با تکانِ پرچمت تسخیر کردی باد را
دلنشین کردی هوایِ نیمهٔ مرداد را
حالِ شیرینِ زیارتنامه خواندن در حرم
میکشاند سمتِ مشهد عاقبت فرهاد را
با نگاهِ مهربانت ضامن آهو شدی
بعد از آن کردی اسیرِ خود دلِ صیاد را
گاه تشییعِ کسی را دیدهای در صحنها
گاهگاهی هم شنیدی خندۀ نوزاد را
حوضِ سقاخانهات دارالشفایِ عالم است
کرده بینا یک نگاهت ، کورِ مادرزاد را
باز میخواهم که مهمانِ تو باشم مهربان
باز میخواهم ببوسم پنجره فولاد را
پادشاهِ کشورِ عشقی و من از این به بعد
میگذارم رویِ مشهد نامِ عشقآباد را
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا