
تمزیق و پراکنده شدن از عذاب های الهی قوم سبا است؛ ولی (این ناسپاس مردم) گفتند: «پروردگارا! میان سفرهای ما دوری بیفکن (و به این طریق) آنها به خویشتن ستم کردند و ما آنها را اخبار و داستانی (برای دیگران) قرار دادیم و جمعیت شان را متلاشی ساختیم.»[2](سبا: 19)
تمزیق از ریشه مزق است به معنای سخت دریدن و پراکنده کردن است. |
قوم سبا به خاطر ثروتمند شدن و غرق در نعمت فراوان موجب غرور آنها شد که از خدا تقاضاهای عجیبی کردند. از جمله تقاضاهای آنها اینکه از خداوند تقاضا کردند که در میان سفرهای آنها فاصله افکند، "گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما دوری بیفکن" تا بینوایان نتوانند دوش به دوش اغنیاء سفر کنند! منظورشان این بود که در میان این قریه های آباد فاصله ای بیفتد و بیابان های خشکی پیدا شود. گویی سفر از افتخارات آنها و نشانه قدرت و ثروت بود و می بایست این امتیاز و برتری همیشه برای آنان ثبت شود. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 18، ص 65) چنان سرزمین آنها ویران گشت که توانایی اقامت از آنان سلب شد، و برای ادامه زندگی مجبور شدند هر گروهی به سویی روی آورند، و مانند برگهای خزان که بر سینه تند باد قرار گرفته هر کدام به گوشه ای پرتاب شدند، آن چنان که پراکندگی آنها به صورت "ضرب المثل" در آمد که هرگاه می خواستند بگویند فلان جمعیت سخت متلاشی شدند می گفتند" تفرقوا ایادی سبا"! (همانند قوم سبا و نعمت های آنها پراکنده شده اند!) ( همان)
احسان و نیکی فقط جنبه قلبی ندارد، بلکه در عمل نیز باید نمودار باشد. |
محبت با اهل بیت (علیهم السلام) ایمان، و دشمنی با آنها کفر است. |
----------------------------------------------------------------------------------------------------