راوی : آیت الله حائری تهرانی
در سال های اول انقلاب ایام نوروز با عده ای از بزرگان کشوری از جمله وزیر کشور آن زمان آقای بشارتی و حجت الاسلام ری شهری و عده ی زیاد دیگری در یک هواپیما برای زیارت عازم مشهد شدیم. وقتی که به فرودگاه هاشمی نژاد مشهد رسیدیم، انتظار این بود که هواپیما فرود آید تا ما روانه ی حرم شویم.
اما فرود هواپیما طولانی و کم کم حرفُ حدیث زیاد شد، از طرف خدمه ی پرواز اطلاع دادند که چرخ های هواپیما برای فرود باز نمی شود. برج مراقبت اوضاع را خطرناک دانسته بود. که در صورت فرود با همان وضعیت، هواپیما آتش خواهد گرفت و تمام امکانات آتش نشانی به حال آماده باش در آمدند. قلب ها به طپش افتاده، نفس ها در سینه ها حبس شده بود. در آن حالت ناامیدی من از جا برخاستم و گفتم نگران نباشید ما همه زوار حضرت رضا علیه السلام هستیم، بیایید در این حالت بحرانی به آن بزرگوار، امام رئوف، خالصانه متوسل شویم، با این گفته ی من صدای توسل و تضرع و التجاء بلند شد و در یک چشم به هم زدن از طرف خلبان اعلام شد که خطر رفع شد. چرخ ها باز و هواپیما بدون هیچ گونه خطری سالم فرود آمد.
منبع : کتاب ذره و آفتاب، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی