مشهدی یا کربلایی دل به فکر دانه است
تو کبوتر باش رزقت پیش صاحبخانه است
این که مصباح الهدی و آن یکی شمس الشموس
دل یکی داریم اما در دوجا پروانه است
کربلا با تربتش عمری است که دار الشفاست
مشهد اما نسخه اش با آب سقاخانه است
کشته عطشان حسین و ضامن آهو رضاست
هرکسی این را نمیفهمد بدان دیوانه است
از صفا تا مروه ی من راه مشهد-کربلاست
آهویی هستم که یک عمراست بی کاشانه است
مست مشهد بود دل درکربلا شد مست تر
چون شرابی کهنه تر این بار در پیمانه است
دل جواز کربلا را آخر از مشهد گرفت
سفره شاه خراسان اینچنین شاهانه است
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ...