عـــیـــد است و باز موسم شادی مردم است
روی لب تمامی گل ها تبسم است
تقویم من دوباره نشان میدهد که باز
وقت نماز محضر آقای هشتم است
مــبــعــث رسیده است و دلم زائر رضاست
در مشت های کودکی ام باز گندم است
هی میشمارم از من و تو ماه مهربان
حالا خودت بگو که مرا بار چندم است
اینکه دوباره پر زدم و مشهدی شدم
اینکه دلم دوباره کجای حرم گُم است
آقا چون آهویی که سرزده آمد سرای تو
من نذر کرده ام که بمیرم برای تو
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا