هنگامی که امام رضا علیه السلام به دعوت اجباری مأمون، از مدینه به سمت خراسان حرکت کردند، هیچ کس گمان نمی کرد که این سفر سرآغاز یک جریان فرهنگی نوین در عصر خلافت عباسیان شود و زمینه فروپاشی شوکت و قدرت آنها و تقویت جایگاه اجتماعی شیعیان را فراهم کند. امام رضا علیه السلام در این سفر از ابتدا تا انتها با شیوه ای هوشمندانه به گونه ای عمل کردند که نه تنها خواسته های مأمون در مسیر سفر محقق نشد، بلکه بر خلاف آنچه او در سر می پروراند، زمینه گرایش بیشتر مردم به این امام همام و آشنایی آنها با افکار ایشان به عنوان امام شیعیان بیش از پیش فراهم شد.
امام رضا علیه السلام هنگام حرکت از مدینه، هیچ کدام از اهل و عیال و خانواده خود را با خود همراه نکردند و به تنهایی با کاروان مأموران حکومتی به راه افتادند. از آنجا که عامه مردم از نیات پلید مأمون آگاهی نداشتند و نمی دانستند که او امام را به اجبار و اکراه به خراسان می برد، امام در هنگام حرکت، از خانواده شان خواستند که برای ایشان گریه کنند، زیرا ایشان مسافری هستند که باز نمی گردند و امیدی به بازگشت شان نیست.
... در مسیر انتخاب شده، هر کدام از مردم که از آمدن امام رضا علیه السلام و سفر ایشان با خبر می شدند، به استقبال ایشان می آمدند و گرد حضرت جمع شده و از ایشان بهره مند می شدند. سیره امام در این سفر به گونه ای بود که حتی انسان سنگدلی همچون رجاء بن ضحاک را نیز تحت تأثیر قرار داده بود. |
انتخاب مسیر حرکت به دست امام نبود و مأموران موظف بودند امام را از مسیری خلوت و یا با گرایشات اهل سنت به مقصد برسانند، اما شیوه مدیریت فضای فرهنگی و بُرد رسانه ای این سفر توسط امام، از فرصت اندک به وجود آمده نیز، بهترین بهره را به بار آورد. رجاء بن ضحاک، مأمور خلیفه به دستور او امام را از مسیری حرکت داد که به تعبیر خودش فتنه ای به راه نیندازد، اما در مسیر انتخاب شده، هرکدام از مردم که از آمدن امام رضا علیه السلام و سفر ایشان با خبر می شدند، به استقبال ایشان می آمدند و گرد حضرت جمع شده و از ایشان بهره مند می شدند. سیره امام در این سفر به گونه ای بود که حتی انسان سنگدلی همچون رجاء بن ضحاک را نیز تحت تأثیر قرار داده بود. او در پاسخ به سؤال مأمون درباره چگونگی سفر و حالات امام رضا علیه السلام، به تعریف از ایشان می پردازد و می گوید: باتقواتر از او روی زمین نیست. او یا در حال نماز بود یا در حال تلاوت قرآن و یا مردم را موعظه می کرد. مردمی که از جاهای مختلف می آمدند و سؤالات فقهی و اعتقادی شان را از ایشان می پرسیدند و ایشان به آنها پاسخ می داد. .[1]
اوج هنر امام در مدیریت فضای به وجود آمده را می توان در مسیر نیشابور به مرو جستجو کرد. آنجا که امام با عده ای از محدثان شیعه و سنی که عدد آنها را دوازده هزار نفر ذکر کرده اند، مواجه شدند که از امام تقاضای حدیثی را فرمودند و امام نیز حدیثی را که مورد قبول همه فرق اسلامی باشد، برای آنها نقل کردند. امام در این حدیث، زیرکانه در جایگاه راوی قرار گرفتند و حدیثی قدسی را از زبان پیامبر و امامان پس از ایشان، نقل کردند تا هم شیعه و هم سنی هر دو آن را بپذیرند. اما حدیث، حدیثی بود که مؤید ولایت او و پدرانش بود و این زیرکی امام و موقعیت شناسی ایشان در انتخاب محتوای پیام را می رساند. اگر امام پیامی متناسب تر از این در آن لحظه سراغ داشتند، بی شک آن را به کسانی که در آن محفل جمع شده بودند، ارائه می دادند. حدیث سلسلةالذهب از این جهت اهمیت دارد که امامت و ولایت امام رضا علیه السلام و پدرانشان را تا پیامبر صلی الله علیه و آله، از زبان خدا و پیامبر اثبات می کند. حضرت در آن روایت، ورود به حصن حصین الهی را منوط به قبول و اعتقاد به عبارت «لا اله الا الله» دانستند و سپس در ادامه فرمودند: «شرط ورود، قبول ولایت من است.».[2] اگر کسی ولایت و امامت امام رضا علیه السلام را قبول کند، باید به تبع ایشان قائل به ولایت و امامت هفت امام قبل از ایشان نیز باشد؛ در نتیجه، پذیرش امامت امام رضا علیه السلام به معنای پذیرش ولایت تمام امامان معصوم علیهم السلام است. دلیل اینکه می گوییم تمام امامان معصوم، این است که خود ایشان امام جواد علیه السلام را به عنوان جانشین و امام بعد از خود معرفی نمودند و هرکدام از امامان پس از ایشان، امام بعد از خود را نیز معرفی کرده است؛ در نتیجه پذیرش ولایت ایشان، به معنای پذیرش ولایت تمام امامان است.
اوج هنر امام در مدیریت فضای به وجود آمده را می توان در مسیر نیشابور به مرو جستجو کرد. آنجا که امام با عده ای از محدثان شیعه و سنی که عدد آنها را دوازده هزار نفر ذکر کرده اند، مواجه شدند که از امام تقاضای حدیثی را فرمودند و امام نیز حدیثی را که مورد قبول همه فرق اسلامی باشد، برای آنها نقل کردند. |
امام رضا علیه السلام با بیان حدیثی ارزشمند همچون سلسلةالذهب، آن هم در موقعیتی که مناسب این حدیث بود، رسالت الهی خود را به بهترین وجه و با مدیریت فضای فرهنگی به وجود آمده، انجام دادند.
توجه به امر مدیریت فرهنگی و الگو گرفتن از سیره امامانی همچون امام رضا علیه السلام، می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات فرهنگی موجود باشد.
--------------------------------------------------------------------------
حسین ادبی، مدرس حوزه علمیه
1. عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج2، ص 181 و 182.
2. همان، ج2، ص 135.