گرچه این شهر از کلاغ پر است، کفترانی سفید هم دارد
این شلوغیّ درب راه آهن، خوف دارد، نوید هم دارد
دست بعضی بلیط های عجیب، دست بعضی بلیط مشهد تو
چهره های «مسافرین عزیز»! کهنه دارد، جدید هم دارد
میرود در قطار، در کوپه، زائرت سر به شیشه بگذارد
زندگی های سخت این مردم، قفل دارد، کلید هم دارد
توی گوشش گذاشت هندزفری، رفت روی تراک «ای حرمت...»
با خودش گفت: بـــعـــله! تکنولوژی، خوب دارد، پلید هم دارد
...پا شد از خواب،شیشه های قطار، جاده ای رو به سمت گنبد
بود یادش آمد چقدر بد بوده، ترس دارد، امید هم دارد
گوشۀ صحن قدس رفت و نشست، رفت در فکر، با خودش در دل
گفت یعنی امام این همه صحن، زائر ناامید هم دارد؟
ولی از انتهاش میترسم، میشود کربلایی ام بکنی؟
توی کارش جناب عزرائیل، مرده دارد، شهید هم دارد...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ایها الامام الرئوف