در گفت وگوی آستان نیوز با آنها که اولینبار چشمشان به جمال آقا روشن میشد؛
قطرههای اشک هر کدام کاربرد خودشان را دارند؛ یکیشان برای مرثیه و عزا فرو میغلتد و یکی دیگرشان از سر شوق و اشتیاقند. چه زیباست وقتی قطرههای اشک برای دیدار با معشوق باشد.
به صورتشان که خوب نگاه میکنید میبینید مات ماتند. انگار مدتهاست که منتظرند. همینکه چشمشان به گنبد میافتد، قطره اشک از توی چشمشان میریزد روی گونههایشان. میگوییم: «چه احساسی دارید؟» و هر کدامشان مست در رویای دیدارند. مگر میشود حرفهای دل را انداخت توک زبان و به زبان آورد! حتی نگاشتن آنها با قلم مقدس هم دشوار است. پای میز گفت وگو با آنهایی نشستهایم که چشمشان برای اولینبار به جمال گنبد و بارگاه منور حضرتش روشن شده است ...
• اولینبار است که به زیارت امام هشتم(ع) مشرف میشوید...
زهرا مودبی| بله. از گیلان آمدهام. شهرستان شفت.
انیس احمدی| من هم از شهرستان سیاکل از توابع گیلان به مشهد مقدس آمدهام. این اولینبار است که توفیق پیدا میکنم بیایم و حرم امام مهربان را از نزدیک ببینم.
• چه شد که به مشهد آمدید؟
زهرا مودبی| من این را یک معجزه میدانم. با من تماس گرفته شد و گفتند میخواهیم یک کاروان ببریم مشهد مقدس. اولش باورم نمیشد. شوکه شده بودم. همیشه آرزو داشتم یک روز به پابوس آقا بیایم...
انیس احمدی| من به محض اینکه فهمیدم قرار است بیایم مشهد یاد آنهایی کردم که مثل من هنوز توفیق زیارت حرم مطهر را پیدا نکردهاند. کسی که خودش سالها آرزوی دیدار را داشته خوب میفهمد آنهایی که هنوز به مشهد مشرف نشدند چه در دلشان میگذرد.
• قبل از اینکه به مشهد بیایید چه تصوری از امام مهربانی داشتید؟
زهرا مودبی| راستش تمام تصوراتم با دیدن گنبد به هم ریخت...
• یعنی چه شد؟
زهرا مودبی| تا چشمم به گنبد افتاد اشک امانم را برید. باور کنید فکر نمی کردم قسمتم شود.
• شما چطور؟
انیس احمدی| من چند وقت پیش 2 بار خواب دیدم. خواب دیدم که به حرم می آیم. یکبار خواب دیدم در یکی از صحن های حرم مطهر هستم. یک بار دیگر هم خواب دیدم سوار بر اتوبوسی هستیم و می خواهیم برویم مشهد ولی اتوبوس 2 نفر مسافر کم دارد!
• تصورتان از حرم امام رضا(ع) با آنچه دیدید، یکی بود؟
انیس احمدی| واقعیت این است که حرم با همه آنچه در تلویزیون می بینیم فرق دارد. خیلی قشنگ تر است.
• وقتی برگردید به شهرتان، حرم امام رضا(ع) و حال و هوای زیارت را چگونه برای همشهری هایتان تعریف می کنید؟
زهرا مودبی| به آن ها می گویم حداقل یکبار، هر طور شده بروید حرم. حس و حال حرم عجیب است. شاید تا نروی نتوانی تصور کنی.
انیس احمدی| به نظر من فایده ندارد! هر چه تعریف کنیم باز کم است. باید خودشان بیایند و از نزدیک این حال و هوا را تجربه کنند.
• به مشهد آمدید و چشمتان به گنبد آقا افتاد؛ اولین حرفی که با آقا زدید، چه بود؟
زهرا مودبی| راستش من که زبانم بند آمده بود و فقط یکریز گریه میکردم. اما وقتی آرام تر شدم گفتم یا امام رضا(ع) حاجت همه آن هایی را که آرزوی دیدار حرمت را دارند، بر آورده کن.
انیس احمدی| از آقا خواستم حاجت همه آرزومندان را برآورده کند. او امام مهربان است.
• و حالا که دارید به شهرتان برمی گردید، چه حسی دارید؟
زهرا مودبی| هنوز نرفتم دلم تنگ میشود /اشک در چشمانش حلقه می زند/ یا ضامن آهو می شود باز هم ما را بطلبی...
انیس احمدی| من خوشحالم. خوشحالم که لااقل در طول عمرم یک بار حرم آقا را دیدم.
تهیه و تنظیم: مرتضی اخوان
منبع :
http://news.aqr.ir/