
حضرت رضا علیه السلام در جوانی چنان از فضیلت و دانش برخوردار بود که مرجع مردم بود و حضرت کاظم علیه السلام مردم را به ایشان ارجاع می داد و می فرمود: نوشته ی پسرم، نوشته ی من است، سخنش سخن من و فرستاده ی او فرستاده ی من است، هرچه بگوید همان حق است.[1]
روزی شخصی به حضرت کاظم علیه السلام عرض کرد: سؤالی دارم. حضرت فرمود: از امام خود بپرس. پرسید: منظور شما کیست؟ من به جز شما امامی نمی شناسم! حضرت فرمود: او پسرم علی است، من کنیه خودم – ابوالحسن - را به او بخشیده ام.[2]
ابن حجر از علمای عامه گوید: «کان یفتی فی مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و هو ابن نیف و عشرین سنة»[3] یعنی حضرت رضا علیه السلام در حالی که بیست و چند سال بیشتر نداشت در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فتوا می داد.
ذهبی یکی دیگر از علمای عامه گوید: حضرت رضا علیه السلام در ایام مالک بن انس یکی از فقهای اربعه اهل سنت - در حالی که جوان بود فتوا می داد.[4]
منبع: کتاب حکایت آفتاب، سید محمد نجفی یزدی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی
1- اصول کافی، 1/312؛ عیون اخبارالرضا علیه السلام، 1/13؛ الارشاد 2/250.
2- الغیبة شیخ طوسی، ص29 ر.ک: بحار، ج49، ص25.
3- تهذیب التهذیب، 7/339.
4- سیر اعلام النبلاء، 9/388