انسان موجودی مدنی بالطبع است، از تنهایی گریزان و گرایش به سوی جمع و اجتماع دارد. انسان بر حسب فطرت خود ناگزیر است با دیگران رابطه و تعامل داشته باشد و به تنهایی قادر نیست در مقابل انواع سختیها و مشكلات بایستد و نیازهای خود را برطرف سازد. هرچه پیوند و تعامل انسانها با یكدیگر نزدیكتر و استوارتر و اتحاد و همدلی آنها بیشتر باشد، به همان اندازه در دستیابی به سعادت و كمال و خودشكوفایی در عرصههای مختلف زندگی موفقتر خواهند بود.
اساس آفرینش بر دوستی و محبت است به همین جهت دین مبین اسلام همگان را به گسترش دوستی و محبت نسبت به یكدیگر دعوت میكند تا زمینهی رشد و ترقی علمی و اخلاقی انسانها فراهم گردد؛ زیرا انسان با معاشرت براساس دوستی، از خرد و دانش دیگران بهره میگیرد و دادههای عقلی دیگران را در زندگی خویش پدید میآورد.
ارسطو میگوید:
«انسان در هر حال محتاج به دوستان میباشد تا در حال خوشی و نعمت ندیم و مونس او باشند و در حال سختی و گرفتاری وی را كمك نمایند. به جان خودم، كه هم افراد غنی و توانا محتاج به دوستانی هستند كه او را یاری و كمك كنند و هم فقیر به دوستانی نیازمند است كه وی را دستگیری نمایند. بایستی به اطفال بیاموزید كه احدی قدرت ندارد بدون دوست و رفیق زندگی نماید، اگر چه مالك تمام دنیا باشد و كسی كه امر محبت را كوچك میشمارد، خود كوچك است كه گمان میكند بدون دوست كار او انجام میگیرد. به نظر من قدر دوست واقعی، بالاتر از تمام گنجهای قارون و ذخیرههای سلاطین و اشیاء نفیس از جواهرات و آنچه بر روی زمین قرار دارد است.»(1)
دانشمند نامدار اجتماعی«لردافبری» در كتابش به نام«سعادت و صلح» گفته است: به دست آوردن دوست راستین كار ساده و آسانی نیست و كسی كه این امر برایش میسر شده، باید بداند به گنج پرارزشی دست یافته كه باید به نحو خوب و شایستهای از آن بهره گیرد.(2)
نهى شدید امام رضا(ع) از همنشینى با افراد منحرف
عَنِ الجَعفَرِىِّ، قال: سَمِعتُ اَبَاالحَسَنِ(ع)یَقَولُ: مالى رَاَیتُكَ عِندَ عَبدَالرَّحمنِ بنِ یَعقُوبَ؟ فَقالَ: اِنَّهُ خالى، فَقالَ: اِنَّهُ یَقُولُ فِى اللهِ قَولاً عَظیماً، یَصِفُ اللهَ وَ لایُوصَفُ، فَاِمّا جَلَستَ مَعَهُ وَتَرَكتَنا وَاِمّا جَلَستَ مَعَنا وَتَرَكتَهُ؟ فَقُلتُ: هُوَ یَقُولُ، ماشاءَ، اَىُّ شَىءٍ عَلَىَّ مِنهُ اِذا لَم اَقُل مایَقوُلُ؟ فَقالَ اَبُوالحَسَنِ(ع) اَما تَخافُ اَن تَنزِلَ بِه نَقمَةٌ فَتُصیبَكُم جَمیعًا اَما عَلِمتَ بِالَّذى كانَ مِن اَصحابِ موُسى(ع) وَكانَ اَبُوهُ مِن اَصحابِ فِرعُونَ فَلَمّا لَحِقَت خَیلُ فِرعَونَ مُوسى تَخَلَّفَ عَنهُ لِیَعِظَ اَباهُ فَیُلحِقَهُ بِموُسى فَمَضى اَبُوهُ وَهُوَ یُراغِمُهُ حَتّى بَلَغا طَرَفًا مِنَ البَحرِ فَغَرِقا جَمیعًا فَاُتِىَ مُوسىَ(ع) الخَبَرُ، فَقالَ: هُوَ فى رَحمَةِ اللهِ وَلكِنَّ النَّقمَةَ اِذا نَزَلتُ لَم یَكُن لَها عَمَّن قارَبَ المُذنِبَ دِفاعٌ؛(3)
«ابوهاشم جعفرى» یكى از شاگردان امام رضا(ع) گوید: از امام رضا(ع) شنیدم كه به من فرمود: چرا تو را مىبینم كه با «عبدالرحمن بن یعقوب» همنشینى مىكنى؟ جعفرى گوید: عرض كردم، او دایىِ من است. امام(ع) فرمود: او دربارهی ذات پاك خدا مطالب نامناسبى مىگوید كه ساحت پاك خدا از آن منزه است. خدا را (به صورت اجسام و اوصاف آن وصف مىكند) در حالى كه خدا قابل توصیف نیست پس یا با او همنشین باش و ما را ترك كن و یا با ما همنشین باش و از او دورى كن. ابوهاشم گوید: عرض كردم، او هر عقیده اى دارد و هر چه مىگوید، بر من چه زیانى دارد با اینكه من بر عقیدهی حق خود استوار هستم و از عقیدهی او دورى مىكنم. امام رضا(ع) فرمود:
آیا نمىترسى كه بلایى به او برسد و تو نیز به بلاى او بسوزى؟! آیا به این داستان آگاهى ندارى كه شخصى از یاران حضرت موسى(ع) بود، ولى پدرش از یاران فرعون بود، هنگامى كه سپاه فرعون به سپاه موسی(ع) رسید، او نزد پدر رفت تا او را موعظه كند و به سپاه موسى(ع) ملحق سازد، ولى پدر سخن او را رد مىكرد و همچنان باهم ستیز مىكردند تا اینكه هر دو به كنارى از دریا رسیدند، ناگاه بلاى غرق شدن فرعونیان فرا رسید و آن پسر نیز همراه پدر غرق شد. وقتى كه این خبر به موسى(ع) رسید، موسى(ع) فرمود: او در رحمت خداست ولى چون عذاب فرود آید، از آن كس كه نزدیك گنهكار است، دفاعى نشود.
نیز: اگر دوست داری كه نعمت زندگی بر تو همیشه باقی بماند و جوانمردی تو كامل گردد و زندگیت رونق یابد، هرگز افراد پست و فرومایه را در كار خود شریك نكن؛ زیرا اگر امانتی در اختیار آنان بگذاری بر تو خیانت میكنند.(4)
ابراز محبت و دوستی به دیگران نیمی از خردمندی است.
نیز: وقتی مشكلی و مانعی برایت به وجود میآید، با اشخاص عاقل و خردمند دوست، رفیق و همصحبت شو؛ زیرا اگر كرم و بزرگواری او را نپسندیدی، حداقل از عقل و خرد او بهرهمند میشوی.(6)
مُجالَسَةُ الاَشرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالاَخیارِ؛ همنشینی با بدكاران، باعث بدبینی نسبت به خوبان میشود.(7)
اهمیت معاشرت در كلام امام هشتم(ع)
حدود همنشینى
سَمِعَتُ عَلِىِّبنَ مُوسَى الرِّضا(ع) یَقُولُ: سَمِعتُ اَبى یَقُولُ: سَمِعتُ جَعفَر الصّادِقِ(ع) یَقُولُ: مَوَدَّةُ یَومٍ قَرابَةٌ، مَوَدَّةُ شَهرٍ صِلَةً، وَمَوَدَّةُ سَنَةٍ رَحِمٌ ماسَّةٌ مَن قَطَعَها، قَطَعَهُ اللهِ؛(8)
امام هشتم(ع) فرمود: از پدرم شنیدم كه از پدر خود این حدیث را نقل مىكرد: دوستى یك روزه قرابت است.(اگر با كسى به مدت یك روز پیوند دوستانه برقرار شود، این خود نوعى قرابت محسوب مىشود) و دوستى یك ماهه «صله و پیوند» است و دوستى یك ساله «رحم» است كه نمىتوان آن را قطع كرد و هر كه قطع كند، خدا از او مىبرد و پیوند خود را با او قطع مىكند.
مَوَدَّةُ عِشرینِ سَنَةً قَرابَةٌ؛ به سبب بیست سال دوستی پایدار و با صداقت میان دو نفر- به دور از غل و غش، نفاق و دورویی- مودت و خویشاوندی به وجود میآید.(9)
لزوم نیاز به دوستى
امام رضا(ع) فرمود:
وَ ساعَةٌ لِمُعاشَرَةِ الاِخوانِ الثِّقاتِ، وَالذّینَ یُعَرِّفُونَكُم عُیُوبَكُم وَ یُخلِصُونَ لَكُم فِى الباطِنِ؛
سقراط گفته است:از چیزهایی كه بیانگر مراتب خرد دوست تو و حسن اندرز اوست این است كه تو را به عیبهایت آگاه كند و آنها را از تو دور سازد، و به نیكیها تو را موعظه كند و خود او با به كار بستن آنها از تو پند گیرد و از بدیها تو را منع كند و خود از ارتكاب آنها باز ایستد.(11)
رَاسُ العَقلِ بَعدَ الایمانِ بِاللّهِ اَلتَّوَدُّدُ اِلَی النّاسِ وَاصطِناعُ الخَیرِ اِلی كُلِّ بَرٍّ وَ فاجِرٍ؛
عاقلانهترین عمل بعد از ایمان به خداوند، محبت و دوستی با مردم و خیر رساندن به هر فرد نیك و بد است.(12)
كَثرَةُ المُحِبّینُ مِنَ السَّعادةِ؛ داشتن دوستان بسیار خوب، از سعادت زندگی است.(13)
سُئِلَ الإمامُ الرِّضا(ع): عَن عَیش الدُّنیا؟ فَقالَ(ع): سَعَةُ المَنزِلِ وَ كَثرَةُ المُحِبّینَ؛ از حضرت رضا(ع) درباره آسایش زندگی در دنیا سۆال شد، فرمود: وسعت منزل و زیادی دوستان.(14)
با شكل گیری رابطه و پیوند بین افراد و ایجاد دوستی، ضمن ایجاد محبت و امنیت و منزلت، موجب استقلال و هویت بخشی و ساختن آینده بین دو طرف میشود.
شرایط همنشینى
قَد سُئِلَ عَن حَقِّ المۆمن عَلَى المُومِنِ: اِنَّ مِن حَقِّ المۆمن عَلَى المۆمن اَلمَوَدَّةَ فى صَدرِه، وَ المُواساةَ فى مالِه...؛
از امام هشتم(ع) سۆال شد حق مۆمن بر مۆمن چیست؟حضرت فرمود: بدون تردید حق مۆمن بر مۆمن، آن است كه او را قلباً دوست بدارد و از نظر مالى به وى مواسات (كمك) نماید.(15)
اَجمِل مُعاشَرَتَكَ مَعَ الصَّغیرِ و الكَبیرِ؛ لازم است با كوچك و بزرگ نیكو و مۆدب معاشرت نمایی.(16)
تَزاوَرُوا تَحـابـُّوا و تَصـافَحُـوا و لا تَحـاشَمـُوا؛ به دیدن یكدیگر روید تا یكدیگر را دوست داشته باشید و دست یكدیگر را بفشارید و همدیگر را خشمگین و عصبانی نكنید.(17)
جُبِلَتِ القُلوُبُ عَلی حَبَّ مَن أحسَنَ إلَیها وَ بُغضِ مَن أساءَ إلَیها؛ دلها این گونه آفریده شدهاند كه چون كسی به آنها خوبی كند، او را دوست دارند و اگر به آنها بدی كند از وی متنفرند.(18)
امام رضا(ع) به روایت پیامبر(ص): لاتَزالُ اُمَّتی بِخَیرٍ ماتحابُّوا وَ تهادوا... ؛ همواره امتم خوشبخت است، تا هنگامی كه با یكدیگر دوستی بورزند و به یكدیگر هدیه بدهند ... .(19)
ابن مسكویه دانشمند شهیر اسلامی و استاد بوعلی میگوید:
رُوِىَ اَنَّهُ سُئِلَ العالِمُ(ع) عَنِ الرَّجُلِ یُصبحُ مَغمُوماً لا یَدرى سَبَبَ غَمَّه؟
فَقالَ: اِذا اَصابَهُ ذلِكَ فَلیَعلَم اَنَّ اَخاهُ مَغمُومٌ وَكَذلِكَ اِذا اَصبَحَ فَرحانَ لِغَیرِ سَبَبٍ یُوجِبُ الفَرَحَ، فَبِاللهِ نَستَعینُ عَلى حُقُوقِ الاِخوانِ.
روایت شده كه از امام هشتم(ع) سۆال شد سبب چیست، گاه شخصى در حالت غم فرو مىرود، در حالى كه خود سبب آن را نمىداند؟ حضرت فرمود: هرگاه غم و غصه (به طور ناخودآگاه) به كسى دست دهد، پس باید بداند برادر دینىاش غمناك است. همچنین است هرگاه آدمى بىجهت حالت سرور و انبساط به او دست دهد، (این سرور سبب شادمانى برادر دینىاش مىشود وناخودگاه او را مسرور مىكند) پس از خداوند متعال مىخواهیم كه ما را در انجام حقوق برادران دینى كمك نماید.(21)
دوست واقعی و راستین كسی است كه در همهی شرایط و احوال در كنار دوست خود باشد و در شادی و غم او سهیم بماند و در سختی و رفاه او مشاركت داشته باشد.
احمد بن حسین كاتب ابی الفیاض روایت كرده كه در مجلس علی بن موسی الرضا(ع) حضور داشتم، مردی از دوستش شكایت كرد. امام رضا(ع) این ابیات را قرائت نمود:
اعذر اخاك علی ذنوبه و استر و غط علی عیوبه
واصبر علی بهت السفیه و للزمان علی خطوبه
ودع الجواب تفضلا و كل الظلوم الی حسیبه
دوستش را به گناهانش معذور بدار و بر عیبهایش پرده بكش.
بر بهتان نابخردان شكیبا باش، همچنین در برابر زمانه و حوادث آن.
از راه بخشش؛ از دادن پاسخ خودداری كن؛ و ستمكار را به كسی كه حسابگر اوست واگذار.(22)
دوستى نسنجیده
اَلاِستِرسالُ بِالاُنسِ یُذهِبُ المَهابَةَ؛ دامنه دادن انس با دیگران(یا انس گرفتن حساب نشده و بدون كنترل با مردم) مهابت و شخصیت آدمى را از بین مىبرد.(23)
عَنِ الرِّضا(ع) عَن اَبیهِ قالَ: قالَ لُقمانُ لِاَبنِهِ: یا بُنَىَّ! ِاتَّخِذ اَلفَ صَدیقٍ وَ الاَلفُ قَلیلٍ وَ لاتَتَّخِذ عَدُوًّا واحِدًا، وَ الواحِدُ كَثیرٌ.
امام رضا(ع) به نقل از پدر بزرگوارش فرمود: لقمان حكیم(ع) به فرزندش فرمود: اى پسر! هزار دوست بگیر در حالى كه هزار دوست كم است و یك دشمن مگیر كه یك دشمن بسیار است.(24)
ارزش دوستى در راه خدا
مَنِ استَفادَ اَخًا فِى اللهِ، فَقَدِ اسَتفادَ بَیتًا فِى الجَنَّةِ.
هر كس در راه رضاى خدا از یك برادر دینى بهره برد، در حقیقت جایگاهى را در بهشت استفاده كرده است.(25)
مَن لَم یَقدِر اَن یَزوُرنا فَلیَزُر صالِحى مَوالینا یَكتُب لَهُ ثَوابَ زِیارَتِنا، وَ مَن لَم یَقدِر عَلى صِلَتِنا فَلیَصِل صالِحى مَوالینا یَكتُب لَهُ ثَوابَ صِلَتِنا.
كسى كه نمىتواند به زیارت ما اهل بیت(ع) نایل شود، پس زیارت كند نیكان از دوستان ما را كه ثواب زیارت ما برایش ثبت مىشود و كسى كه بخواهد به ما صله نماید و نتواند، پس به یكى از نیكان، از دوستان ما صله نماید كه برایش ثواب صله ما ثبت مىشود.(26)
ویژگیهای دوستداران امیرالمۆمنین:
حضرت رضا(ع) از پدران گرامیاش و آنان ار رسول خدا(ص) روایت میكنند كه آن حضرت فرمود:
ای علی! خوشا به حال آنان كه تو را دوست دارند... آنان كه دیندارانی پارسایند كه نیكوكاری و فروتنی در پیشگاه پروردگار شأن است، آنان حق ولایت تو را شناختهاند و زبانشان به ذكر فضائل تو گویاست، چشمهایشان از سر محبت به تو و امامان از نسل تو گریان است، یكدیگر را دوست دارند و بغض و كینهای از هم ندارند.(27)
پی نوشتها:
1.آیین زندگی از دیدگاه امام رضا(ع)، محسن كتابچی، ص254
2. روش دوست یابی، محمدالحیدری، ترجمه سید محمدصادق عارف، ص25
3. آیین زندگی از دیدگاه امام رضا(ع)، محسن كتابچی، ص257
4. پاره ای از بهشت، محسن غفاری، ص196
5. خصائص الرضویه، عبدالكریم پاك نیا، ص81
6. پاره ای از بهشت، محسن غفاری، ص196
7. همان، ص199
8. آیین زندگی از دیدگاه امام رضا(ع)، محسن كتابچی، ص258
9. پاره ای از بهشت، محسن غفاری، ص204
10. آیین زندگی از دیدگاه امام رضا(ع)، محسن كتابچی، ص258
11. روش دوست یابی، محمدالحیدری، ترجمه سید محمدصادق عارف، ص120
12. هشتمین سفیر رستگاری، علی كرباسی زاده، ص127
13. پاره ای از بهشت، محسن غفاری، ص204
14. خصائص الرضویه، عبدالكریم پاك نیا، ص84
15. آیین زندگی از دیدگاه امام رضا(ع)، محسن كتابچی، ص259
16. همان، ص255
17. خصائص الرضویه، عبدالكریم پاك نیا، ص85
18. پاره ای از بهشت، محسن غفاری، ص44
19. فرازهایی از سخنان امام رضا(ع)، محمد حكیمی، دفتر دوم، ص73
20. آیین زندگی از دیدگاه امام رضا(ع)، محسن كتابچی، ص257
21. همان، ص259
22. روش دوست یابی، محمدالحیدری، ترجمه سید محمدصادق عارف، ص91
23. آیین زندگی از دیدگاه امام رضا(ع)، محسن كتابچی، ص260
24. همان، ص261
25. همان، ص262
26. همان
27. هشتمین سفیر رستگاری، علی كرباسی زاده، ص66
منبع: کتاب مهارت های زندگی در سیره رضوی