یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود
عمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود
بگذارید همین دفعه طوافش بکنم
طاقتم نیست که هنگامهٔ محشر بشود
دامنش پُر شد و با دستِ پُر از اینجا رفت
پیش از آن لحظه که چشمانِ گدا تر بشود
به لبم نامِ جواد است و کَرَم میبارد
وای اگر وقتِ دعا نوبتِ مادر بشود
آمدنهای مرا ضَربِدر سه بکنید
چه شود دیدنِ تو چند برابر بشود
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا