اي آفتاب سبز كه نورت دمادم است
بر قلب من بتاب كه تاريك و مبهم است
جاري ترين اميد تویی در كوير قلب من
اين گوشه سالهاست كه به لطف تو خرم است
فوارهاي آب به معراج ميرود
آب زلال وحي به پاكي زمزم است
ما چون كبوتريم و آسمان حريم ماست
پرواز ميكنيم ولي اوجمان كم است
از دوردست شهر تو را صدا ميكنم
با يك دلي كه لبريز ماتم است
فرياد ميزنم كه جهان باخبر شود
همسايه من است كه سلطان عالم است
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا