولیت و رفاه طلبی نیست, می فرماید:
(… وایم اللّه لودعیتم لتنصرونا لقلتم لانفعل انما نتّقی, ولکانت التّقیة احبّ الیکم من آبائکم وامهاتکم, ولو قدقام القائم ما احتاج الی مسائلتکم عن ذلک ولا قام کثیر منکم من اهل النّفاق حدّ اللّه.6)
به خداسوگند, اگر ما شما را به یاری خود علیه حکومتهای ستم فرا خوانیم, ردّ می کنید و به تقیّه, تمسک می جویید. تقیّه در نزد شما, از پدران و مادرانتان دوست داشتنی تر است. اگر قائم, قیام کند, نیاز به پرسش از شما ندارد و درباره بسیاری از شما که نفاق پیشه کرده اید حدّ الهی را جاری خواهد کرد.
امام(ع), هشدار می دهد که این گونه از تقیه برداشت کردن نشانه نفاق است و هنگامیکه حضرت مهدی(ع) ظهور کند, با این که این عدّه ادّعای شیعه بودن را دارند, به عنوان منافق با آنان برخورد خواهد کرد.
1.(وسائل الشیعه), ج11/466.
2 . (همان مدرک), 467.
3 . (در شناخت حزب قاعدین زمان) /134, به نقل از (انتظار بذر انقلاب) حسین تاجری/ 114, 117.
4 . (وسائل الشیعه), ج11/461, 465.
5 . (در شناخت حزب قاعدین زمان), 133, 136.
6 . (وسائل الشیعه), ج11/483.