گزارشی از توزیع بستههای افطاری سبک در حرم مطهر رضوی؛
پایان یک روز طولانی و گرم از روزهای ماه مبارک رمضان است. حرکت عقربه های ساعت منارههای بلند حرم، زمان روحانی افطار را نزدیک میکند. همهچیز برای برپایی یک میهمانی ساده و در عین حال باشکوه، آماده است.
میهمانان خدا شانه به شانه و صف به صف روی قالیهای هزار نقش حرم نشسته و منتظر شنیدن صدای دلنشین «الله اکبر» از ماذنهها هستند تا روشنایی یکی دیگر از روزهای رمضان را به تاریکی شبهای پر رمز و راز این ماه بزرگ پیوند بزنند.
خادمان حرم، یک لحظه هم بیکار ننشستهاند و در حال توزیع بستههایی هستند که در آن یک افطاری ساده و سبک برای میهمانان خانه امام مهربانیها در نظر گرفته شده است. شاید پذیرایی از انبوه جمعیتی که در صفهای نماز نشستهاند، کار سختی به نظر برسد، اما شیرینی نگاه مهربان امام مثل همیشه دشواریها را آسان میکند تا ظرف چند دقیقه بستهها بین جمعیت روزهدار تقسیم شود.
ساده ولی دلچسب
امسال هم مثل سال قبل علاوه بر طرح اکرام رضوی که بزرگترین سفره افطاری جهان اسلام شناخته شده است، بستههای متبرک افطاری سبک شامل شیرعسل، کیک رولتی و خرما بین صفهای نماز جماعت در صحنهای حرم مطهر رضوی توزیع میگردد تا همه نمازگزاران از فیض افطار در جوار امام رئوف بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء بهرهمند شوند. 80 هزار بسته افطاری سبک در روز، رقمی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت.
خادمین خورشید با افتخار هر روز این تعداد بسته را قبل از نماز مغرب و عشاء بین نمازگزاران تقسیم میکنند. فاطمه محمدی یکی از این خدمتگزاران است که به قول خودش این روزها توفیق پیدا کرده در سفره افطاری ساده ولی دلچسبی که امام رضا(ع) برای زائرانش گسترده، خدمت کند. میگوید: «خدمت به زائران روزهدار امام رضا(ع) لذت بالایی دارد و خوشحالم که آقا این توفیق را نصیب من کرده است.»
زیباترین لحظه خدمت را زمانی میداند که زائر با دعای خیر تشکر میکند و ادامه میدهد: «میهمانهای آقا خیلی مهربانند و وقتی بستههای افطاری را از دستم میگیرند با دعایی که برخاسته از دل پاکشان است، تشکر میکنند که این تشکر بسیار شیرین و به یادماندنی است.»
خرمای متبرک
در بین جمعیت، خانمی که روی صندلی تاشوی نماز نشسته نظرم را جلب میکند. خانم شاهنظری از شاهینشهر خودش را برای زیارت آقا به مشهد رسانده است. وقتی نظرش را راجع به بستههای افطاری میپرسم در حالی که تسبیح دانه درشتش را دور انگشتان میچرخاند، میگوید: «امسال برای اولین بار است که ماه مبارک به مشهد آمدهام و خوشحالم که من هم مثل مثل همه میهمانهای آقا در این ماه، سر سفره با کرامتشان میهمان هستم.
به نظر من این افطاری ساده بینظیرترین افطاری دنیا است، چرا که احساس میکنم این بسته را از دستان با برکت امام رضا(ع) گرفتهام. میخواهم خرمای آن را به نیت تبرک برای پسرم ببرم.» با این جمله، پرده اشک دور چشمانش حلقه میزند و به سختی ادامه میدهد: «پسرم خیلی التماس دعا گفته و از من خواسته برای اینکه شغل مناسبی پیدا کند دعا کنم. این خرما را برای او میبرم تا شاید عنایت آقا شامل حالش شود.»
اولین افطاری در حرم
راضیه زارع از مشهد و از مجاوران حرم رضوی، چشمان نم گرفته از اشکش را به گنبد طلایی حرم گره زده و در این دقایق نزدیک به اذان مغرب در حال راز و نیاز با آقای مهربانیها است. با او که همصحبت میشوم میگوید: «اولین باری است که سر این سفره با صفا که به وسعت همه آسمان است مینشینم. برای همین خیلی خوشحالم و از آقا میخواهم حاجت همه حاجتمندان را روا کند و خودش مزد همه خادمانی که برای توزیع این بستهها زحمت میکشند را بدهد.»
با اشتیاقی بیمثال، به بسته توی دستش اشاره میکند: «دوست دارم این بسته را به خانه ببرم تا همه اعضای خانواده برای تبرک از آن استفاده کنند. به خصوص مادرم که چند وقتی است در بستر بیماری افتاده است.»
دعای پیرزن
-خدا را شکر که برکت سفره امام شامل حال ما هم شد. هر وقت سفرههای افطاری حرم را در تلویزیون میدیدم آرزو میکردم من هم روزی سر این خوان با برکت که صاحب و سفرهدارش پسر موسی بن جعفر(ع) است باشم. خدا را شکر که امشب این توفیق نصیبم شد. برکتی که در این بستههاست را به نیت شفا میخورم و مقداری هم برای دخترم زهرا میبرم.
اینها حرفهای خودمانی و ساده پیرزن اصفهانی است که همراه خواهرش در صف نماز جماعت نشسته است. خانم مسائلی در حالی که جانماز سفیدش را مرتب میکند میگوید: «خوشا به حال خادمان امام رضا(ع)، کاش ما هم جاروکش درِ خانه آقا بودیم.»
از او سوال میکنم در این لحظات روحانی چه خواستهای از امام دارد. در حالی که دستانش را سوی آسمان بالا برده، دعایی که شاید دعای همه مادرهای سرزمینمان باشد را زمزمه میکند: «خدایا! شر دشمنان را از سر جوانان پاک و معصوم ما کم کن. خدایا وسیله هدایت و عاقبت به خیری جوانان را فراهم کن. خدایا...» او را با دنیای دعاها و آرزوهایش تنها میگذارم و از ته دل میخواهم ملائکی که در این غروب زیبا در زمین آسمانی حرم رفت و آمد میکنند آمینگوی دعای پیرزن باشند.
توزیع بستههای افطاری به پایان رسیده است. صدای ملکوتی اذان از منارههای بلند حرم به گوش میرسد و میهمانان خدا برای قامت بستن نمازی دیگر آماده میشوند تا بعد از راز و نیاز با خدا، روزه خود را با رزقی که امروز از خوان پربرکت امام رضا(ع) نصیب و روزیشان شده است باز کنند.
گزارشگر: بتول پرهیزگار