حرم، مناره، سحر، مشهدالرضا، سی شب
میان صحن گوهرشاد یک گدا سی شب
به لب دعای ابوحمزه، چشم بارانی
نشسته روبروی گنبد طلا سی شب
چه صحنه ای، چه هوایی، چه لحظه های خوشی
گرفته حال و هوا بوی ربنا سی شب
درست گوشه ای از صحن روضه بر پا شد
چه روضه ای که دلم بود و کربلا سی شب
کبوتری وسط روضه بی هوا آمد
نشست در وسط حوض، بی صدا سی شب
خلاصه صحن گوهرشاد بود و ذکر نام حسین
خلاصه بینِ همین اشک و روضه ها سی شب
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا