باید دخیل بر پرِ مهتاب بست و بس
باید کنار سفره ی باران نشست و بس
آدم اگر بهشت طلب کرد کافی است
باشد برای رضا بی پا و دست و بس
آنقدر پشت بام حرم دیدنیست که
صیّادها شدند کبوترپرست و بس
نوکر شدم زِ رحمت قالوا بلای تو
هستم دخیل پنجره فولادتان از الست و بس
مثل نسیم ، در حرم آرامتر شدم
از هرچه بگذریم ، حرم خوشترست و بس
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا