ای زلالِ همزبانی پنجرهفولادِ تو
هر دلِ ویران مُقیمِ آن رضاآبادِ تو
شوق آن دارم که دیگر دل نیاید نزد من
از همان ساعت که در مشهد شده آزاد تو
دل کبوتر میشود با بودنِ ایوان طلا
چون به پرواز است دائم گردِ گوهرشاد تو
گفتهای چندین مکان بر داد زائر میرسی
دلخوشم بر عَهدِ ناب و بر چنین امداد تو
هر گره را فتحِ بابی در حرم باید بدید
"یارضا" باشد کلید درب استمداد تو
گنبد زردت ، سیاهی را ز دلها میبرد
هرکه گوید "یارضا" زهرا جوابش میدهد
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا