.jpg)
امير المومنين، علي(ع) نگاهی به يارش کرد و فرمود: «نعمان!... سال ها بعد، یکی از فرزندان من در خراسان با زهر کشنده ای شهید خواهد شد. اسم او مثل اسم من، علی است. اسم پدرش هم مانند پسر «عمران»، موسی است. این را بدان! هر کس که قبر او را زیارت کند، خدا تمام گناهان قبل از زیارتش را خواهد بخشید... به خاطر پسرم علی»
پدرش دست روي سر رضا(ع) مي كشيد و مي گفت: زیارت رضا مثل زیارت خداست در عرش.
جدش،امام صادق(ع) آرزوي ديدارش را داشت و هميشه به پسرش موسي كاظم مي گفت: «عالم آل محمد از توست، کاش می دیدمش، همنام امیرالمؤمنین است.»
خودش هم به مردم گفته بود كه سه موقع به سراغتان مي آيم، اول، وقت دادن نامه های اعمال، دوم، پل صراط و سوم پای حساب و کتاب آخرت.
پسرش جواد الائمه(ع) هم تاكيد مي كرد كه از طرف خدا ضمانت می کنم بهشت را برای زائر با معرفت پدرم.
همه ي امامان بارها فرموده بودند كه دو نفر به فریادرسی مشهورند يكي عالم آل محمد(ع) است و ديگري قائم آل محمد(ع). به قول امام هادی (ع): «دلیل مستجاب شدن دعا در آن جا آن است که آن محل و قبر آن حضرت، از بقعه های بهشت است و هر مؤمنی که آن جا را زیارت کند، خدای او را از آتش نجات داده و داخل بهشت خواهد کرد.»
دلي به بزرگي دريا
دستور داد تا سفره را بزرگ بيندازند. خادمان حضرت رضا(ع) بر سر سفره نشستند. لحظه اي نگذشته بود كه امام(ع) بندگان سياه پوست را هم صدا زدند تا دور هم غذا بخورند و بعد فرمودند: «پروردگار ما یکی است و پدر و مادر همه ما یکی.»
ميهمان نواز
مرد گفت: «سفر سختی بود. یک ماه طول کشید». امام رضا(ع) فرمودند: «خوش آمدی!» مرد گفت: « ببخشید که دیر وقت رسیدم. بی پناه بودن مرا مجبور کرد که در این وقت شب، مزاحم شما شوم». امام(ع) لبخند زدند و فرمودند: «با ما تعارف نکن! ما خانواده ای میهمان دوست هستيم». در این هنگام روغن چراغ گردسوز فرو نشست و شعله اش آرام آرام کم نور شد. میهمان دست برد تا روغن در چراغ بریزد، اما امام دست او را آرام برگرداند و خود، مخزن چراغ را پر کردند. مرد گفت: شرمنده ام! کاش این قدر شما را به زحمت نمی انداختم. امام در حالی که با تکه پارچه ای، روغن را از دستشان پاک می کردند، فرمودند: «ما خانواده ای نیستیم که میهمان را به زحمت بیندازیم.»
منبع: مقاله تکه های خورشید (داستان های کوتاه از زندگی امام رضا (ع) )، مجله دیدار آشنا، آبان 1388 - شماره 109؛ با تصرف و تلخيص.